بسم الله الرحمن الرحیم

    موضوع: بهداشت جسم؛ جلسۀ 24
    تاریخ سخنرانی: 1398/09/27
    مکان سخنرانی: بیت آیت الله مهدوی

    ابزارها و وسایل تقویت حافظه
    در این جلسه دربارۀ ابزارها و وسایلی که سبب می‌شود که حافظۀ ما تقویت بشود صحبت می‌کنیم. این‌ها در روایات فراوان آمده است، شاید بیش از پانزده مورد است که حافظه را زیاد می‌کند تا انسان بتواند در زندگی، در درس، در برخورد با دیگران ودر مسائل اجتماعی بیشتر موفق بشود، آن‌هایی که حافظه‌شان قوی است بالاخره یک نعمت خدایی است که همراهشان است و می‌توانند به موقع از آن حافظه استفاده کنند و برخورد مناسب بکنند.
    1.خوردن زبیب یا کشمش
    یکی از موارد خوردن زبیب است. زبیب همان کشمش را می‌گویند. فرمودند: «مَنْ أَدْمَنَ أَکْلَ الزَّبِیبِ عَلَى الرِّیقِ» ریق هفتۀ گذشته داشتیم، ناشتا را می‌گویند. صبح ناشتا کشمش یا به تعبیر بعضی دارد مویز و در بعضی جاها تعداد 21 دانه گفته شده است. 21 دانه، این را هر چیزی که هست منظم، این را میل بکند و هر روز پی‌درپی این را انجام بدهد. پیامبر می‌فرمایند: «رُزِقَ الْفَهْمَ وَ الْحِفْظَ وَ الذِّهْنَ»[1] هم فهمش، فهم مسائلش بهتر می‌شود، هم حافظۀ او و هم ذهن او تقویت پیدا می‌کند و بلغم را از بدنش کم می‌کند.
    2.خوردن بِه
    دومین مورد بِه است. خوردن بِه که پیامبر می‌فرمایند: «کُلُوا السَّفَرْجَلَ فَإِنَّهُ یَزِیدُ فِی الذِّهْنِ»[2] بِه ذهن و حافظه را باز زیاد می‌کند.
    3. خوردن یا جویدن کندر
    سوم کندر است. کندر که عطاری‌ها دارند حالا به دو سبک است: بعضی خوردن کندر را می‌گویند و گاهی منظور از کندر جویدنش است. در دهان باشد بجود اما فرو ندهد. فرمودند: «عَلَیْکُمْ بِاللُّبَانِ» کندر را سعی کنید همیشه از آن بهره بگیرید که «یَزِیدُ الْعَقْلَ وَ یُذَکِّی الذِّهْنَ»[3] عقل را زیاد می‌کند، ذهن را هم همین‌طور زیاد می‌کند.
    4. خوردن انار
    چهارم، انار را با پی، همان پی سفیدی است که دور دانه‌های انار را گرفته است که به آن شحم گفته می‌شود. انار را می‌گویند با همین پی میل بکنید: «کُلُوا الرُّمَّانَ بِشَحْمِهِ فَإِنَّهُ یَدْبُغُ الْمَعِدَةَ وَ یَزِیدُ فِی الذِّهْنِ.»[4] هم معده را دباغی می‌کند که حالا در فارسی می‌گوییم پالایش و هم ذهن را زیاد می‌کند.
    5.شروع غذا با سرکه
    پنجم، شروع غذا با سرکه است. روایت دارد که شخصی خدمت امام هشتم(علیه‌السلام) بود. در خدمت امام غذا آوردند که همراه غذا هم نمک و هم سرکه بود. آن‌وقت امام خوردن غذایشان را با کمی سرکه آغاز کردند. آن شخص که در رفتار امام دقت می‌کرد سؤال کرد که شما به ماها گفته‌اید و دستور دادید که غذا را با نمک شروع بکنید. فرمودند: «هَذَا مِثْلُ هَذَا» فرمودند: نمک و سرکه مثل هم است «وَ إِنَّ الْخَلَّ یَشُدُّ الذِّهْنَ وَ یَزِیدُ فِی الْعَقْلِ»[5]؛ سرکه هم ذهن را محکم می‌کند و هم عقل را زیاد می‌کند.
    6.خوردن عسل
    ششم، عسل است که برای این هم خیلی حدیث داریم. پیامبر فرمودند: «مَنْ أَرَادَ الْحِفْظَ فَلْیَأْکُلِ الْعَسَلَ.»[6]. در روایتی هم دارد که عسل را اگر با همان کندر که صحبت کردیم با هم میل بکنید این حافظه را زیاد می‌کند.
    7.خوردن کرفس
