بسم الله الرحمن الرحیم
خطبۀ اول نماز جمعۀ شاهینشهر
3 اسفند 1397
سفارش به تقوا
بالاترین ذخیرۀ هر انسانی در قیامت همان رعایت تقوای اوست. تقوا برگرفته از تعقل انسان است. هر کسی عقل بیشتر داشته باشد، رعایت فرمان الهی مثل نماز، روزه، عبادات و حتی مستحبات را بیشتر انجام میدهد و هرچه تعقل یک کسی کمتر باشد کمتر به دستورات پروردگار اهمیت میدهد، مستحبات را کمتر انجام میدهد و در مبانی دین بیشتر دخالت میکند. شما هم میتوانید رشد عقلی فرزند خودتان، برادر و خواهر و همسرتان را را از همین معیار متوجه بشوید. دو آیه در قرآن است، آیۀ 22 سورۀ انفال و آیۀ 55 از همین سورۀ انفال که سورۀ هشتم قرآن است. این دو تا آیه را وقتی با هم مقایسه بکنید، در یکی بحث تعقل و در دیگری بحث ایمان را مطرح میکند. «إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ» بدترین جنبده روی کرۀ زمین در نزد پروردگار آن جنبندهای است که «الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذینَ لا یَعْقِلُونَ» عقل دارد، تعقل نمیکند. هرچه به او نصیحت میکنند و رعایت تقوا را توصیه میکنند، عمداً گوش نمیدهد یا اگر حق را فهمید اقرار نمیکند و به زبان نمیگوید که من تا حالا اشتباه کردم و این حق چیز دیگری است. صم است و بکم است، هم کر است هم گنگ است. ریشۀ این کربودن و گنگبودن هم این است که «لا یَعْقِلُونَ» است و تعقل نمیکند. نمیفرماید عقل ندارد؛ یعنی کمبودی در خلقت او نیست. پروردگار عقل را به او داده است. این انسان است که عمداً تعقل نمیکند. اینکه تعقل نمیکند این بدترین جنبنده روی کرۀ زمین است. همین آیه چند میلیارد انسان و اکثریت مردم کرۀ زمین را دربرمیگیرد. ما فقط باید بنشینیم و فکر بکنیم. الآن فرصت نیست که مبانی اینها را توضیح بدهم که عقل انسان چطور ما را به امتثال فرمان خدا راهنمایی میکند و مقابلش نفس فرمان به گناه میدهد.
و اما آیۀ 55 از همین سورۀ انفال مجدداً میفرماید: «إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ» باز میگوید بدترین جنبنده نزد خدا چه کسی است. شما فکر میکنید این آیه تکرار آیۀ 22 است؛ اما نه، دنبال این آیه میفرماید: «الَّذینَ کَفَرُوا فَهُمْ لا یُؤْمِنُونَ» بدترین جنبنده آن انسان کافری است که ایمان به خدا نمیآورد. وقتی این دو آیه را کنار هم میگذاریم متوجه میشویم این دو آیه از نظر مفهوم و معنا دو تاست؛ اما مصداقش یک انسان بیشتر نیست. بدترین جنبنده، یک انسان و آن انسان این است. در یک آیه میگوید آن کسی است که عقلش را به کار نمیاندازد و در آیۀ دیگر میگوید بدترین جنبنده انسانی است که ایمان به خدا نمیآورد و کافر است، این همان است. مفهوم این دو آیه این میشود که اگر انسان عقلش را به کار بیندازد، ایمان میآورد و کسی که ایمان نمیآورد فرمان خدا را اطاعت نمیکند. این توصیهای است که خواستم اول خطبه عرض بکنم.
برادران و خواهران رکن خطبه در همین توصیه به تقواست. متأسفانه فقط سخنران برای گفتن و توصیهکردن قابل نیست، ما قابل نیستیم. اول باید خودمان عامل باشیم و بعد توصیه کنیم. ما آرزو داریم این توصیۀ تقوا را از زبان حجت الهی در زمان ظهورشان بشنویم. امیدوارم این اهمیتی را که در حضور در نماز جمعه میدهید، زمانی را هم شاهد باشیم همه در نماز جمعۀ حجت الهی شرکت بکنیم. توصیۀ به تقوای آن بزرگوار را بشنویم تا در اعماق وجودمان نفوذ بکند.
