بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: بهداشت جسم؛ جلسۀ10
تاریخ سخنرانی: 1397/12/08
مکان سخنرانی: بیت آیت الله مهدوی
عوامل پیری زودرس
جلسۀ قبل مواردی که سبب طول عمر میشد را بیان کردیم. در این جلسه روایاتی را میخوانیم که پیری را برای انسان به ارمغان میآورد و مرگ زودرس یا پیری زودرس را میرساند، چیزهایی که باعث میشود انسان زود پیر و شکسته بشود. در یک روایتی از نبی گرامی اسلام(صلاللهعلیهوآلهوسلم) است که میفرمایند: «عَشرَةُ أشیاءَ تورِثُ الشَّیبَ[1]» 10 چیز است که پیری میآورد.
1.آمیزش زیاد با حلال خود
اولیاش «کَثرَةُ مُعانَقَةِ النِّساءِ»؛ آمیزش زیاد با حلال خودش، این پیری زودرس میآورد.
2.شستن سر با گِل
«و غَسلُ الرَّأسِ بِالطّینِ»؛ سر را با گِل شست و شو بدهد. قبلاً گفته بودیم با گل ختمی خوب است؛ اما با گِل بد است.
3.زیادنشستن در دستشویی
«و طولُ المُقامِ عَلَى الخَلاءِ»؛ در دستشویی زیاد نشستن. زیاد نشستن در دستشویی منظور این است که بدون دلیل بنشیند. چون بعضیها هستند وقتی در دستشویی میروند مثل اینکه آنجا برایشان دارالفکر است، کتابخانه است، تازه مینشینند فکر میکنند گمشدههایشان را هم پیدا میکنند. اما روایات دیگر هم داریم اینها را باید مواظب باشیم یکوقت افراط و تفریط نکنیم. من عذرخواهی میکنم چون باید واضح گفته بشود. کسی که دستشویی میرود اگر ادرار تنها داشته باشد آن زیاد معطلی ندارد، ادرارش تمام میشود بعد شستوشو میکند بلند میشود و بیرون میآید؛ ولیکن مدفوع به سرعت بول خارج نمیشود. لذا دستور این است که دستشویی که میروید عجله نکنید یک مقدار صبر بکنید تا مدفوع آهسته آهسته خارج بشود. همچنین دستور این است که به خودتان برای خارجکردن مدفوع زیاد فشار نیاورید. این هم ضرر دارد. گاهی افراد بواسیر پیدا میکنند، خونریزی انتهای روده پیدا میکنند که یکی از دلیلهایش این است که میخواهد عجله بکند. در این عجلهکردن برای اخراج مدفوع فشار به خودش میآورد؛ در حالیکه این ضرر دارد.
عوامل و درمان بیماری بواسیر
برای آن خونریزی بواسیر دو تا روایت دیگر هم داریم که اینها را هم دقت بکنید. حالا خارج از بحث میشویم؛ اما اهلبیت(علیهمالسلام) اینها را به اصحابشان گفتهاند. یکی اینکه به خودتان زیاد فشار نیاورید؛ دوم برای شست و شوی محل مدفوع دستتان را داخل مخرج نکنید. بعضیها دست را داخل میکنند میخواهند شستوشوی بیش از حد متعارف بکنند. این باز کار را خراب میکند؛ سوم اینکه با آب گرم محل مدفوع را نشوید. آن آب گرم باز رگهای همان انتهای روده را باز میکند و خونریزی را تشدید میکند. با آب معمولی و متعارف باشد.
دستشویی رفتن قبل از خواب
حالا این 3 تا نکته را عرض کردم برای اینکه افراط و تفریط نکنیم. وقتی دستشویی میرویم یک مقدار صبر کنیم تا مدفوع خارج بشود. مدفوع هم باید بدون فشار به طریق متعارف خارج بشود. بعد از اینکه خارج شد بیجهت ننشینیم. پس این نشستن طولانی در دستشویی که میگویند منظور این نیست که انسان مدفوع نکرده بلند شود و عجله کند، نه. اتفاقاً بهعکس است. در روایتهای دیگر داریم، صبر بکنید تا ولو مقدار کمی از مدفوع هم که هست خارج بشود. بهخصوص هنگام خوابیدن تأکید بیشتری شده است. روایتهای دیگر داریم که وقتی میخواهید بخوابید خودتان را تخلیه کنید. باز آن تخلیه برای هر دو است. اینکه میگویم حالا معنایش این نیست که مدفوع نیست.