    هفتم، خوردن کرفس است. کرفس هم «یفتح السدد و یذکی القلب و یرث الحفظ و یطرد الجنون و الجزام و البرص و الجبن»[7]؛ این گیاه کرفس را می‌فرماید رگ‌ها را باز می‌کند. این گرفتگی رگ است که گاهی سبب بیماری هم می‌شود. می‌فرماید رگ‌ها را باز می‌کند، قلب را تذکیه می‌کند؛ یعنی طراوت می‌دهد، یعنی قلب را شاداب می‌کند، حافظه را به دنبال می‌آورد، حافظه خوب می‌شود و چهار تا بیماری را هم از انسان دور می‌کند. یکی دیوانگی است، بیماری جزام، یکی هم برص، برص همان بیماری پیسی را می‌گویند، لک و پیسی که به پوست می‌افتد و یکی هم جبن که همان ترس است.
    8.حجامت
    هشتم، از مواردی که باز ذهن را تقویت می‌کند حجامت است. پیامبر می‌فرمایند: «الْحِجَامَةُ تَزِیدُ الْعَقْلَ وَ تَزِیدُ الْحَافِظَ حِفْظاً»[8] حجامت هم عقل را زیاد می‌کند و هم حافظه را، این را تشدید می‌کند و حافظه خوب می‌شود.
    9. مسواک‌زدن
    نهم، مسواک زدن[9]، این هم در احادیث متعددی آمده که مسواک حافظه را تقویت می‌کند.
    10.روزه‌گرفتن
    دهم، روزه گرفتن است. از چیزهایی که حافظه را زیاد می‌کند روزه است.
    11.قرائت قرآن
    و یازدهم، قرائت قرآن حافظه را زیاد می‌کند؛ به خصوص اگر قرآن را حفظ بکند. خود خواندن قرآن حافظه را زیاد می‌کند؛ اما اگر شخص علاوه بر اینکه می‌خواند حفظ بکند، آن‌وقت حافظه خیلی قوی می‌شود. این‌ را در احادیث حالا یکی‌اش را خدمتتان می‌خوانم. امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) می‌فرمایند: «ثَلَاثٌ یُذْهِبْنَ الْبَلْغَمَ وَ یَزِدْنَ فِی الْحِفْظِ» سه چیز است که بلغم را از بدن بیرون می‌کند و حافظه را زیاد می‌کند: «السِّوَاکُ وَ الصَّوْمُ وَ قِرَاءَةُ الْقُرْآنِ»[10].
    رعایت حد وسط و زیاده‌روی نکردن برای تقویت حافظه
    این‌ها مواردی بود که حافظه را زیاد می‌کند. من دو تا نکته را در این موارد عرض می‌کنم که مربوط به همۀ این‌هاست. یکی اینکه برای تقویت حافظه رعایت حد وسط را فراموش نکنید. مثلاً اگر گفتیم کندر، حد وسط را گفتند، نه زیاده روی. یا اگر مویز را گفتیم عددش را هم 21 دانه گفتیم. اگر کسی می‌خواهد زیاده روی کند یک مشت بردارد مثلاً بخورد. یا مثلاً عسل حافظه را زیاد می‌کند اما نه به این معنا که برود چند تا قاشق عسل بخورد. همۀ این‌هایی که داریم می‌گوییم حد وسط است. مثلاً گوشت را که حالا در آن قسمت دوم خدمتتان می‌گویم روایت دارد که گوشت حافظه را تقویت می‌کند و ذهن را تشدید می‌کند که این را جلسۀ قبل هم خدمتتان گفتم. اما از آن طرف زیاده روی در گوشت آن هم اسم آورده شده گوشت گاو و حیوانات وحشی، می‌فرماید نسیان می‌آورد. ببینید زیاده روی‌اش خوب نیست اما کمش مفید است. بخواهد هیچ چیز نخورد از آن طرف مشکل پیدا می‌کند. بنابراین این مواردی که می‌گوییم مراد حد وسط است. آن مقداری که مورد نیاز است. در خوراکی‌ها می‌گویند حد وسط را بگیرید. مثلاً کرفس که این همه آثار برایش گفته شد، کرفس باز آن هم همین‌طور حد وسطش، یا مثلاً مسواک حد وسطش یعنی آن مقداری که نیاز است. هر وقت غذا میل می‌کنید شما مسواک بزنید؛ اما اینکه انسان بخواهد مرتب بی‌دلیل همین‌طور مسواک بزند این زیاده‌روی‌اش مطلوب نیست. در این جهت، حد وسطش را گفتند. این یک نکته است.
    نسیان و نعمت‌بودنش
