بسم الله الرحمن الرحیم

    موضوع: بهداشت جسم؛ جلسۀ 13
    تاریخ سخنرانی: 98/01/28
    مکان سخنرانی: بیت آیت الله مهدوی

    در ادامۀ مباحث سلامتی بدن و پزشک تن روایات دیگری را در چند مبحث داریم:
    در بسته بودن ظروف حاوی مواد غذایی
    دستورات فراوانی داریم در اینکه ظروفی که تهیه می‌کنید دربسته باشد؛ به دلیل تمیز بودن و اینکه محتوای ظرف آلوده نشود و اینکه انسان آلودگی را به چشمش نمی‌بیند، اما آلوده است لذا دستور این است که از ظروف دربسته استفاده بکنیم. در این جهت حالا روایات فراوانی داریم. یکی‌اش را خدمتتان می‌گویم و چند نکته هم هست. امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) می‌فرمایند پیامبر خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) همیشه از ظروفی که دربسته و سرپوشیده است خوششان می‌آمد، این را بیشتر دوست می‌داشتند. پوشیدن درب یک نکته‌اش این است که میکروب وارد آن ظروف نشود و ناخواسته آلوده نگردد. یک نکتۀ دیگرش هم این است که تا امکان دارد اصلاً خوردنی‌ها را نگذاریم بماند. انسان از اول خوراک خودش را به اندازۀ نیازش استفاده کند. قدیم این‌طور بودند، اصلاً غذا به آن صورت زیاد نبوده است. ما در ذهنیت خودمان تصور کنیم که غذای زیادی تهیه می‌کنیم، بعد یک بخشش را در یخچال می‌گذاریم و تا چند روز می‌خواهیم  استفاده کنیم. به هر حال در قدیم غذا خیلی مختصر بوده است. خود پیامبر که این جمله را می‌فرمایند در روایت دارد که سه شب پشت سر هم اصلاً غذای سیر میل نکردند و این در تمام طول عمرشان، اصلاً اتفاق نیفتاده است. خیلی از شب‌ها اصلاً گرسنه می‌خوابیدند و به‌ندرت اتفاق می‌افتاد که دو شب پشت سر هم غذا گیرشان می‌آمد. حالا ما به عکس این است که معمولاً می‌خواهیم غذایی میل بکنیم و  کم اتفاق می‌افتد که گرسنه بخوابیم. قدیم این‌طور بوده و اصلاً غذایی نبوده. بنابراین همان مختصرش را هم در این حد استفاده می‌کردند. می‌گویند حالا یک مقدار غذا اضافه آمد سرپوشیده باشد، درش را ببندید. همچنین لازم نیست خوراک باشد. اینکه داریم می‌گوییم، گاهی ابزارهای دیگر هم هست.
    نخشکاندن دست قبل از غذا
    این‌ها بالاخره با ماها در تماس است؛ مثلاً شستن دست قبل از غذا که مستحب است، خشک‌کردنش درست نیست و شاید یک علتش این است که دست را شسته و تمیز شده، با آن ابزاری که می‌خواهد بخشکاند، آن حوله یا دستمال کاغذی کثیف است. اما کثیفی‌اش را که نمی‌بیند و این‌ها را دقت نمی‌کند. حتی دستمال کاغذی‌ها خیلی‌هایش مشکلات شیمیایی دارد و این‌ها را به مردم نمی‌گویند و فقط به دنبال فروش محصولاتشان هستند. آن‌وقت ما می‌آییم با دست تر می‌خشکانیم و بعد دوباره می‌نشینیم غذا می‌خوریم؛ در حالی که دست‌هایمان آلوده شده است. این است که قبل از غذا می‌گویند دست را که شستید دیگر خشک نکنید. بعد از غذا اشکالی ندارد بخشکانید؛ چون همین‌طور تر بماند باز مجاور هوا آلوده می‌شود و به مرور زمان با هوا آلوده می‌شود لذا خشک بشود کمتر آلوده می‌شود.
