بسم الله الرحمن الرحیم
خلاصهای از جلسه شماره۱۰ اخلاق عملی
موضوع : شهوت
تاریخ سخنرانی: 97/03/07
مکان سخنرانی: مسجد ملا عبدالله
یک نکتۀ مهمی در ادامۀ بحث شهوت داریم و آن این است که :
حبّ دنیا که سر منشأ همۀ شهوات است، هر چه پاسخ مثبت به او داده شود، نفس انسان حریصتر و شهوتش شدیدتر و زیادتر میشود، مگر اینکه به مانعی برخورد کند و نتواند شهوترانی کند.
اما شهوت به معنای خواستن نفس، سیرایی ندارد و اضافهتر هم میشود.
بعضی از افراد که بهدنبال گناه هستند و میخواهند گناه را در جامعه ترویج دهند، بعضی از آنها هم اطلاعات روز هم یک مقداری دارند و ادعا دارند که روانشناس هم هستند، این افراد مطرح کردند که این شهوتها اگر پاسخ مثبت داده شود، انسان سیر می شود و عادی می شود برای او.
مثال اینطور میزنند: اگر کسی غذای خوشطمعی را مرتب استفاده کند، کمکم از آن زده میشود و آن غذا برای او عادی میشود.
پشت صحنه، البته اینها که این حرف ها را میزنند همۀ آنها جاهل نیستند؛ بعضی از آنها جاهل هستند، اما بعضی عالمانه، این حرفها را میزنند و در مقام فریبدادن مردم، بهخصوص زنان هستند تا آنها با وضع زنندهای خارج شوند و بعد هم افراد بگویند که چون مرتب میبینیم برایمان عادی است.
و ظاهراً اینها خودشان را دلسوزتر از خدا میدانند که خدا و پیامبر و ائمه«علیهمالسلام» نمیدانستند و نفهمیدند ولی اینها فهمیدند باید عادی شود.
پاسخ این است:
اهل بیت«علیهمالسلام» برای اینکه مسائل معقول برای ما واضح شود، تشبیه به محسوس کردند؛ یعنی شما با چشم نمیبینید که آیا کسی که مرتب با گناه سر و کار دارد آیا برایش عادی میشود یا نه.
با چشم که دیده نمیشود چون شهوت در درون است، خواسته است و دیده نمیشود.
اهلبیت«علیهمالسلام» آمدند مثال زدند، می فرمایند: مَثَل استفادۀ از دنیا، مَثَل کسی است که از آب دریا برای رفع تشنگی استفاده میکند و چون آب دریا شور است، عطش او را تشدید میکند. اینقدر مینوشد تا از روی غم میمیرد.
در مسائل دنیایی اینچنین است که هر چه به نفس داده شود، پُر نمی شود. برای درمان شهوت، واقعاً نباید آتش آن را شعلهور کرد.
در کشورهای خارجی که زنها با سر باز بیرون میآیند ، آنجا جنایت کمتر است یا بیشتر است؟ خودشان هم میدانند که جنایت خیلی بیشتر است.
خدای متعال میگوید نباید شهوت عادی شود، اگر یک جوان به راحتی دسترسی به یک زن پیدا کرد، فکر نکنید عادی میشود، تازه حیران و سرگردان میشود، بعدیاش را میخواهد، بعدیاش را میخواهد...
اما روانشناسها به اینجا که میرسد، این[سیری ناپذیری نفس] را نمیگویند؛ اما میگویند مردم تنوعطلبند. واقعاً بعضی خیانت می کنند اگر بفهمند که چه میگویند.
این تنوعطلبی چیست؟
آمدید جامعه را دارید خراب می کنید و بعد میگویید مردم تنوعطلبند؟!
اگر جامعه را آرام بکنیم، یعنی جامعهای داشته باشیم که در ظاهر [مثلاً] کسی از لباسش تحریک نکند و همه عادی باشند، آنوقت ببینید مردم تنوع طلب هستند یا نه.