    یک نکتۀ دیگر که خیلی ما از آن غافل هستیم این است که خیال می‌کنیم حافظۀ قوی نعمت است؛ در حالی که نسیان هم یک نعمت است. این را کسی از آن حرف نمی‌زند؛ اما مرحوم پدر ما یک موقعی این بحث را مطرح کردند و اشاره داشتند از استادشان مرحوم آیت الله حاج آقا رحیم ارباب(رضوان‌الله‌تعالی‌علیهما). ایشان گفتند که استادشان حاج آقا رحیم گفته بودند خود فراموشی هم یک نعمت است. آن‌وقت از خودشان این بحث را مطرح کرده بودند که من در طول عمرم یاد ندارم که تا به حال ماه رمضان در روز یادم رفته باشد و غذا خورده باشم. در طول عمرشان نزدیک به صد سال ایشان عمر کردند. این خیلی اهمیت دارد که یک کسی بالاخره حافظه است دیگر، کار دارد می‌کند. خب روزه گرفتن هم برای ایشان خوب نبود و این اواخر در زحمت بودند؛ اما در عین حالی که در زحمت بودند روزه را می‌گرفتند. نمازشان را هم با تأنی می‌خواندند، رکوع و سجودشان مثل نمازهای ما نبود با اینکه ایشان کمر، پا، این‌ها مشکل دارد، درد دارند. در حالی که درد داشتند ذکر رکوعشان سه تا ذکر کبیر بود. آن هم نه سه تا ذکرکبیری که تند بخوانند. ما یک جا نماز بودیم پشت سر یک آقایی نماز می‌خواندیم. دیدیم این امام جماعت سه تا «سبحان ربی العظیم بحمده» گفت. من که پشت سرش بودم من یکی گفتم. آنچنان سریع می‌گفت که می‌خواست سه تا را گفته باشد و به این سرعت که یک بار ذکر را می‌گفتم دیدم او سه بار گفت و تمام شد. بعضی‌ها فکر می‌کنند که حاج آقا رحیم این‌طوری نماز می‌خواندند. تا می‌گوییم سه تا ذکر کبیر، حالا کیفیتش را برایتان می‌گویم که ایشان در رکوع این‌طوری می‌گفتند «سبحان ربی العظیم، و بحمده» اصلاً ذکر را یک نفس که می‌رفت در وسطش وقف می‌کردند. «سبحان ربی الاعلی» یک مرتبه نفس می‌کشیدند و می‌گفتند «و بحمده» و این را سه بار می‌گفتند. حالا به‌عکس می‌شود ذکر ایشان که یک بار می‌گویند دیگران می‌توانند سه بار بگویند، این‌طوری با تأنی می‌گفتند و اصلاً در حال خودشان بودند. در هر صورت حاج آقا رحیم فرموده بودند من در طول عمرم یادم نمی‌آید که ماه رمضان یک روز یادم رفته باشد که روزه هستم و مثلاً یک آبی بخورم. دیدید خب گاهی انسان فراموش می‌کند یک چیزی میل می‌کند بعد می‌بیند اِ ماه رمضان بود. ایشان گفته بودند من تا به حال یادم نمی‌آید. فقط یک بار اتفاق افتاد و آن زمانی بود که من یک بار سحری بیدار نشدم و نتوانستم سحری بخورم و خب دلم می‌خواست روزه را بگیرم. روزه هم برایشان خیلی سخت بود، دیگر اگر سحری هم نخورند نمی‌توانسته بودند اما بالاخره این ولی خدا می‌خواهد روزه را بگیرد، از طرفی هم سحری نخورده بی‌اختیار بوده و نتوانسته بود سحری بخورد. فرموده بودند آن روز که بی سحری شدم روزش یادم رفت که روزه هستم و نشستم یک دانه نان کامل خوردم، نه یک لقمه، یک نان کامل میل کردم. بعد که تمام شد یادم آمد که نه، من روزه بودم. فرموده بودند همان روز دو مرتبه یک ساعت دیگر یادم رفت و یک دانه نان دیگر باز نشستم خوردم، یک بار صبحش بوده، یک بار نمی‌دانم ظهر یا بعد از ظهر بوده، در یک روز دو مرتبه می‌گویند یادم رفت و یاد رفتن این‌چنینی که وسط غذا هم یادشان نیامده بود، صاف یک نان کامل خورده بودند. خدای متعال این‌طور بنده‌هایش را دوست دارد. وقتی می‌بیند بنده‌اش مقید به روزه‌گرفتن است می‌گوید خیلی خب می‌خواهی روزه بگیری این‌طوری اسبابش را فراهم می‌کند.