میلاد با سعادت حضرت فاطمۀ زهرا(سلاماللهعلیها) و اسوه بودن ایشان
در این خطبه اشاره دارم به روز سهشنبه که روز میلاد باسعادت حضرت فاطمۀ زهرا(سلاماللهعلیها) است و به این مناسبت اشارهای دارم به جملهای که از طرف امام زمان(علیهالسلام) است که در توقیع شریفی برای شیخ مفید(رحمهالله) فرستادند. در ضمنِ آن نامه حضرت مینویسند که در رفتار دختر پیامبر برای ما، اسوه و الگوست. ائمۀ(علیهمالسلام) ما رفتار مادرشان را برای خودشان حجت میدانستند. گاهی میفرمودند ما حجتهای خدا بر مردمیم «و فاطمة حجة علینا»[1]. برای همین مناسبت این روز را روز مادر و روز زن هم نامگذاری کردند. به این جهت به همۀ ارادتمندان و محبین اهلبیت(علیهمالسلام) بهخصوص مادران گرامی، این روز بزرگ را تبریک عرض میکنم. روز میلاد بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران هم در این روز است.
مکارم اخلاقی حضرت فاطمه(سلاماللهعلیها)
من با استفاده از این فرصت به سه تا از مکارم اخلاقی حضرت فاطمه(سلاماللهعلیها) که قابل الگوبودن برای ما است فقط اشارهای میکنم. اول خصوصیات اعتقادی، دوم خصوصیت اخلاقی و سوم خصوصیت رفتاری و برای هر کدام هم یک آیه از قرآن را در نظر دارم که خدمتتان عرض بکنم. البته میدانید خصوصیات و فضایل آن بزرگوار در حدی نیست که ما بخواهیم تصور کنیم تا بعد بخواهیم بیانش بکنیم.
آب دریا را اگر نتوان کشید/
هم به قدر تشنگی باید چشید
به اندازۀ عقل ناقص خودم اشارهای میکنم:
1. یقین حضرت زهرا(سلاماللهعلیها)
اما آن ویژگی اعتقادی که همه باید برای خودمان درس بگیریم، یقین آن بزرگوار است. آن بزرگوار یقین به پروردگار دارند. ما هم باید یاد بگیریم. ایمانی که ما الآن داریم ایمانهای متوسطی است و در حد یقین که اعتقاد جازم به آن میگویند نیست. باید این را تقویت بکنیم. بنده از آیۀ 33 احزاب استفاده میکنم. سورۀ احزاب سورۀ سی و سوم قرآن هم هست. آیۀ 33 آیۀ تطهیر است: «إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً». رجسی که از اهلبیت(علیهمالسلام) برطرف شده، امام صادق(علیهالسلام) میفرمایند: «الرِّجْسُ هُوَ الشَّکُّ وَ اللَّهِ لَا نَشُکُّ فِی رَبِّنَا أَبَداً»[2] میفرمایند: این رجسی که در چهارده معصوم(علیهمالسلام) نیست آن شک است که به خدا قسم هیچگاه ما یک لحظه شک در خدا نداشتیم. همیشه در یقین به سر بردیم و میدانید این آیۀ تطهیر از آن آیات بینظیر قرآن است که درمورد این خاندان صادر شده و در زیارت جامعۀ کبیره و در جاهای دیگر مرتب ما این آیه را تلاوت میکنیم. باز الآن آیۀ 24 سجده هم به ذهنم منتقل شد که آن هم به بیان دیگری باز دارد که میفرماید: این معصومین(علیهمالسلام) در صبر بینهایت و یقین به سر میبردند. این یکی از فضایلشان است که ما اگر بخواهیم به یقین دسترسی پیدا بکنیم دو تا کار را لازم است انجام بدهیم:
راه رسیدن به یقین
یکی اینکه در استدلالهایی که برای اثبات خدا، اثبات نبوت، امامت، معاد گفته شده، این استدلالها را مرتب بیان بکنیم و بعد برای همدیگر ذکر بکنیم و با این دلیلها خدا را اثبات بکنیم. این یک مرحله است که اگر با دلیل بتوانیم خوب اثبات بکنیم، اسم این را «علم الیقین» میگذارند. علم الیقین اضافۀ صفت به موصوف است؛ یعنی یقینی که از راه علم بهوجود آمده است.
