بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
♦ فَلَمَّا اسْتَیْأَسُوا مِنْهُ خَلَصُوا نَجِیًّا قالَ کَبیرُهُمْ أَ لَمْ تَعْلَمُوا أَنَّ أَباکُمْ قَدْ أَخَذَ عَلَیْکُمْ مَوْثِقاً مِنَ اللَّهِ وَ مِنْ قَبْلُ ما فَرَّطْتُمْ فی یُوسُفَ فَلَنْ أَبْرَحَ الْأَرْضَ حَتَّى یَأْذَنَ لی أَبی أَوْ یَحْکُمَ اللَّهُ لی وَ هُوَ خَیْرُ الْحاکِمینَ ♦
پس چون از او نومید شدند، نجواکنان کنار کشیدند. بزرگشان گفت: مگر نمیدانید که پدرتان از شما به نام خدا پیمان محکم گرفته است و قبلاً هم در حق یوسف چه تقصیری کردهاید؟ پس من هرگز از اینجا قدم برنمیدارم تا پدرم به من اجازه دهد یا اینکه خداوند در حق من حکم کند و او بهترین داوران است.