عوارض زیاد نشستن در دستشویی
حالا خیلی بنشینید التماس کنید که یک چیزی خارج بشود، نه. اینکه میگویم این طرفش است. میگویم عجله نکنید و اجازه بدهید تا یک مقدار ولو مختصر هم مثانه تخلیه بشود و هم مدفوع انسان خارج بشود و رودهها تخلیه بشود. اینها برای سلامتی بدن خیلی مهم است. پس بیش از حد یعنی بیش از نیاز انسان در دستشویی بنشیند برای شخص پیری و بیماری میآورد. یک بیماریاش همین بیماری بواسیر است که اشاره کردم. بیماری دیگرش نخاعش به مرور آسیب میبیند و روی آن فشار میآید. در نشستن این نخاعش باز میشود چون مینشیند، کمر و دندههایش باز میشوند. اینها ضرر دارد، خیلی نباید طول بکشد. ضرر دیگرش کندههای زانو است که به مرور باز زانوها درد میگیرند. حالا تا جوان است تحمل میکند؛ اما اینها آسیبهایی است که شخص در زیادنشستن در دستشویی میبیند. لذا گفته شده زیاد ننشینید و همچنین حافظۀ او هم کم میشود. در آنجا طولانی نشستن و بوی نامطلوبی که در آن فضا است، اینها در فکر و حافظۀ او تأثیر منفی میگذارد که گفته شده که موقع رفتن در دستشویی سر را بپوشانید.
4.سخننگفتن در دستشویی
«و الکَلامُ عَلى رَأسِ الحَدَثِ»؛ یعنی در همان دستشویی سخن بگوید. این سخن گفتن باز برای شخص پیری میآورد.
5.استعمال زیاد عطر
«و کَثرَةُ الطِّیبِ»؛ فراوان عطر استعمال بکند و در آن زیادهروی کند. این بوهای متعدد، بوی مختصر خوب است. خوب است شخص مؤمن بهخصوص در هنگام عبادتش معطر باشد. برای نماز یا ملاقات با مؤمنین یک عطر مختصر خوب است؛ اما زیادهروی در آن باز موجب پیری میشود.
6.نوشیدن آب در شب
«و شُربُ الماءِ بِاللَّیلِ» نوشیدن آب در شب، این هم پیری میآورد. حالا یکی از دلیلهایش را عرض میکنم. چون جوانها بیش از ده بار تا حالا آمدند و این را از ما میپرسند. بعضیها هم سؤال نمیکنند؛ اما نمیدانند که باید سؤال بکنند. نه اینکه سؤال نداشته باشند و آن این است که جوان خوابش سنگین میشود و میپرسند چه کنیم صبح به راحتی بیدار بشویم؟ خب اینها یک عاملش دیرخوابیدن است. ما نباید عامل طبیعی را به هم بزنیم و بخواهیم با زور خودمان را بیدار بکنیم. باید شب زودتر بخوابیم. تا میگوییم شب زودتر بخوابد، از صبح باید برنامهریزی بکند. همینطور انسان بی نظم باشد... . بعضی جوانها صبح میخوابند. خب این بی نظمی است دیگر. صبح خوابش را میرود بعد میگوید من ظهر خوابم نمیآید. خب شما که بچه نیستی بچه که تازه به دنیا میآید اوضاع احوال دنیا دستش نیست. نمیداند چه موقع باید بخوابد، چه موقع باید بیدار باشد. لذا تا میآید بچه یاد بگیرد مادرش باید مدام یادش بدهد. یک مواقعی نمیگذارد بچه بخوابد. بهخاطر اینکه ساعت خوابش باید منظم باشد و الا همینطور بچه را به حال خودش بگذارد، این بچه همینطور بی نظم یک مرتبه ظهر میخوابد، ظهر بیدار میشود، دوباره ساعت 1 میخواهد بخوابد. اینطوری نمیشود. آنوقت جوانهایی که گاهی مثل یک بچه هستند، عذرخواهی میکنم از جوانهای جلسه، بعضی جوانها هستند درست مثل بچه یعنی برای زندگیاش برنامهریزی ندارد. همینطور صبح میگیرد تا ساعت 8 و 9 میخوابد. ما درسمان 9 تمام میشود از مدرسه بیرون میآییم، هنوز خیابانها خلوت است. خب سه چهار تا درس خواندیم و بیرون آمدیم و از بعد اذان صبح ما برنامه داشتیم و تا ساعت 9 تمام میشود؛ یعنی انسان بهترین استفاده از عمرش را در همان چند ساعت اول وقت میکند. وقتی میآیم میبینم هنوز مغازهدارها، بازاریها نیامدهاند و هنوز بازار بسته است. یعنی گاهی من از داخل بازار هم میآیم؛ اما میبینم بازار بسته است. این دوری از منابع دین است، دوری