و اما راهکار دوم این است که بعد از استدلال روی همین ادله تفکر بکنیم. آیات 190 تا 194 آل عمران را که آیات تفکر است را دیگر فرصت نیست، من فقط اشاره میکنم. عزیزان در فرصتهای مناسب این آیات را مرتب بخوانید و مدام رویش فکر بکنید. این آیاتی است که گاهی بزرگان ما در دل سحر میخواندند و گریه میکردند و اینطوری ایمان به خدا را در وجود خودشان مدام رسوخ میدادند و تربیت میکردند.
2. ایثار حضرت فاطمه(سلاماللهعلیها)
الف) ایثار در مادیات
و اما دومین ویژگی که از حضرت فاطمه(سلاماللهعلیها) امروز عرض میکنم، ویژگی ایثار است. ایثارشان هم در قرآن کریم آمده است. هم ایثار در امور مادی و دنیایی داریم که در آیات قرآن آمده است و هم ایثار در امور معنوی داریم. ایثار مادیاش را در سورۀ حشر بیان میکند، آیۀ 9 سورۀ حشر است و داستانی که چون شنیدهاید من فقط اشاره میکنم که امیرالمؤمنین(علیهالسلام) میهمانی را در منزل آوردند و پیش همسرشان آمدند و فرمودند برای شام چه داریم تا نزد او ببریم؟ عرض کردند یا علی شام برای خودمان هم نداریم، فقط کمی شام برای دخترمان است که ظاهراً مرادشان حضرت زینب(سلاماللهعلیها) است. میگویند کمی شام برای دخترمان است، برای خودمان اصلاً غذا نیست؛ اما بلافاصله گفتند یا علی ما ایثار میکنیم؛ یعنی مهمان را بر فرزند خودمان مقدم میاندازیم. امام هم فرمودند پس من دختر را میخوابانم که فعلاً تا صبح تقاضای غذا نکند و غذای دختر را جلوی مهمان میبرم و همین کار را کردند. دخترشان را خواباندند و او خوابید. بعد غذا را جلوی مهمان آوردند. بهخاطر اینکه غذا کم بود، فضای اتاق را روشن نکردند و غذا را جلوی مهمان گذاشتند. خود حضرت دستشان را حرکت میدادند که مهمان فکر میکرد امام هم دارند غذا میل میکنند؛ اما نمیخوردند. آیه نازل شد: «وَ یُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ» عجب ایثاری داشتند!
اما یک ایثار هم در آیات 8، 9 و 10 سورۀ انسان آمده است. این آیات سورۀ انسان آیات خیلی عجیبی است که: «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیراً، إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُریدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوراً» میگوید این اوج ایثار اهلبیت(علیهمالسلام) بود که سه روز روزه گرفتند و موقع افطارشان فقط نان جو و آب داشتند؛ اما یک مرتبه مهمانی آمد. در زد و گفت من مسکین هستم و تمام نانی که پخته بودند، برای هر نفر یک عدد نان، 5 عدد نان را به مهمانشان دادند و خودشان با آب افطار کردند. به مهمان حتی نگفتند که ما روزه بودیم و چیز دیگری در منزل نداریم؛ حتی تنصیف نکردند که نصف نانها را به او بدهند و نصفش را خودشان بردارند. روز بعد که گرسنگی آنها شدیدتر بود، مجدداً روزه گرفته بودند باز یتیمی آمد تقاضا کرد به او دادند. روز سوم هم اسیر آمد. اسیری که اصلاً ایمان نداشت، مؤمن نبود؛ اما وقتی تقاضا کرد باز به او عطا کردند و خودشان با آب افطار کردند. این آیات نازل شد. این ایثار، ایثار در مادیات است.
ب) ایثار در معنویات
اما یک ایثار هم در معنویات داریم. دربارۀ فاطمۀ زهرا(سلاماللهعلیها) شنیدهاید که امامحسن مجتبی(علیهالسلام) فرمودند: شب جمعهای شنیدم که در دل سحر مادرمان به اسم در حق مردم مدینه دعا میکردند. اسمشان را یکییکی میآوردند و دعایشان میکردند. من گوش دادم ببینم اسم ما را چه موقع میگویند و چه دعایی در حق ما میکنند. بالاخره اذان صبح شد. گفتم پس مادر به ما دعا نکردید، فرمودند: «یَا بُنَیَّ الْجَارَ ثُمَّ الدَّارَ»[3] فرزندم اول همسایهها، بعد داخل خانه! ببینید این ایثار در امور معنوی است که حتی دعا هم که میکنند دیگران را بر فرزندان خودشان مقدم میاندازند. این هم درسی برای ماست. ما که ادعا میکنیم محب این خاندانیم. بالاخره آیۀ 31 سورۀ آل عمران میفرماید: محبت تولید اطاعت میکند؛ «إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونی». بالاخره اگر ما محبتشان را داریم باید در رفتار ما اثر بگذارد و ما هم ایثار بکنیم.