    وارد نشدن میکروب در ظرف دربسته
    همچنین نکتۀ دیگر این است که شیاطین وارد این ظروف نمی‌شوند. حالا منظور از شیطان همان میکروب‌هایی است که امروز از آن یاد می‌کنیم.
    بستن درب خانه
    اما یک درس بالاتر از این هم هست و این هم شیطان جنی، شیاطین، لذا در بعضی‌ جاها دارد که درب خانه‌تان را هم ببندید، در باز نباشد «أَجِیفُوا أَبْوَابَکُمْ»؛ پیامبر می‌فرمایند. قدیم همین‌طور درب خانه‌هایشان باز بود. می‌گویند درها را ببندید.
    وارونه گذاشتن ظروف
    «واکفعوا آنیتکم» ظروف خودتان را وارونه بگذارید. این وارونه گذاشتن که امروزه تازه این‌ها را فهمیدند، قدیم این را هم بلد نبودند. حالا لیوان‌ها را دیدید وارونه می‌گذارند این روایت مربوط به 1400 سال قبل است. مؤمنین این‌ها اطلاع داشتند. پیامبر می‌فرمایند ظروف خودتان را وارونه بگذارید. «و اوکعوا اسقیتکم» دهانۀ مشک‌هایتان را هم ببندید. دهانۀ مشک باز باشد ممکن است باز میکروبی واردش شود «و ادفعوا سراجکم» چراغ‌های خودتان را هم خاموش بکنید «فإنه لم یعزل لهم بالتصور علیکم» به آن‌ها یعنی شیاطین اذن داده نشده که از این خانه‌های دربستۀ شما بالا بروند. این چیزی که الآن جن‌زدگی فراوان هم شده یکی از عواملش این است. لذا می‌گویند اگر در بسته باشد به آن‌ها اذن داده نمی‌شود که بالا بیایند و از دیوار داخل خانه بیایند در حالی که می‌توانند. اجنه برایشان کاری ندارد اما در که باز باشد داخل می‌آیند؛ اما بسته باشد نه. یکی از حکمت‌هایش را پیامبر این‌چنین گفتند.
    شستن سر با سدر
    و اما برنامۀ دیگری که خدمتتان دارم شستن سر با سدر است که این هم اخیراً کم شده است و بیشتر افراد با صابون می‌خواهند زود خودشان را  شست‌وشو کرده و راحت کنند؛ در حالی که برای بهداشت تن سدر خیلی مناسب است. روایتی که می‌خواهم بخوانم داستان سرور این استحباب را بیان می‌کند که وقتی پیامبر مأمور شدند که دیگر علنی اظهار اسلام بکنند و به مردم هم علنی بگویند، دیگر بعد از سه سال اول وقتی علنی شد احساس کردند که دشمنان تعدادشان خیلی زیاد است و مسلمان‌ها عددشان خیلی کم است. خیلی پیامبر غصه می‌خوردند و ناراحت بودند. جبرئیل نازل شد که چرا غصه‌ناک هستی و برای اینکه هم و غمت برطرف شود دستور داد که با سدر سر خودتان را بشویید. پیامبر این کار را کردند و احساس نشاط کردند. لذا یکی از راه‌های نشاط جسم شستن سر با سدر است. البته راهکارهای فراوانی دارد که حالا این هم یک نمونه‌اش است که من دیگر حدیثش را نمی‌خوانم. حدیث در اصول کافی است: «فَبَعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهِ جَبْرَئِیلَ ع بِسِدْرٍ مِنْ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى فَغَسَلَ بِهِ رَأْسَهُ فَجَلَا بِهِ هَمَّهُ»[1] پیامبر وقتی سرشان را شستند دیگر غمشان زایل شد و خشنود شدند.
    کوتاه‌کردن سِبیل و ناخن