از پزشکی هم هست. یعنی مردم اصلاً سلامتیشان را نمیدانند و دلیلش هم این است که شبها صداوسیما هم برنامهریزی اشتباهی دارد؛ یعنی شب میبینید تا 12 و 1 همینطور برنامه دارد و فیلم پخش میکند. گاهی برنامههای خوبی که افراد میخواهند استفاده کنند، آخر شب پخش میشود و برای ساعت یازده شب گذاشته شده است. یعنی همانهایی که بیفرهنگ هستند تازه میخواهند این فرهنگ را یاد مردم بدهند. خب این بیفرهنگی را به مردم منتقل میکنند و مردم هم یاد میگیرند که تا آخر شب باید بیدار باشند. فقط صداوسیما هم نیست. حالا میهمانیها را میبینید تا آخر شب همینطور تا یازده دوازده شب طول میکشد. اصلاً نه تابستان سرشان میشود، نه زمستان که حالا زمستان ساعت چهار و نیم پنج اذان مغرب است. خب شما دقت بکنید ساعت 5 اذان است؛ یعنی ساعت 10 شب، 5 ساعت گذشته است و این را متوجه نیستند، چرا؟ چون همینطور شب است. من گاهی به جوانها میگویم. میگویم تو خیال میکنی که چون شب است و تغییری در هوا نمیبینی، خیال میکنید تابستان است که فکر میکنید تا 10 باید باز در کوچه پس کوچهها و در خیابانها باشید. هستند دیگر، بروید در خیابان میبینید تا 11 همینطور اینها روی ساعت نگاه میکند و در ذهنش 11 تابستان است که ساعت 8 اذان بوده است. از ساعت 8 تا ساعت 11 خب 3 ساعت گذشته است؛ اما شب اینطوری است. من موقعی بود که قم جلسه داشتم. شب نماز مغرب و عشا را قم خواندم و یک جلسه هم داشتم بعد رفتم جمکران و بعد آمدم اصفهان میبینم هنوز مردم بیدار هستند. میبینم یعنی گاهی به دوستان میگویم که خیلی اشتباه دارید میکنید. اصلاً اشتباهاتتان ضعیف نیست متوجه نیستید که اگر حرکت ظاهری مثل خودرو زیر پایتان بود و مسافرت میکردید آن وقت میفهمیدید که در چهار پنج ساعت کجا بودید الآن. آن هفته من گفتم، من صبح رفتم تهران جلسهای در آنجا داشتیم. آنجا که رفتم باز دیدم هنوز مغازهها بسته است و ما داشتیم میرفتیم جلسه از اصفهان من رفته بودم. آن وقت به رفیقمان گفتم، گفتم نگاه کن اینها یعنی مسلمان هستند کجا هستند اینها. یک زمانی من به عربها ایراد میگرفتم بیست سی سال پیش گاهی میفتیم مکه میدیدم ایراد به آنها میگرفتم مدام شبها که نمیشد اینها تا 1 بعد از نصف شب 2 بعد از نصف شب اینها بیدار بودند. بعد دیگر یک مرتبه میخوابیدند دیگر نه صبح نماز میخواندند اینها. اکثرشان میدانند، دیگر کاری به نماز و اینها ندارند. کسانی که از ساعت 2 تا ساعت 10 صبح یک سره میخوابند و 10 بلند میشوند ناشتایی میخورند و بعد به مغازه میآیند. ساعت ده و نیم یازده تازه میآید درب مغازهاش را باز میکند. آن موقع ما به آنها ایراد میگرفتیم که چرا ساعت 10 مغازهها بستهاند و دارند تازه یکی یکی میآیند. حالا میبینم شهر خودمان هم همینطور شده است. حالا میخواهم این را عرض بکنم عواملی که خواب را سنگین میکند یکیاش این بحث دیر خوابیدن است؛ اما خواب زیاد معلول آب است. این را شما دیگر یکی یکی مدام مهندسی معکوس بکنید ببینید چه میشود. خواب معلول آب است یعنی هرچه آب بیشتر بخورم، خوابم زیادتر میشود. باز آب نتیجۀ غذای شور یا چرب است، معلول آن است. حالا گاهی گفته میشود پرخوری اما پرخوری مطلق نه. این خیلی اثر دارد. لذا اگر کسی بخواهد خوابش تنظیم بشود یکی از عواملش این آب است. این را باید چه کار کند؟ باید عصر نزدیک مغرب که میشود اگر آب میل دارد میل بکند و از اذان مغرب به بعد دیگر آب نخورد، نه آب بخورد و نه مایعات دیگر. حالا وقتی میگوییم آب نخورد نه اینکه بنشیند چای بخورد، نمیدانم نوشابه بخورد، دوغ بخورد، نه. دیگر وقتی آب میگوییم؛ یعنی دیگر آب را در کل کنار بگذارد. غذا هم که میخورد غذای مختصری بخورد. غذای شب خیلی مختصر است. این غیر از غذای صبح است. ما این دوره کارهایمان به عکس است. علتش هم این است که شب بیشتر غذا میخوریم. علتش این است که قبلش بیدار بودیم و این بیداری و فعالیت اشتهای انسان را زیاد میکند. اما این اشتها، اشتهای کاذب است. به دلیل اینکه غذا را که میخورد، بعد نمیخواهد فعالیت بکند و میخواهد بخوابد. پس ببینید بدن نیاز ندارد؛ اما احساس میکند که خیلی غذا میخواهد. این بهخاطر این است که قبلش بیدار بوده است. بهعکس صبح، صبح چون قبلش خواب بوده از خواب بیدار شده و به مسجد نمیرود و فعالیت نمیکند و نماز شب نمیخواند. خب معلوم است وقتی همینطور کسل است و ورزش نمیکند، نماز شب نمیخواند. بدن اینها همینطور کسل است. آنوقت بلند میشود و میبیند برای ناشتایی اشتها ندارد. این یک عاملش این است که ورزش نکرده و نماز شب نخوانده است. یک عاملش این است. یک عامل دیگرش هم این است که شب قبل شکمش را پر کرده است. خب آن هم اشتباه بوده؛ یعنی اگر اینها را به هم وصلش بکنید، آنوقت میبینید قشنگ بدن روی چرخۀ سلامتی میافتد. پس شب دیگر آب نمیخورد و یک غذای مختصر میخورد. بعد استراحت میکند. ساعت 3 شب تا 4 شب اثرش را شما نمیبینید. این برای بیداری صبح است که دارم میگویم. از شب چهارم یا شب پنجم به بعد کمکم میبینید خوابتان تنظیم شده است. اینکه دارم میگویم برای کسانی است که الآن خوابشان سنگین است. یکی بخواهد خوابش سبک بشود راهش این است که این کار را انجام بدهد. آنوقت از شب چهارم به بعد میبیند خوابش دارد سبک میشود و به راحتی سحر بیدار میشود. آنوقت سحر که بیدار شد یک مقدار بالاخره فعالیت بدنی دارد، نماز شبش را میخواند، نماز صبحش را میخواند و یک مقدار تلاوت قرآن میکند. همین یکی دو ساعت اشتهای بدنش را کمکم میآورد. شب قبل هم کمتر غذا میل کرده است. حالا صبح اگر دو برابر شب هم غذا میل بکند، نه پرخوری، اینکه میگویم بیشتر غذا میل بکند این ضرر ندارد؛ چون بعدش میخواهد تا ظهر فعالیت بدنی بکند یا فعالیت فکری بکند. بدن نیاز دارد. این دیگر مصرف میشود. تمام ویتامینی که در بدن آمده، این انرژی همینطور تا ظهر مصرف میشود، تا بعدش که حالا بخواهیم غذا میل بکنیم. شما ملاحظه کنید زمستان هوا مرطوب است. بهخاطر باران و برفی که گاهی میآید هوا مرطوب است یا باران هم که نیاید باز هوا مرطوب است؛ چون هوا گرم نیست که این تبخیر بشود. بالاخره هوا مرطوب است خواب انسان بیشتر میشود. لذا ما قانون نداریم که جوانان گاهی میآیند میپرسند ما چقدر و چند ساعت باید بخوابیم؟ ببینید قانون نداریم به خاطر همین است که اهلبیت(علیهمالسلام) میدانستند و میگویند که تابستان و زمستان خواب انسان فرق میکند. تابستان چون هوا گرم است، خواب انسان کمتر است. آنوقت خدای متعال خواب تابستان را برای اینکه کمتر بشود شب را کوتاهتر کرده است. اصلاً نیاز بدن همین است؛ یعنی قشنگ با طبیعت کاری کرده است که شبهای تابستان کوتاهتر است. زمستان بیشتر نیاز به خواب داریم شبها هم طولانیتر است یا مثلاً دیگر حالا خودتان ملاحظۀ اینها را بکنید. همان تابستان گاهی افراد زیر کولر آبی میخوابند، بهخاطر حرارت هوا گرم است. آنوقت این را متوجه نیست که این کولر چون به هوا رطوبت میدهد این خوابش درست کافی نیست. یعنی یک ساعت دو ساعت هم میخوابد، بعد که بلند میشود هنوز کسل است و خمیازه میکشد. عاملش را هم نمیداند چه است. عامل آن هم همین رطوبت هوا است که آن فضایی که خوابیده مرطوب شده است و این مرتب