3.دفاع از ولایت
و اما سومین ویژگی آن حضرت که در عمل و رفتارشان است را بگویم و آن دفاع از ولایتشان است. دفاعی که از امیرالمؤمنین(علیهالسلام) داشتند. این هم در آیۀ 35 سورۀ نور آمده است؛ البته خیلی با کنایه بیان کرده است. آنجا که میفرماید: «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» بعد مثل نور خدا را میخواهد بیان بکند. میگوید مثل نور خدا مشکات است؛ «مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاةٍ فیها مِصْباحٌ». مشکات آن مکانی را میگویند که چراغ در آن گذاشته میشود. امیرالمؤمنین(علیهالسلام) میفرمایند این مشکات پیغمبر خدا(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) هستند. بعد فرمود: در این مکان، مصباح یعنی چراغ گذاشته شده است. بعد فرمود: این مصباح در درون یک زجاجه است. زجاجه شیشه را میگویند؛ «الْمِصْباحُ فی زُجاجَةٍ». مصباح که نور است را فرمودند امیرالمؤمنین(علیهالسلام)هستند. نور ولایت است که به جامعه تزریق میشود و آن شیشه که نگهبان نور است فاطمۀ زهرا(سلاماللهعلیها) هستند که دشمنان نمیشناسند و نمیدانند تا اینکه پشت درب خانه میآیند و فکر میکنند میتوانند به ولایت ضربه بزنند. «یُریدُونَ أَنْ یُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ»[4]. خبر ندارند که این مصباح در درون یک زجاجه است منتها این شیشه را چون شفاف است نمیبینند؛ «کَأَنَّها کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ». لذا خیال میکنند میتوانند شعلۀ ولایت را خاموش بکنند. همین که آمدند و با زجاجه مواجه شدند «کَأَنَّها کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ» وقتی شیشه شفاف باشد نور ولایت را در خودش نگه نمیدارد و کاملاً به جامعه منتقل میکند؛ اما از آن طرف هم نمیگذارد دشمنان نور چراغ را خاموش بکنند. ما باید امروز در این جهت زجاجۀ ولایت باشیم و این را یاد بگیریم. اینکه الآن میبینید امام زمانمان غایب هستند دلیلش همین است. زجاجهها هنوز آماده نشدند. میلیونها فدایی برای امام زمان(علیهالسلام) باید درست شود تا آقا ظهور بکنند. برای ولایت فقیه هم همینطور است. آنچنان رفتار ما باید سالم باشد که وقتی مردم ما را میبینند نگویند ولایت این است! نه باید خیلی پاک باشیم تا نور ولایت کاملاً به جامعه منتقل بشود و شیرینی ولایت را مردم حس بکنند. از آن طرف وقتی دشمنان بیایند و بخواهند ضربهای به ولایت بزنند ما باید شیشۀ ولایت باشیم و سپر و حافظ نور ولایت باشیم و نگذاریم ضربهای به ولایت وارد بشود. این وظیفۀ ما در دوران غیبت است و انشاء الله بتوانیم این فضایل را ترویج بکنیم.
