بسم الله الرحمن الرحیم
مشروح نظر آیت الله مهدوی، پیرامون دو موضوع: "کنسرت" و "حجاب دختران از اول ابتدایی"
سؤال: در فضاهای مجازی، از طرف شما دو نکته را بیان کردهاند. میخواستیم بدانیم که آیا این دو نکتهای که در فضاهای مجازی آمده درست است، از طرف شما بوده و علتش چیست؟ یکی اینکه فرمودید، حجاب دختران باید از اول دبستان باشد و نکتۀ دیگر گفتید که اگر بخواهد در استان یا شهری، کنسرت یا همایشی برپا شود، بهطور حتم باید از مراجع اجازه گرفته شود. آیا این دخالت در امور قانونی دولت نیست؟
پاسخ: فرمایش اولتان که گفتید حجاب از اول دبستان باشد، این را توضیحش را دادم؛ البته گاهی در فضاهای مجازی تقطیع میکنند و با این تقطیعکردن، افراد ممکن است برداشت دیگری بکنند. آن عزیزانی که تقطیع میکنند، گاهی تعمداً این کار را میکنند گاهی هم نه، میخواهند خلاصۀ خبر را بگویند.
ببینید آنچه مهم است این است: دختر در سن نه سالگی به تکلیف میرسد که معمولاً در مدرسه به سوم دبستان رسیده است. آنچه بنده عرض کردم این است که گفتم: بهتر آن است که دختر از همان ابتدایی که مدرسه میرود، با حجاب کامل باشد تا حیای او حفظ شود. این نظر من تنها هم نیست. تمام روانشناسها هم این را تأیید میکنند. حالا شما یک روانشناس را بیاورید، یک نفر که خلاف این را بگوید، بنده تمام حرفم را برمیگردم. اتفاقاً جمع گروه ویژۀ روانشناسهای آموزشوپرورش اصفهان بودند، در همین فضای هلال احمر چند سال پیش نزد ما آمدند و همین سؤال را مطرح کردند که چرا از اول دبستان میگویید، درحالیکه سن تکلیف از کلاس سوم است؟ همین توضیح را دادم، گفتم: وقتی بچه سه سال بدون حجاب کامل، یعنی بدون چادر، ولو حالا با روسری، وقتی سه سال با حجاب کامل به مدرسه برود، حیای او کم میشود. من رفتارش را کاری ندارم. شما با بصر (چشم) رفتارش را نگاه میکنید، من با بصیرت روحش را نگاه میکنم؛ یعنی جرأت به گناهش را دارم میبینم که جرأت میکند کمکم حجابش را کم کند و اینطور جلوی نامحرم برود. بعد گفتم برای من چه تضمینی میکنید؟ ضمانت بدهید که بعد از کلاس سوم اگر چادر سر کرد، حیای او برمیگردد. ما که کار اخلاقی کردیم، میدانیم دیگر برنمیگردد، دیگر تمام شد. سه سال ضربۀ روحی زدید؛ مثل این است که شخصی سه سال معتاد باشد. اجازه بدهید من همینطور یک مثال ساده بزنم. سه سال یک کسی رانندگی بکند، بعد شما بخواهید کاری کنید که رانندگی را از سر او بیندازید، میتوانید؟! خب نمیشود دیگر، برنمیگردد. آنهایی که کار اخلاقی کردند میدانند، اگر کسی به چیزی عادت پیدا کرد، بعد عادت او مشکل برمیگردد. لذا بهخصوص در تربیت اولاد میگویند: از اول سعی کنید او را با عمل صالح آشنایش کنید. این صحبت اول بنده است که بارها این را گفتم و همۀ آنها هم تأیید کردند. یعنی در آن جلسه هم تمامشان بهاتفاق گفتند درست میگویید. خب اگر ایرادی است بروند به آن روانشناسها هم ایراد بگیرند. من حالا دیگر نقل قول از آنها میکنم. حالا درست است من مؤسس این مطلب بودم؛ اما الآن تمام روانشناسها مؤید عرض بنده هستند، بنده تنها نیستم. هر روانشناسی که خلاف نظر بنده را دارد خواهش میکنم بیاید حضوری با هم صحبت بکنیم، ببینم چه میگوید.
بحث دوم هم سؤال قشنگی کردید. من فقط راجعبه کنسرت نگفتم که اجازۀ مراجع باید گرفته شود. تمام رفتار مسئولین باید طبق تأیید شرع باشد. این بند 4 قانون اساسی است. قانون اساسی ما اصلاً این است که رفتار هیچ مسئولی مثلاً فرض کنید وزیر، رئیسجمهور، استاندار، امام جمعه، هرکسی که باشد، اگر رفتارش خلاف شرع باشد، این امضا نمیشود. ولی فقیه کار او را تأیید نمیکند. یکوقت فکر نکند بگوید من چون عضو مجلس خبرگانم، پس هر کار اشتباهی میتوانم بکنم. رئیسجمهور بگوید من چون منصوب رهبری هستم؛ پس هر کاری میتوانم بکنم، استاندار هم همین را بگوید، نه اینطور نیست. من یک موقعی رسماً به یکی از مسئولین هم گفتم. گفتم اگر کار خلاف کردی، بدان رهبر معظم رضایت ندارند. این جملهای است که من از خود رهبر انقلاب، مستقیم شنیدم. در کل ادارات هم همینطور است. در کل ادارات، چه اصفهان، چه جاهای دیگر، اگر مسئولی خلاف بکند، بداند کارش مورد امضا نیست؛ بلکه کار حرام است و کار حرام مجازات دارد و خلاف قانون هم هست.