نفس کشیده که خود این نفسی که میکشد، این رطوبت را داخل بدن میبرد و خواب انسان بیشتر میشود. یا اگر به شمال رفته باشید آنجا هم باز همین است. بعضیها مثلاً زندگیشان اصفهان است و حالا در یک مسافرت به شمال رفته است. آنجا هوا مرطوب است. آنوقت این فکر میکند طبق عادت اصفهان باید بخوابد. آنجا که میرود مدام خمیازه میکشد و خودش هم نمیداند علتش چیست. خب بندۀ خدا علتش این است که اگر آنجا رفتی باید یک ساعت دو ساعت بیشتر بخوابی چون هوا مرطوب شده یا به عکس شمالی مثلاً به اصفهان میآید. خیال میکند اینجا هنوز شمال است و مدام میخواهد بگیرد بخوابد. اینجا دیگر یک مقدار فرق کرد. حالا این بحثی راجع به آب بود. نکتۀ ششمی که الآن داریم عرض میکنیم، یکی از چیزهایی که برای انسان پیری میآورد، نوشیدن آب در شب است. شاید عواملی که الآن صحبت کردیم اینها باشد. آنوقت شما جبرانش را روز بکنید و شب آب میل نکنید. اما روز جبران بکنید و یکوقت خودتان را در تشنگی نگه ندارید. اما آن قانون هم که پزشکها درآوردند مدام هم من از صداوسیما تا به حال چند بار شنیدم، شما هم قاعدتاً خیلی شنیدید که میگویند انسان باید روزی 8 تا لیوان آب بخورد. اینها غلط است. هیچوقت به این دستورالعملها اعتنا نکنید. قطعاً اینها ایراد دارد. اینکه میگویم قطعاً، به خودشان هم که میگوییم جواب ما را نمیتوانند بدهند. حالا باز تکرار میکنم یک بار دیگر هم 2 ماه پیش این بحث را اینجا گفتم که آب زیادتر مثلاً 8 تا لیوان اگر میخواهد بخورد، نوشیدن آب به دلیل نتیجۀ غذا است. حالا اگر کسی یک روز غذای چرب یا شیرین خورده باشد، با یک روز که غذای ساده خورده، هر دو روزش باید 8 تا لیوان آب بخورد؟! ببینید خود پزشکها میمانند جواب ما را چه بدهند، میگویند: نه. خب معلوم است فرق میکند. یا اگر یک روز یک کسی فعالیت بدنی زیادی داشت که عرق خیلی کرده بود، خب این عرق دارد آب بدن را از بین میبرد. حالا آب بدن دارد کم میشود یا مثلاً حمام گرم رفته باشد، حمامی که گاهی آب گرم مثلاً برود. یکوقت میبینید سه چهار تا لیوان آب بدنش در همین عرقی که دارد میکند از بدنش دفع میشود. خب این بدنش الآن نیاز به آب دارد. این دوباره میگوید 8 تا لیوان بخورد! نخیر، این آقا گاهی باید 10 تا لیوان آب بخورد؛ اما نه یک مرتبه، این الآن آب بدنش کم شده است. حالا اگر این کار را نکرده بود، در زمستان است، هوا خنک است و عرقی هم نکرده و غذای چندانی هم نخورده است. خب این آب میل ندارد. این همان دو تا لیوان در یک روز برایش کافی است. لذا ما قانون نداریم که 8 تا لیوان، 5 تا لیوان و 4 تا لیوان بنوشید. اصلاً این حرف غلط است. آنچه قانون داریم نیاز بدن است. شما خودتان احساس میکنید. روایت هم دارد. حالا من روایتش را الآن نمیخواهم بگویم؛ اما بدن انسان را خداوند طوری آفریده که وقتی نیاز به آب پیدا میکند احساس میکند تشنهاش است. اگر احساس نمیکرد خیلی سخت بود. باید همینطور بگوییم دو ساعت به دو ساعت یک لیوان آب خورد، نمیدانست هم که این تشنهاش است یا نیست. خب خیلی سخت است دیگر. اما الآن خدای متعال این احساس را در وجود ما گذاشته است و همان احساس کافی است. آنوقت روایت میگوید که اگر زیاد آب خوردید این انسان را «بولهم» میآورد که همان کمعقلی است. همین که میگوییم عقلش نم کشیده، این از روایت گرفته شده است. این آب زیادی میخورد، عقلش کم میشود. یک درخت نیاز به آب دارد؛ اما اگر آب زیاد به او دادیم خراب میشود دیگر. نگفتند که مدام 8 تا لیوان را پای درخت بریزید؛ چون آب میخواهد. این نیست، به اندازۀ نیاز باید بدهیم.