رعایت حجاب و مباحثی دربارۀ آن
من راجع به حجاب هم میخواستم چند جملهای صحبت بکنم. فقط اشاره میکنم. خواهران گرامی، دشمنان ما، راجع به حجاب و چادر خیلی حساسیت دارند. آمریکاییها یک پروتکلی را تصویب کردند نه الآن، حدود هفده هجده سال پیش برای اینکه چادر را از سر دختران ایرانی بردارند. یادم است حدوداً هشت تا ماده بود، تمامش را هم اجرا کردند. یک زمانی رضاخان ملعون با زور میخواست چادر را بردارد؛ اما بعد با جنگ نرمی که ایجاد کردند، نفوذی که در افکار کردند، بعضی از خواهران را مشاهده میکنید که به حقوق جامعه توجه ندارد و به گونهای میآید که جوانها را متوجه خودش میکند. آزادی فکر جوانها را سلب میکند و ضربه میزند. وقتی یک خانمی حجابش را رعایت نکند، آزادی دیگران را دارد از بین میبرد و فکر جوانها را متوجه خودش میکند؛ در حالی که هیچ دلیل عقلایی برای این کارش ندارد. از او سؤال بکنید برای چه میخواهی جوانها متوجه شما بشوند، مگر میخواهی با هزاران جوان ازدواج کنی؟ قطعاً میگوید: نه. اما برای چه میخواهی فکر آنان را منحرف بکنی؟! حالا آن جوانها یا ازدواج کردند یا نکردند. اگر ازدواج کردند کانون خانوادهشان را شما داری سست میکنی، کاری میکنی که همسرش را طلاق بدهد و بیاید رابطۀ نامشروع پیدا بکند. اگر هم جوان ازدواج نکرده فکرش را مشغول شهوت میکنی، چرا این کار را میکنی؟! هیچ دلیلی ندارند. لذا بدانید کسانی که حجابشان را رعایت میکنند عقل بیشتری دارند. من قبل از اینکه بگویم ایمان، میگویم عقل زیادتری دارند؛ یعنی دارد رعایت حقوق جامعه را میکند. این است که وقتی پیامبر فرمودند: بهترین چیز برای زن چه است؟ آن جملۀ تاریخی دخترشان را همۀ ما شنیدهایم که گفتند یا رسول الله بهترین چیز این است که نه مردی او را ببیند و نه آن خانم مردم نامحرمی را ببیند[5]. این یک نکتهای است که عقلای دنیا هنوز نتوانستند جملهای بهتر از آن را ذکر بکنند. بنده هم اینجا عرض میکنم: همین اروپاییها و آمریکاییهایی که ادعایشان خیلی بالاست، بیایند یک جملۀ بهتر از این با دلیل عقلی برای ما بیاورند که نخواهند توانست. ما هم افتخار میکنیم که پیرو چنین بانویی هستیم که چنین دقتی را داشتند. دخترشان زینب کبری(سلاماللهعلیها) که شدیدترین رعایت حجاب را داشتند، میبینید بیشترین تأثیرگذاری را در فضای جامعه و بقای کربلا و آن اهداف حسینی را برای ما داشتند. اینها افتخاراتی است که برای ماست. مجدداً میلاد بزرگ این سیدۀ نساء عالمین را بر همۀ شما تبریک عرض میکنم. ان شاء الله همۀ شماها که از محبین و ارادتمندان هستید، مشمول شفاعت کبرای آن مجلله باشید إن شاء الله.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم
قل هو الله احد، الله الصمد، لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفواً احد
بسم الله الرحمن الرحیم
خطبۀ دوم نماز جمعۀ شاهینشهر
3 اسفند 1397
توصیه به تقوای الهی
مجدداً خودم و همۀ عزیزان را توصیه میکنم به رعایت رکن مهم خطبه که آن تقوای الهی است. در آیۀ 197 سورۀ بقره دارد: «وَ اتَّقُونِ یا أُولِی الْأَلْبابِ» دستور تقوا را به مؤمنین نمیگوید. به کسانی میگوید تقوا داشته باشید که صاحب عقل خالص هستند. هرچه عقل خالصتر باشد، بهتر رعایت تقوا را میکند و کسانی که رعایت تقوا را دارند به پروردگار خودشان نزدیکتر هستند. بهترین ذخیرۀ آخرتی است. به همین معیار میگوییم اینها به امام زمانشان هم نزدیکتر هستند. «أَیْنَ جَامِعُ الْکَلِمَةِ عَلَى التَّقْوَى» را در دعای ندبه میگوییم امام زمان تمام سخنها را روی محور تقوا جمع میکنند و خلاصه میکنند. جان کلام همین است. «وَ أَتْمِمْ نِعْمَتَکَ» در دعای ندبه باز میگوییم خدایا نعمت خودت را بر ما تمام بکن «بِتَقْدِیمِکَ إِیَّاهُ أَمَامَنَا» این نعمت اشاره به آیۀ سوم سورۀ مائده دارد: «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی» خداوند نعمت ولایت دوازده امام را اسمش را نعمت گذاشته است. میگوید امروز که روز غدیر است، ما نعمت را بر شما تمام کردیم. آنوقت در دعای ندبه میگوییم خدایا این نعمت که آغازش به امیرالمؤمنین(علیهالسلام) بود را با آخرین نعمت، یعنی امام دوازدهم تمام بکن «وَ أَتْمِمْ نِعْمَتَکَ» این نعمت خود را با چه تمام بکن؟ «بِتَقْدِیمِکَ إِیَّاهُ أَمَامَنَا» آن بزرگوار را در جلوی ما و مقدم بر ما حاضرشان بکنید که در جلو باشند. ما هم اقتدا به آن بزرگوار بکنیم «حَتَّى تُورِدَنَا جِنَانَکَ» تا اینکه این نعمت ما را وارد بهشتت بکند. «وَ مُرَافَقَةَ الشُّهَدَاءِ مِنْ خُلَصَائِکَ» همین نعمت، نعمت امام زمان(علیهالسلام) ما را در بهشت رفیق شهدای خالص و بندگان خودت بکند. عجب دعاهایی میخوانیم.