    مرحوم پدر ما این قصه را نقل می‌کردند و می‌گفتند ببین پس نسیان هم یک نعمت الهی است؛ اما فقط نسیان به درد روزه خوری و این‌ها نمی‌خورد. بهترش می‌دانی چیست؟ یکی از نعمت‌های خدا این است که وقتی مثلاً من یک بدی از یک کسی دیدم، یادم می‌رود، این فراموشی خیلی خوب است. این نعمت الهی است. خوبی افراد باید در ذهن افراد بماند؛ اما بدی‌شان نه. اصلاً نباید شخص در ذهنش تکرار بکند، وقتی یک عیبی را از کسی متوجه شد نمی‌خواهد به ذهنش زیاد بسپارد. به طوری که چند روز بعد باید فراموش بکند. این دیگر دست خودمان است که تکرار نکنیم و مرتب نگوییم که فلانی چنین حرفی به من زد و مثلاً به ما توهین کرد. تکرار در ذهن را دارم می‌گویم نه زبان. تکرار ذهنی مثل میخی است که مدام داریم رویش می‌زنیم و محکمش می‌کنیم. فعلاً می‌گوییم در ذهن خودش تکرار نکند تا فراموش بکند. آن‌وقت این فراموشی را می‌گوییم یک نعمت است. پس همیشه حافظۀ قوی نعمت نیست که همه دنبال حافظۀ قوی هستند. خب این حافظۀ قوی این عیب‌ها را هم دارد که بدی افراد را هرگز فراموش نمی‌کند و تا آخر عمرش مدام می‌خواهد بدی افراد در ذهنش بماند؛ در حالی که نباید بماند و باید برود. به تعبیر یکی از علما که خدا رحمتشان بکند ایشان از اعضای مجلس خبرگان بودند، می‌گفتند مگر کلۀ ما سطل آشغال است که همه چیز داخلش می‌ریزند و باید مواظب باشیم. به تعبیر خیلی عامیانه ولی خیلی قشنگ، داخل سطل آشغال را وقتی می‌رویم نگاه می‌کنیم چه چیزهایی است؟ انواع چیزهای مختلف است؛ اما همه‌اش در یک چیز مشترک است و آن این است: زائد است، بی فایده است. یک چیز نیست اما گاهی حافظۀ من هم همان سطل آشغال می‌شود. نباید این‌طور باشد. ماها حافظه‌مان را نباید سطل آشغالش بکنیم. اما فرمایش آقا هم که حالا اشاره فرمودند که گاهی می‌شود که ما نمی‌خواهیم عیب افراد را در ذهنمان بیاوریم اما ناخودآگاه می‌آید. این را به آن حدوث می‌گوییم. حدوث یعنی آن لحظۀ اول که به ذهن می‌آید ورودش را حدوث می‌گوییم. ورود آن مطلب به ذهن در اختیار من نیست؛ اما بقایش در اختیار من است. لذا حواسمان را باید در بقا و در استمرار بگذاریم. بگوییم آن لحظۀ اول که در ذهن آمد در اختیار من نبود. مثل کسی که در را باز می‌کند و داخل می‌آید. از من که اجازه نمی‌گیرد خیلی خب، در را باز کرد و به داخل آمد. حالا اگر من نمی‌خواهم این آقا داخل اتاق باشد نباید بگویم که به من چه آن آمد نه. اشتباه در همین است که ورودش با او است؛ اما بقایش با من است. من می‌توانم بلند شوم بیرونش کنم. مثلاً دیوانه است، عذر می‌خواهم دیوانه در را که باز است به داخل بیاید. ورودش در اختیار من نبود اما بقایش که در اختیار من است. خب بلند می‌شوم و بیرونش می‌کنم. حافظه هم این است. در ذهن انسان یک‌وقت فرض کنید حالا فکر گناه مثلاً به ذهن بیاید. من نشستم فکر گناه به ذهنم می‌آید. آن لحظۀ اول که فکر به ذهنم آمد که در اختیار من نبود که. در واقع شیطان اینجا، این نفس است که این فکر را به ذهن من می‌اندازد و من هم ناخواسته یک مرتبه متوجه می‌شوم که فکرم در گناه رفته است. خب بلافاصله باید بیرونش بکنم. این را انصراف فکر می‌گوییم. انصراف یعنی فکر را به یک سمت دیگر منصرفش بکنم. حالا آن انصراف فکر این است که فکر را متوجه یک مطلب دیگر می‌کنم. آن مطلب دیگر هم هرچه می‌خواهد باشد. فوری باید جایگزین بکنم. مثلاً فرض کنید حواسم را ببرم در لیوان آب که آب بخورم. همین که در این آمد از گناه بیرون می‌آید. حواسم را مثلاً یک کسی این طرف نشسته، شروع می‌کنم با او حرف می‌زنم، یک جمله یا یک سؤال از او می‌کنم همین یک سؤال که از او کردم فکرم از گناه بیرون می‌آید. کتاب جلویم است. کتاب را باز می‌کنم و شروع به خواندن می‌کنم، تلوزیون است تلوزیون نگاه می‌کنم.