7.نگاه به عورت همسر
از چیزهایی که باز عمر را کوتاه میکند و پیری زود میآورد «وَ النَّظَرُ إلَى الفَرجِ» نگاه به عورت همسر بخواهد بکند. این هم پیری میآورد.
8.روی صورت خوابیدن
«وَ النَّومُ عَلَى الوَجهِ»؛ روی صورت بخوابد؛ یعنی روی شکم بخوابد و صورتش روی زمین باشد این هم پیری زودرس میآورد.
9.در حالت ایستاده آب خوردن
«و شُربُ الماءِ مِن قِیامٍ» ایستاده آب خوردن، این هم پیری میآورد. دیگر این ایستاده آب خوردن را ندارد که در روز یا شب باشد. اینها روایتهایش چون مختلف است، این هم یک تعارض اجمالی در احادیث دارد. این روایتی که الآن دارم میخوانم دائماً میگوید. میگوید هیچوقت آب ایستاده نخورید، نشسته بخورید. تجربه هم نشان داده این ایستاده آبخوردن، بیش از حد نیازش انسان آب میخورد و آنوقت برای بدن ضرر دارد. وقتی بنشیند، همین تنظیم میکند و مقدار نیازش آب میخورد.
10.خشکاندن صورت تر با آستین
«وَ مَسحُ الوَجهِ بِالکُمَّینِ»؛ صورتش که تر است را با آستینش بخشکاند. این هم پیری میآورد. شاید علتش این است که این آستین دچار میکروب میشود. وقتی مدام صورتش را با آستینش مدام خشک میکند، بعد این آستین نزدیک به غذا و دهان و اینها است و دیگر به نزدیکترین جای روی صورتش دست میگذارد و اینها مرتب میکروب را به صورت منتقل میکند.
معالجۀ غضب
حالا بحث غضب را هم یک اشارهای بکنم اینهایی که عصبانیمزاج هستند یک کار سادهای که برای معالجه دارد این است که هر 20 دقیقه یک بار نصف مشت آب به صورتش بزند و خشک نکند. فقط مواظب باشد سرما نخورد. یعنی اینکه داریم میگوییم ما از یک جهت داریم حرف میزنیم و جهات دیگرش را خودش باید مواظب باشد. عزیزانی که اهل مطالعه هستید نیم ساعت سه ربع که مطالعه میکنید خسته میشوید. برای اینکه خسته نشوید راهش این است هر یک ربعی یک استکان آب پهلویتان بگذارید هر یک ربعی که گذشت نصف مشت آب بزنید به صورت و دوباره مطالعهتان را ادامه بدهید. بعد تجربهای که دارم این است گاهی 5 ساعت تا 7 ساعت هرچه میخواهید تا شب، تا صبح مطالعه میکنید و اصلاً خسته هم نمیشوید. خیلی عجیب است این آبی که به صورت زده میشود ظرفیت بدن را خیلی زیاد میکند و گاهی 15 ساعت خود من کار میکنم و هیچوقت خسته هم نمیشوم و یک دلیلش هم همین است که آب را انسان به صورتش که میزند خیلی راحت میرود جلو بدون اینکه هیچ استراحتی بکند. بیشترش هم بوده، من گاهی تا 19 ساعت 20 ساعت پشت سر هم یعنی یک سره کار داشتم، حالا کار خاصی مثلاً رانندگی بوده است. در حد نزدیک به 20 ساعت یک سره بدون اینکه هیچ استراحتی بکنم رانندگی داشتم؛ برای اینکه جایی کار داشتم. خودم رانندگی کردم و بدون استراحت رفتم. این راهش همین است. اینکه انسان مرتب آب به صورتش بزند اصلاً خسته نمیشود. اخیراً نیروی انتظامی یاد گرفتهاند که میگویند هر دوساعتی مثلاً یک ربع نیم ساعت استراحت