    مورد سومی که امشب صحبت می‌کنیم اخذ شارب است. یعنی سبیل‌های خودش را شخص کوتاه بکند. این هم متأسفانه به‌ندرت دیده می‌شود بعضی‌ها که از آداب دین اطلاعی ندارند، از مسائل پزشکی هم خبر ندارند، سبیل‌های خودشان را بزرگ می‌گذارند و یک قیافۀ استثنائی برای خودشان درست می‌کنند و این خیلی بد است و در سبیل انسان چون دارد مرتب نفس می‌کشد بازدم که خارج می‌شود پر از میکروب است و اگر سبیل‌های او بلند باشد یک آب مختصر هم که می‌آید میل بکند این میکروب‌ها همراه آب وارد معده شده و جذب بدنشان می‌شود. لذا سلامتی انسان در این است. حالا این است که می‌گویند سبیل‌های خود را مرتب کوتاه بکنید. این برای سلامتی بدنتان خیلی مؤثر است.
    و همچنین گرفتن ناخن، حالا هر دو تا بحث را با هم عرض می‌کنیم گرفتن ناخن هم در همۀ روزهای هفته حالا دستورش پنجشنبه است، جمعه هم هست، پنجشنبه می‌تواند ناخنش را بگیرد، جمعه هم می‌تواند بگیرد و اثر بسیار مناسبی باز برای سلامتی بدن دارد. پیامبر می‌فرمایند: «مَن أَخَذَ مِن شَارِبِهِ وَ أَظفَارِهِ فی کُلِّ جُمعَةٍ أدخَلَ اللهُ فیهِ شِفاءً وَ أَخرَجَ مِنهُ داءً»[2] کسی که در روز جمعه سبیل‌های خودش را کوتاه کند، ناخن خودش را هم بگیرد خداوند شفا را در وجود او داخل می‌کند و بیماری را از بدنش خارج می‌کند. «تَقْلِیمُ الْأَظْفَارِ یَمْنَعُ الدَّاءَ الْأَعْظَمَ وَ یُدِرُّ الرِّزْقَ»[3] گرفتن ناخن از درد بزرگ جلوگیری می‌کند. درد بزرگ همان بیماری درشت است، نه بیماری کوچک. بیماری بزرگ را از بدن دفع می‌کند و مانع می‌شود و رزق انسان را هم فراوان می‌کند. این یکی از عواملش این است که بالاخره وقتی شخص مریض نیست، لازم نیست پولش را خرج معالجه بکند.
    پوشیدن کفش مناسب
    و آخرین مطلبی که امشب خدمتتان می‌گویم، بحث کفش مناسب است. دربارۀ کفش هم تأکید شده که سعی کنید کفش مناسب داشته باشید. کفشی که نه برای پایتان بزرگ باشد و نه کوچک باشد که پایتان را اذیت بکند. محکم نباشد که در راه رفتن تا نشود، نرم باشد و به راحتی بتوانید ... وزنش هم سبک باشد. هرچه سبک‌تر باشد در قدم برداشتن راحت‌ترید؛ اما از پایتان هم در نیاید. مثلاً این نعل‌هایی که افراد گاهی استفاده می‌کنند، این مشکل را معمولاً دارد که مدام باید با پنجه‌های پایش نگه دارد که کفش از پایش درنیاید. باید کفش طوری باشد که پا را محکم گرفته باشد و به راحتی بتواند قدم بردارد. رنگ آن هم در بعضی جاها دارد اگر مشکی نباشد بهتر است. حالا اگر رنگ مشکی دارید معنی‌اش این نیست که نپوشید. اگر می‌خواهید تهیه بکنید اولویت را به رنگ‌های دیگر بدهید. حالا من چند تا نکته‌اش را عرض می‌کنم؛ اما برای همۀ مباحث نیاز است که پزشکان بیایند این‌ها را توضیح بدهند که چه است که حتی کفش مناسب روی کمردرد و نخاع انسان اثر دارد. این‌ را امروز علم پزشکی می‌گوید. وقتی روایت را می‌بینید 1400 سال پیش می‌گوید کفش مناسب داشته باشید