    ذکر؛ بهترین راه مراقبت از فکر
    آن‌وقت که هیچکدام از این‌ها نیست، نه کسی پهلویم است، نه تلوزیون و کتاب اصلاً می‌خواهم بخوابم، چراغ خاموش است بهترین راه ذکر است. بهترین راه مراقبت از فکر ذکر است بهترینش این است که شروع بکند ذکر بگوید «لا اله الا الله» بگوید، تسبیحات فاطمۀ زهرا(سلام‌الله‌علیها) را بگوید، بهترینش است. این هم مطلب آخر.
    عوامل زیادشدن فراموشی
    و اما ده پانزده تا مورد هم هست که فراموشی را زیاد می‌کند. باز این موارد را که خدمتتان می‌گویم آن نکته را توجه داشته باشید. «یَا عَلِیُّ تِسْعَةُ أَشْیَاءَ تُورِثُ النِّسْیَان‏»[11] پیغمبر فرمودند که نه تا چیز است که فراموشی می‌آورد.
    1.خوردن سیب ترش
    یکی خوردن سیب ترش، سیبی که ترش است: «أَکْلُ التُّفَّاحِ الْحَامِضِ».
    2.خوردن گشنیز
    دوم، «أَکْلُ الْکُزْبُرَةِ»؛ خوردن گشنیز.
    3. خوردن پنیر
    سوم، پنیر، «و الْجُبُنِّ» که البته جبن را اگر کسی بخواهد اثر آن نسیانش را از بین ببرد همراه با گردو میل می‌کند و الا خود همۀ این‌ها را که گفتم همه‌شان فوایدی هم دارد، اما دقت کنید که این‌ها، این مشکل را هم دارد. 
    4.دم‌خوری موش
    یکی هم «سُؤْرِ الْفَأْرَةِ» دم‌خوری موش، موش آمده یک غذا یا یک چیزی را مثلاً خورده و رفته است. خب موش تا زنده است بدنش پاک است. آن دم‌خوری‌اش هم که اشکالی ندارد که. از نظر شرعی نجس نیست پاک است؛ اما یک‌وقت موش در غذا می‌افتد و می‌میرد. وقتی مرد بدنش نجس می‌شود، میته می‌شود. وقتی نجس شد آن غذا هم اگر شل باشد به طوری که یک قاشق اگر بردارد فوری جایش پر می‌شود، اگر این‌طوری شل است معلوم است که کل غذا دیگر متصل به هم است و نجس شده است؛ اما یک‌وقت مثلاً غذای سفتی است، روی برنج یک موش است حالا رفته روی برنج‌ها و مرده است حالا آن قسمت چسبیدۀ به بدنش نجس می‌شود بقیه‌اش نه. در هر صورت یکی از چیزها این است که دم‌خوری موش را بخواهد بخورد.
    5.خواندن نوشته‌های روی سنگ قبر
    یکی هم«وَ قِرَاءَةُ کِتَابَةِ الْقُبُورِ» یکی هم خواندن نوشته‌های روی قبرها است که اگر این بخواهد مرتب بخواند. اما حالا یک‌وقت می‌خواهد قبر کسی را پیدا بکند آن وجه عقلایی دارد، آن اشکالی ندارد. آنکه داریم می‌گوییم یعنی بی‌دلیل همین‌طور می‌ایستد می‌خواند.
    6.بین دو زن راه‌رفتن
    «وَ الْمَشْیُ بَیْنَ امْرَأَتَیْنِ» بین دو تا زن راه‌رفتن. حالا یا آن دو تا زن نشستند و می‌آید از بینشان رد می‌شود یا نه همین‌طور دارند دو تا زن راه می‌روند و این هم از بینشان همراه این‌ها دارد می‌رود که این‌ها باعث نسیان می‌شود.
    7.انداختن شپش
    «طَرْحُ الْقَمْلَةِ» انداختن شپش آن هم نسیان می‌آورد.
    8.حجامت پس گردن
    «وَ الْحِجَامَةُ فِی النُّقْرَةِ» نقره گودی پس گردن را می‌گویند. در گودی پس گردن حجامت بکند، آن هم فراموشی می‌آورد.
    9.بول‌کردن در آب راکد
    یکی هم «وَ الْبَوْلُ فِی الْمَاءِ الرَّاکِدِ» آبی که حرکت ندارد، حالا مثل حوض، استخر، داخل آب بخواهد بول بکند. این هم نسیان می‌آورد.
    10.نگاه به مصلوب