بکنید. این هم خوب است؛ اما بهتر از آن این است. افراد هنوز این را نمیدانند که این شستن صورت چه آثار و برکاتی دارد. حالا عرضم چیز دیگری بود. حولهای که برای حمام دارید و بدن را خشک میکنید، حوله خوب نیست که بین دو نفر مشترک باشد. اینها کراهت دارد و امروزه تازه اینها را دارند میفهمند که خب ممکن است میکروبی از بدن کسی به دیگری منتقل شود. اما یک چیز بالاتر از این میخواهم به شما بگویم که اینها را خودتان دیگر انجام بدهید. جوان باید اینها را بداند و آن این است که پیامبر ما علاوه بر اینکه حولهشان خصوصی بود هر موقع که از حمام بیرون میآمدند و خودشان را خشک میکردند، بلافاصله حوله را میشستند. در این خیلی نکات مهمی است. اینها را پزشکها باید بیایند بنشینند و این برنامه را ببینند که این چه است و روی این روایتها بنشینند بررسی بکنند که ولو حوله از کسی دیگر هم نیست؛ اما همان بدن خودتان عرقی که بیرون میآید که خودتان متوجه نیستید، چون بدن خیس است و از حمام بیرون آمدید بالاخره عرق فراوانی بدن دارد میکند. میایستید بدن را میخشکانید. این را سعی کنید ولو با آب ساده، نیاز نیست حالا با پودر و اینها بشویید، همان با آب ساده فوری بشویید و حوله را روی بند بیندازید. اینها نکات خیلی مهمی است که... .
11. خوابیدن در شب با شکم گرسنه
در روایت دیگر دارد از چیزهایی که پیری میآورد این است که شب انسان هیچ چیز غذا نخورد و با شکم گرسنه بخوابد. «لا تَدَعُوا العَشاءَ» بعد حالا تا این را میگوییم دوباره بعضی فکر میکنند یعنی بنشینند و یک شام متعارفی بخورند. این منظور نیست حدیث را دقت کنید. هیچ چیز نخوردن را دارد میگوید. پیامبر میفرمایند: «وَ لَوْ عَلَى حَشَفَةٍ» ولو یک خرمای خشکیده بخورید همان یک دانه کافی است. دیگر در این حد ببینید، پس اینکه هیچ چیز نخورید، این را دارند نهی میکنند؛ ولو یک خرمای خشکیده بخورید. بعد حضرت میفرمایند: «إِنِّی أَخْشَى عَلَى أُمَّتِی مِنْ تَرْکِ الْعَشَاءِ الْهَرَمَ» اینهایی که هیچ چیز نمیخورند من برایشان میترسم که پیر میشوند. به این خاطر دارم میگویم. ولو یک دانه خرما هم هست میل کنید و بعد بخوابید. «فَإِنَّ الْعَشَاءَ قُوَّةُ الشَّیْخِ وَ الشَّابِّ»[2] این شامی که میل میکنید ولو یک دانه خرما، این چه به پیر و چه به جوان نیرو میدهد و این را رها نکنید. پس ملاحظه کنید افراط و تفریط نشود. یک وقت عزیزی در جلسه دیر میآید، یک مرتبه از صحبت ما چیز دیگری استفاده نکند.
روایتی دیگر هم از امام صادق(علیهالسلام) است که «أَرْبَعَةٌ تُهْرِمُ قَبْلَ أَوَانِ الْهَرَمِ»[3] 4 چیز است که انسان را پیر میکند قبل از اینکه پیر بشود. ما اصطلاحاً میگوییم پیری زودرس.
12.خوردن گوشت خشک شده
«أَکْلُ الْقَدِیدِ»؛ یکیاش گوشت خشک شده خوردن است. گوشت را وقتی میپزید آن وقت که آبدار است، میل بکنید و نگذارید بخشکد.