که اثر برای نمازتان دارد و به خوبی می‌توانید رکوع و سجود بکنید. آن موقع این را مردم نمی‌دانستند، می‌گفتند کفش و راه چه ارتباطی با کمر انسان دارد. اما امروزه این‌ها را به خوبی می‌دانند که یکی از عوامل کمردرد همین کفش نامناسب داشتن است. امام حسین(علیه‌السلام) کودک بودند و تازه به دنیا آمده بودند و شش هفت سالشان بود که پیامبر از دار دنیا رفتند. می‌فرمایند پیامبر به من گفتند: «اسْتَجِدِ النِّعَالَ» سعی کن کفش خوب بپوشی. «فَإِنَّهَا خَلَاخِیلُ الرِّجَالِ»[4] فرمودند این کفش خوب برای مردها مثل خلخال می‌ماند. خلخال برای زن‌هاست و آن حلقۀ طلایی که به پایشان می‌بستند. خب مرد که نمی‌تواند طلا به پایش بکند. می‌فرمایند برای مرد خلخال پا همان کفش مناسب است.
    امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) می‌فرمایند: «اسْتِجَادَةُ الْحِذَاءِ وِقَایَةٌ لِلْبَدَنِ وَ عَوْنٌ عَلَى الصَّلَاةِ وَ الطَّهُورِ»[5] کفش خوب به پا کردن هم بدن را خوب حفظ می‌کند و هم کمکی است برای نماز خواندن. همین رکوع و سجودی که می‌خواهد انجام بدهد و برای طهارت گرفتن. امام صادق(علیه‌السلام) هم می‌فرمایند: «إِدْمَانُ الْخُفِّ یَقِی مِیتَةَ السَّوْءِ»[6] مرتب عادت داشته باشید به پوشیدن کفش. چون قدیم متأسفانه باز این‌طور نبوده است. قدیم خیلی پابرهنه راه می‌رفتند؛ حتی در کوچه‌ها عادت نداشتند. پا برهنه راه می‌رفتند مگر موقع جنگ که می‌شد به دلایل نظامی کفش می‌پوشیدند و پایشان خیلی آلوده می‌شد و اعتنایی نمی‌کردند و پاهایشان کثیف می‌شد. می‌فرمایند: پوشیدن کفش‌ آن هم به شکل عادت«إِدْمَانُ الْخُفِّ» ؛ یعنی مستمراً کفش بپوشد، از مرگ‌های ناگهانی حفظ می‌کند. حالا این دلیل ساده‌اش این است که کسانی که پابرهنه می‌رفتند پایشان مرتب در کوچه‌ها زخم می‌شد و میکروب وارد بدنشان می‌شد و خودشان هم متوجه نمی‌شدند و یک مرتبه یک بیماری پیدا می‌کردند. گاهی هم نه، زخم هم نمی‌شد اما می‌دانید بعضی میکروب‌ها هستند که همین اندازه که به بدن زده شود از منافذ بدن می‌گذرد. امام باقر(علیه‌السلام) در کیفیت شهادتشان می‌دانید حضرت وقتی سوار اسب شدند دشمنان به زین اسب زهر مالیدند و حضرت که سوار شدند این زهر به پای حضرت اصابت کرد و بعد نفوذ کرد و حضرت را به شهادت رساندند و الا حضرت سم را میل نکردند و از منافذ بدنشان وارد شد. این کارها را می‌کردند. علی ای حال در اینجا می‌فرماید که مرتب کفش خوب پوشیدن از مرگ ناگهانی حفظ می‌کند.

    «اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم»


    [1] . الکافی، ج6، ص505.

    [2] . دانشنامه احادیث پزشکی، ج1، ص116.

    [3] . الکافی، ج6، ص490.

    [4] . مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج3، ص276.

    [5] . الکافی، ج6، ص462.

    [6] . الکافی، ج6، ص467.

     

    گروه بندی
    کانال تلگرام - دروس کانال تلگرام - بیانات و اخبار