    این‌ها را ملاحظه بکنید. موارد دیگر هم هست که باعث فراموشی می‌شود. یکی نگاه به مصلوب[12]، یعنی کسی که به دارش آویختند. نگاه کردن به او باز حافظه را کم می‌کند، فراموشی می‌آورد.
    11.تعار یا بی‌خوابی
    یکی هم تعار[13]، تعار بی خوابی را می‌گویند که این را من به‌خصوص در علم پزشکی امروز این را من بارها شنیدم که آن‌ها چون اطلاع از روایت‌ها ندارند خیال می‌کنند که از خودشان است و می‌گویند اخیراً دانشمندان کشف کردند که بی‌خوابی نسیان می‌آورد و حافظه را کم می‌کند.
    آن وقت تعجب می‌کنم که صدا و سیمای ما همین‌طور دارد این‌ها را تکرار می‌کند و این‌ها از بی‌اطلاعی است و ما آخوندها مدام این‌ها را می‌گوییم و آن‌وقت بعد یک عده‌ای حالا من احتمال می‌دهم که غربی‌ها سرقت هم می‌کنند و این روایات ما را برداشتند و به نام خودشان تمام می‌کنند. در حالی که حالا سرقت بکنند یا نکنند ما حالا به همین سادگی داریم می‌گوییم، نه نیاز است که ده سال دانشمندان تلاش بکنند، نخیر خیلی ساده حدود یازده مورد را تا حالا گفتیم. چند موردش را هم حالا می‌گویم این‌ها هر کدامش با علم روز قابل اثبات است منتها ما باید اهمیت بدهیم و رعایت بکنیم.
    12.نگرفتن ناخن
    دیگر از چیزهایی که فراموشی را کم می‌کند و فراموشی می‌آورد این است که انسان ناخنش را نگیرد. امام باقر(علیه‌السلام) می‌فرمایند این ناخن‌ها وقتی بزرگ می‌شود، این‌ها «مَقِیلُ الشَّیْطَانِ» پناهگاه شیطان می‌شود که احتمالاً این شیطان همان میکروبی است که امروزه می‌گویند: زیر ناخن میکروب جمع می‌شود. لذا ناخن را مرتب بگیرید. «وَ مِنْهُ یَکُونُ النِّسْیَانُ»[14] از همین جا نسیان هم عارض انسان می‌شود.
    13.زیاده‌روی در خوردن گوشت حیوانات وحشی و گاو
    و همچنین «الْإِکْثَارُ مِنْ أَکْلِ لُحُومِ الْوَحْشِ وَ الْبَقَرِ»[15] که عرض کردم امام هشتم(علیه‌السلام) می‌فرمایند زیاده روی در خوردن گوشت حیوانات وحشی و یکی هم گوشت گاو. حیوانات وحشی که اصلاً بعضی‌شان حرام گوشتند. اگر حرام باشد که هیچ، اما ممکن است بعضی هم مسلمان نیستند و می‌خورند. حالا این غربی‌ها را دیدید که حیوانات وحشی را گوشتشان را استفاده می‌کنند. حالا ما کای نداریم، از آن جهت اگر یک وقت حرام گوشت باشد که اصلاً خوردنش جایز نیست؛ اما بدانید که یکی از آثارش این است که دین اسلام هم می‌گوید نخورید. خب برای انسان ضرر دارد یکی‌اش این است. یکی هم گوشت گاو است. گوشت گاو خوردنش حلال است؛ ولیکن زیاده‌روی‌اش خوب نیست. حضرت می‌فرمایند اکثار از لحوم بقر این چند تا ضرر را به انسان می‌زند: یکی «یُورِثُ تَیْبِیسَ الْعَقْلِ» اول می‌فرمایند عقل را خشک می‌کند. «وَ تَحْیِیرَ الْفَهْمِ» فهم انسان را  سرگردان می‌کند، سرگشتگی برای فهم انسان می‌آورد «وَ تَلَبُّدَ الذِّهْنِ» ذهن را کند می‌کند، دیر مطالب را می‌فهمد. «وَ کَثْرَةَ النِّسْیَانِ» فراموشی‌ها خیلی زیاد می‌شود و مرتب می‌گوید فلان چیز را یادم رفت.
    14. بازبودن سر در دستشویی
    دیگر از چیزهایی که ذهن را کم می‌کند بازبودن سر در دستشویی است. این هم چیز خیلی بدی است که این را هم باید دقت بکنید.
    15.ناراحتی‌های عصبی