13.نشستن در جای مرطوب
دوم «وَ الْقُعُودُ عَلَى النَّدَاوَةِ»؛ نشستن روی جای مرطوب، این هم خیلی بد است که هم رطوبت به بدن کشیده میشود. همین رماتیسمی که الآن گفته میشود نتیجۀ همین است یا کمر درد. ما جوان بودیم در زواره برای تبلیغ میرفتیم. آنوقت ماه رمضان را به آنجا میرفتم. آن اتاقی که در حوزۀ علمیه بود؛ البته طلبه نداشت. در حوزهاش میرفتیم، طلبه نداشت. ما شبها آنجا استراحت میکردیم و روزها به مساجد برای تبلیغ میرفتیم. آنوقت اتاقی که در آن استراحت میکردیم خیلی نم داشت. ما هم نمیدانستیم. آن موقع کسی اینها را به ما نمیگفت. ما هم هر سال یک چند سال ماه رمضان را به آنجا میرفتم هر سالی که میرفتم از روز هشتم به بعد که میشد کمر درد میگرفتم و نمیدانستم علتش هم چیست. خب سال اول فکر کردیم حالا یک کمر درد پیدا کردهایم و بالاخره دیگر مدام هم شدید میشد و دیگر حالا بعد معالجه کردیم. سال بعد که رفتیم دوباره همینطور شد. دقیقاً یادم آمد که از روز اول تا هشتم متوجه نمیشدم؛ یعنی بدن کمکم تأثیر میگرفت. اینطور نیست که از شب اول یک مرتبه اینطور بشود. یک دفعه شب هشتم نهم که میشد کمکم میدیدم کمر درد دوباره شروع شد. سال بعدش که تکرار شد فهمیدم، مدام نشستم و فکر کردم که علتش چه است. دیدم مال نمی است که داخل اتاق بود. این است که روایت را ببینید چقدر زیبا میفرماید که نشستن روی جای مرطوب این هم پیری میآورد.
14.از پله و نردبان بالا رفتن
سوم «وَ الصُّعُودُ فِی الدَّرَج»؛ از نردبان از پله بالا رفتن. این هم پیری میآورد. سعی کنید کمتر از پلهها بالا بروید. دیگر حالا پله این هم باز پیری میآورد.
15.همسر پیر داشتن
«وَ مُجَامَعَةُ الْعَجُوز»؛ همسر پیر داشته باشد. مجامعت با همسر پیر، این هم با پیرزنان مجامعت کردن و آمیزش داشتن آن هم پیری زودرس میآورد.
اینها باز هم روایتهای دیگر داریم. پیری فقط اینها نیست اینها علتهای ظاهری است؛ اما میدانید عمدۀ پیری بحث غصه خوردن و بیماری فکری، ناراحتیهای فکری که افراد دارند، آنهایی که عقل بیشتری دارند نوعاً اینطوری هستند و پیری بیشتری دارند. این دیگر دلیلش این نیست که مثلاً رعایت این نکات ظاهری را نکرده است. اینها نکات ظاهری بود؛ اما عامل اصلی پیری آن عقل است که درک بالا میآید و از حالت حیوانیت بیرون میآید و حالت انسانیت به خودش میگیرد. حیوان بیتفاوت است برایش زیاد فرق نمیکند که حالا یک کسی یک بلایی به سرش بیاید یا نیاید هیچ چیزیاش نمیشود. اما وقتی عقل یک کسی زیاد شد به اندازهای که عقلش بالا میآید، با مصیبتهایی که به مردم میرسد نگران میشود؛ اما حالا مصیبتها گاهی آسمانی است. همین زلزله، کمآبی و چه و بدتر از آن غصههای دینی که برای مردم میخورد. وقتی میبیند مردم به نمازشان، به مسجدشان، به نماز جمعهشان اهمیت نمیدهند و از آن طرف میبینند خیلی راحت گناه میکنند، فحاشی میکنند و توهین میکنند. اینها پیری زودرس میآورد که شخص بخواهد بی تفاوت باشد، نمیشود. یک بار مریض بودم، پزشک به من میگفت اگر میخواهی سالم شوی شما مشکلت فقط فکرت است و باید یک مدتی بیتفاوت باشی. آن وقت من اول متوجه نبودم که این حرف چه خطری دارد. ما حرفش را به عنوان یک متخصص پذیرفتیم. بعد دو روز، سه روز میخواستم بی تفاوت باشم. عذر میخواهم دیدم یک مثل حیوان دارم میشوم. گفتم ببین پزشک چطور به این نکات توجه ندارد. یک طرف را نگاه میکند، 10 تا چیز دیگر را نگاه نمیکند. گفتم اگر من عقل نداشته باشم و دیوانه باشم بیتفاوت میشوم. اما مگر میشود انسان بی تفاوت باشد. منتها تفاوت هم که میگذارد تفاوت عاقلانه، نه اینکه همینطور بیجهت بنشیند و غصه بخورد. خب اینکه صحیح نیست؛ اما غصه که میخورد غصۀ عاقلانه بخورد نه یک غصۀ غیر عاقلانه.
«اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم»
[1] . مواعظ العددیه، ص368، دانشنامه احادیث پزشکی، ج1، ص102.
[2] . وسائل الشیعه، ج24، ص330.
[3] . تحف العقول، ص317.