پس این هم یک غلط دیگر است که از یک طرف می گویند : بگذارید گناه علنی باشد تا عادی باشد و از یک طرف یک تهمت به مردم میزنند و میگویند: مردم تنوع طلبند.
در حالی که نمیگویند عامل تنوعطلبی، همان دسترسی آسان به گناه است.
الآن ما روستاهایی داریم که دست نخورده هستند، در سطح روستا وقتی که گناه علنی نباشد، ببینید مردم تنوعطلب هستند یا نه. مردم در این فکرها نیستند و زندگیشان را می کنند.
مشکل این است که میآییم اسباب گناه را در جامعه فراهم میکنیم، بعد جوان وارد جامعه که میشود همینطور چشمش به محرکات است، بعد هم میگوییم اینها برایش عادی شده. کجا عادی شده؟ عادی نشده است.
پس کسی که خودش میخواهد شهوترانی بکند، چرا مردم را فریب میدهد؟ نگو بنزین میریزیم روی این آتش، شعلهور نمیشود، بلکه[مطمئناً] شعلهور می شود.
خدا میگوید در جامعه نباید گناه علنی باشد، حال اینها میگویند علنی گناه بکنید تا عادی بشود، مرد و زن آنقدر دست هم را بگیرند تا عادی شود، دخترها هم آنقدر سوار دوچرخه شوند تا عادی شود.
این را بدانیم که محبت به دنیا هر چه برویم جلو، سیر که نخواهیم شد بلکه حریص تر میشویم.
سؤال: معنای «الانسانُ حَریصٌ علی ما مُنِع» چست؟
جواب: «حریصٌ علی ما منع» این است که کسی در سرازیری به سمت چیزی باشد و ما جلویش را بگیریم، آنوقت حریصتر میشود، یعنی در سرازیری است.
ولی صحبت دین است که افراد در سرازیری قرار نگیرند، میگوید سطح جامعه باید آرام باشد.
مثال: در پیاده روی اربعین، هیچ زن بدحجاب نمیبینید، آنوقت«حریصٌ علی منع» است؟ یعنی تحریک به شهوت میشوید؟
یا بالعکس است، اصلاً شهوتی نیست که بخواهید جلوی خودتان را بگیرید، دین این را میگوید.
یک نمونه از قرآن: آیات۱۷۵و۱۷۶ سورهی اعراف، برای بلعم باعورا است (که اسم اعظم میدانست و مستجابالدعوه بود)، از این آیات خودش را کشید کنار، ببینید شهوت این است؛ تبعیت از هوای نفس و شهوتش کرد و هلاک شد.
نکته:
1. جدا شدن از آیات الهی، طعمۀ شیطان شدن است؛«فانسلخ منها فاتبعه الشیطان»
2. بلعم باعورا، عالِم بی عمل بود و علمش او را نجات نداد و هلاک شد، پس من هم یاد بگیرم.
شهوت همین است، که ما هر چه تبعیت از آن بکنیم، عقلمان را کور میکنیم و وقتی عقل کور شد ظلم بیشتر میکنیم، گناه بیشتر میکنیم.
شهوت انسان اینطوری است که، به او بدهید یا ندهید میخواهد، نفس انسان میخواهد و سیراب نمیشود.
شما باید مشکل را طور دیگری حل بکنید، جامعه باید آرام باشد، آنوقت عقل بیدار میشود و از گناه دست برمیدارد.
زمان ظهور امام زمان«علیهالسلام» چه خواهد شد؟ آیا گناه علنی میشود یا جمعش میکنند؟ گناه را جمع میکنند، میبینید که آرام میشود، دیگر در سرازیری نیست که شما بگویید: الانسان حریص علی ما منع.
آزادی حیوانی هر چه بیشتر شد، کار خرابتر میشود، نفس انسان باید مهار بشود، وقتی مهار شد تحت فرمان عقل در میآید.