لذا عرضم این است: میگویم اگر هر عملی، بخواهد انجام بگیرد از جمله حالا بحث کنسرت، شرعیت کارش را یک مجتهد باید اجازه بدهد. محتوای کار را بگوید این خلاف شرع نیست، تا بتواند اجرا کند. حالا این عین قانون است. قانون میگوید: اگر خلاف شرع باشد، نمیتواند اجرا بکند. الآن آن عزیزانی که دارند خلاف شرع مرتکب میشوند، خلاف قانون دارند انجام میدهند و خلاف قانون اساسی دارند کار میکنند، اگر عمداً این کار را بکنند حقوقی هم که میگیرند، حقوقشان هم اشکال دارد. چون حقوقشان باید براساس شرعیت و قانون باشد. قانون هم مشخص کرده، باید طبق عمل صالح بروند انجام دهند. اگر کسی تخلف کرد، حالا سهوش را ممکن است بگوییم نمیفهمد؛ اما اگر میفهمد باید این کار را تأیید بکند. لذا فرمودید آیا دخالت در قانون است؟ نه، این درواقع اجراکردن صحیح قانون است. اجرا شدنش به این است که مجتهد آن را تأیید کند. آنجایی که تأیید نمیکند، مجری قانون بداند دارد تخلف میکند. تخلف اگر کرد، نه میتواندعملش را پای حساب ولی فقیه بگذارد و نه میتواند براساس آن حقوق بگیرد؛ البته نکتهای اضافه کردم، گفتم: معنایش این نیست که عزیزان مدام بروند از مجتهد اجازه بگیرند، این را هم گفتم. بعضیها حالا میروند حرف جدید میزنند؛ بلکه منظور این است که خودتان بدانید، همین که یقین داشته باشید شرع تأیید میکند، کافی است. اگر شک دارید سؤال بکنید. لذا من چند نمونه کار حرام را مطرح کردم و بعضیاش را مطرح نکردم. مسئولین قبلی خودشان میدانند من چه گفتم، نیاز نیست به مردم بگوییم. اما این عزیزانی که گاهی میگویند در دورۀ قبل مسئولین همسوی شما بودند و الآن چون همسو نیستند مدام دارید ایراد میگیرید. اینها بهانههایی است که میخواهند گناه بکنند و خبر ندارند که ما به مسئولین قبلی هم همینطور میگفتیم. نکات حرامی بود که من به یکی از مسئولین گفتم. گفتم اگر قبول داری اینها حرام است که خب قبول داری، اصلاح بکن. اگر قبول نداری، اصفهان مرجع تقلید دارد خدمت ایشان میرویم. ایشان قبول کرد. خدمت آیتالله العظمی مظاهری رفتیم و یازده تا کار حرام بود جلویشان گذاشتم. ایشان هم همه را تأیید کردند و گفتند بله اینها کار حرام است. بنابراین ما که در قانون دخالت نمیخواهیم بکنیم. اتفاقاً میخواهیم قانون را اصلاح بکنیم. یک بار مسئولی همین جمله را به من گفت که دخالت نکن، گفت ببین چه مشکلاتی را برای ما درست کردی! گفتم من مشکل درست نکردم. من میخواستم شما را بهشتی بکنم. من قصدم این بود: میخواستم جهنم نروی. حالا رفتی کار خلاف کردی، خودت میدانی و خدای خودت. من وظیفهام بود، به تو گفتم. من از موضع قانون و دینم عقبنشینی نمیکنم. صحبتی که کردم؛ چون براساس موضع دین گفتم، باز هم تکرار میکنم. میدانم دین عوض بشو نیست، مبنا هم مبنای درستی است. قانون اساسی ما همین است. هیچ دخالتی هم نمیخواهیم بکنیم. نه هوس دخالتکردن داریم، نه وقتش را داریم و نه فرصت اینکه حالا آقایان پیش من بیایند. من گفتم اصلاً نمیخواهد پیش من بیایید. پیش آقایان دیگر بروید، آنقدر مجتهد هست، خدمتشان بروید تأییدیه بگیرید. بین خود و خدا بروید کارتان را انجام دهید. کسی هوس دخالتکردن ندارد. اینها دخالت نیست. اینها شرعیت کار است که بالاخره در هر جایی شخص باید مطمئن باشد کارش شرعی است.
والسلام علیکم و رحمةاالله و برکاته