    و یکی هم گرفتاری‌ها، نگرانی‌ها، امروزه می‌گوییم ناراحتی عصبی، همین حرص خوردن‌های برای دنیا، این‌ها هم حافظه را به‌شدت کم می‌کند. لذا باید دقت بکنیم حالا بعضی می‌خواهند حافظه‌شان را خوب بکنند اما از آن طرف هم در زندگی مرتب غصه می‌خورد. یک‌وقت انسان برای نرسیدن به کمالش غصه می‌خورد، آن خوب است که تلاش بیشتر بکند و به خدا برسد، به امام زمانش برسد؛ اما غصه خوردن برای دنیا که چرا دنیای من این‌طوری است و گرفتاری مادی دارد، غذا و خوراکش، زندگی‌اش، این غصه‌خوردن‌ها برای امور دنیایی به‌شدت حافظه را کم می‌کند.
    16.گناه و موسیقی
    دیگر از چیزهایی که حافظه را به شدت کم می‌کند گناه است. گناه هم به‌شدت حافظه را کم می‌کند. در گناهان من دست می‌گذارم روی موسیقی، صدای موسیقی به شدت حافظه را کم می‌کند که حالا دانشمندان هم دارند این‌ها را بررسی می‌کنند.  موسیقی که داریم می‌گوییم منظور آن صدایی است که محرک است؛ یعنی موسیقی است که دست و بدن را به حرکت می‌اندازد. این دست و بدن که حرکت می‌کند معلوم است این رگ داخل بدن است که به حرکت افتاده است که ظاهرش را می‌بینید دست دارد حرکت می‌کند. آن‌وقت آن رگ وقتی به حرکت می‌افتد به‌شدت به سلامتی آسیب می‌زند. آن‌وقت همان رگ، آن‌وقت در سر انسان هم هست و به‌شدت دارد آسیب می‌زند و شخص را مریضش می‌کند. حالا جوان است موسیقی گوش می‌کند و بعد می‌گوید مریض هم نشدم. خب بندۀ خدا مریض نشدی که عصبت به هم ریخت. اگر بناست که فوری انسان... . بدن یک مقدار مقاومت می‌کند اما تکرار اگر شد آن‌وقت می‌فهمد که دیگر مقاومت هم نمی‌تواند بکند. مثلاً تمام این‌هایی که موسیقی گوش می‌کنند و اهل موسیقی هستند می‌بینید که اهل رفتن به بالا نیستند. ببینید این دیگر وجه مشترکش است. دیگر کاملاً نشان می‌دهد که پایین رفته است. به او می‌گویید که مثلاً حاضری برای امام حسین گریه بکنی؟ آن‌که می‌خواهد به بالا برود با آن‌که موسیقی گوش می‌کند این‌ها ضد هم هستند. به او بگوید بیا برویم دعای کمیل، از جلسۀ موسیقی بگویید بیا به دعای کمیل برویم می‌گوید حالش را ندارم. اگر کوه را دیده باشید کنارش دره هم هست. کسی که رفته پایین بعد یک مرتبه می‌گوییم بیا بالا معلوم است که حال ندارد. این خیلی زور بزند تا سطح زمین می‌آید. این هم به خاطر اینکه می‌خواهد زندگی بکند اما دیگر حال بالارفتن ندارد. اصلاً نشاط عبادت از او گرفته می‌شود. آن‌وقت امروزه این‌ها را فهمیدند که حافظه را به‌شدت تحت تأثیر قرار می‌دهد و برایش فراموشی می‌آورد.
    17.خوردن شراب
    همچنین خوردن شراب که این دیگر یک چیز واضحی است که عقل را درست است موقتاً زائل می‌کند؛ اما بحث موقت، بعد هم که برمی‌گردد دیگر این ضربه را به عقل زده است. دیگر این عقل به سر جای اولش برنمی‌گردد و در بعضی جاها دارد تا هفت نسل آینده اثر منفی دارد، تا هفت نسل آینده! یعنی طرف یک لیوان شراب خورده است اما بیست سال بعد یک بچه پیدا می‌کند، روی بچه‌اش اثر دارد. این معلوم است که این شراب هنوز اثر دارد. بعد بچه‌اش بزرگ می‌شود، سی سال بعد دوباره او هم بچه‌دار می‌شود و روی آن بچه‌اش هم اثر می‌گذارد. بعد آن سومی هم همین‌طور، بیست سال سی سال بعدش بزرگ می‌شود یک بچه  پیدا می‌کند دوباره بچه‌اش کم‌عقل است. همین‌طور تا هفت نسل البته هرچه جلوتر می‌رود اثر کمتر می‌شود اما روایت می‌گوید... ببینید چه ضربه‌ای شخص به نسل آیندۀ خودش می‌زند به خاطر نکته‌ای که نمی‌داند. تربیتی که وقتی شخص تربیت شده است این‌ها را ساده می‌گیرد؛ اما نمی‌داند از یک سم کشنده این ضررش بیشتر است. شاید یک سم را می‌خورد کشته می‌شد دیگر و به نسل آینده‌اش ضربه؛ اما الآن او این کار را کرد. الآن هفت نسل بعدی‌اش سیصد سال آینده می‌شود. هر نسل پنجاه سال فاصله است، حدوداً سیصد سال سیصد و پنجاه سال آینده یک بچه به دنیا می‌آید. او که گناهی نکرده است، می‌گوید من چه گناهی کردم که هفت نسل گذشتۀ من شراب خورده است، من الآن عقل کامل ندارم! خب، حالا بعضی فکر می‌کنند وقتی شراب می‌خورند دیگر عقلشان کامل است. نه، این الآن تقریباً از نصف هم کمتر است. عقل‌هایی که الآن افراد دارند از نصف هم بیشتر نیست. این عقل اگر بیاید بالا که دیگر هیچکس گناه نمی‌کند.
    خب در این خوراکی‌هایی که الآن گفتیم موجب نسیان می‌شود مجدداً می‌گوییم این خوراکی‌ها نباید کامل ترک بشود. همین‌ها مثلاً نعمت‌هایی است مثل سیب ترش، گشنیز، پنیر همۀ این‌ها که گفتیم بالاخره نعمت‌هایی است که فوایدی هم دارد منتها باید دقت بکنیم راه دفعش گاهی گفته شده مثلاً برای پنیر در اول ماه قمری مستحب است انسان میل بکند. روز اول ماه، دستور داده شده است. دیگر روزهای بعدش، اگر یک‌وقت طلبه است و وضعش خوب نیست و هر روز دارد با پنیر می‌گذراند یک مقدار گردو همراهش میل بکند اما باز زیاده روی نه، تا می‌گوییم گردو دو تا سه تا دانه کافی است، نه اینکه ده بیست تا گردو بخواهد استفاده کند. ان شاء الله که با این حافظۀ خوب بیشتر بتوانید در مسیر صحیح استفاده بکنید و آن نسیان هم یادمان نرود که آن هم یک نعمت الهی است و آن بدی‌های افراد را این را زود فراموش بکنیم. خوبی‌های افراد در ذهنمان بماند. وقتی یک کسی یک خوبی کرده در ذهنمان بماند. نسبت به خودمان به عکس است. خوبی‌های خودمان را یادمان برود، کارهای خوبی که کردیم؛ اما کارهای بدی که کردیم در ذهنمان باشد و سر فرصت جبران بکنیم. یا اینکه دیگر آینده تکرار نکنیم و آن روزها می‌گفتند الاغ یک بار پایش در چاله بیفتد دیگر اگر ده بار از این راه بروید پایش دیگر در این چاله نمی‌افتد. حیوان است اما از من خیلی جلوتر است. یک‌وقت می‌بینید این حیوان ده سال است دیگر از این مسیر نیامده برود، ده سال پیش آمده اما پایش در این چاله افتاده است. این در حافظه‌اش است ولو ده سال بعد بیاید حواسش هست که دیگر پایش در این چاله نرود. خب من انسان باید حواسم باشد. یک بار در دام گناه افتادم چرا دیگر بار دوم؟! مواظب باشم، از یک حیوان ضعیف‌تر نشوم و در این موارد تقویت اراده می‌خواهد که حالا این هم «واشدد علی عظیمة جوانجی» تقویت اراده هم بحث مهمی است که حالا به یک مناسبتی ان شاء الله روی آن هم صحبت خواهیم کرد.

    «اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم»

    جهت دسترسی به متن و صوت دیگر جلسات بهداشت جسم اینجا را کلیک کنید.


    [1] . بحار الانوار، ج59، ص271.

    [2] . بحار الانوار، ج63، ص177.

    [3] . بحار الانوار، ج73، ص321.

    [4] . الکافی، ج6، ص354.

    [5] . الکافی، ج6، ص329.

    [6] . بحار الانوار، ج63، ص290.

    [7] . الفردوس الأعلی، ج5، ص370.

    [8] . بحار الانوار، ج59، ص126.

    [9] . الکافی، ج6، ص496.

    [10] . تهذیب الأحکام، ج4، ص191.

    [11] . من لا یحضره الفقیه، ج4، ص361.

    [12] . بحار الانوار، ج73، ص321.

    [13] . طب النبی، ص25.

    [14] . الکافی، ج6، ص490.

    [15] . طب الرضا(الرسالة الذهبیة)، ص29.

     

    گروه بندی
    کانال تلگرام - دروس کانال تلگرام - بیانات و اخبار