اشاره به تشییع شهدای مدافع امنیت
من همینجا اشاره کنم به تشییع جنازهای که هفتۀ گذشته در اصفهان و در شاهینشهر وجود داشت. 27 نفر از سپاهیان عزیز ما در راه امنیت کشور و نظاممان به شهادت رسیدند و حضور پرشوری که مردم داشتند. در شاهینشهر هم همینطور و تأثیری که این تشییع جنازه داشت و بازتاب جهانی که داشت. رهبر معظم انقلاب دلشان شاد شد. قطعاً امام زمان(علیهالسلام) از دستتان شاد شدند. در سال 66 در راهپیمایی مکۀ معظمه که آن سال 400 نفر به شهادت رسیدند، یکی از کسانی که تشرفی خدمت امام زمان(علیهالسلام) داشته بود و حضرت به او فرموده بودند: ما برای تمام کسانی که در این راهپیمایی شرکت کردند دعا کردیم و برای کسانی که مورد ضرب و جراحت واقع شدند جوایزی در نظر گرفتیم. خب وقتی که رهبری معظم دلشان از حضورتان شاد میشود و در حقتان دعا کردند، امیدوارم آن دعای ایشان مستجاب بشود و بالاتر از آن دعای حجت الهی است که انشاءالله نصیبتان خواهد شد.
40 سال فراز ونشیب و عزت ایران اسلامی
ما 40 سال از انقلابمان گذشت و گام دومی را در انقلابمان برداشتیم. در 40 سال گذشته انقلابمان فراز و نشیب فراوانی داشت. از زمان شروع انقلاب تا 40 سال گاهی دشمنان مشکلات فراوانی برای ما درست کردند، بیش از 40تا مشکل است. حالا بخواهم ردیف بکنیم خیلی وقت میگیرد. از همان اوایل انقلاب بیش از 40 مشکل را برای ما درست کردند که بعضی از این مشکلات برای اساس نظام بود؛ اما روی هم رفته مشکلات با تمام سختیهایی که داشت، 8 سال دفاع مقدس، بهخصوص جریان فتنه و جریانهای دیگری که در قائممقامی امام بزرگوارمان بود و مسائل این چنینی را پشت سر گذاشتیم. الآن که فکرش را میکنیم میبینیم هر کدام از اینها میتوانست انقلاب را به نابودی بکشاند؛ اما گذشت و رد شد. 40 سال با تمام مشکلات گذشت و آنچه که در مجموع و در نگاه کلان نگاه میکنیم هم عزت ایران اسلامی بعد از 40 سال بیشتر شده و هم قدرت ایران در منطقه و در جهان بیشتر شده است. از آن طرف دشمنان ما اگر اول انقلاب میخواستند با چندتا بالگرد بیایند و نظام ما را از بین ببرند، در جریان طبس، امروز میبینید با تمام قدرت خودشان، ناوهای هواپیمابرشان جرأت نمیکنند؛ یعنی قدرت آمریکا هم رو به افول رفته و این را فکر نکنید که حالا ما اینجا داریم ادعا میکنیم. مدتی پیش آماری که پخش شد خود خواص جامعۀ آمریکا و دانشمندانشان بیش از 14000 تا نامه برای مسئولین آمریکا نوشتند و خطر افول آمریکا را هر کدام به یک نحوی گوشزد کردند که با این روشی که دارید انجام میدهید آمریکا دارد افول میکند. اخیراً هم مجلس سنای آمریکا میدانید که طرحی گذاشته تا ببینند آقای ترامپ را میتوانند استیضاحش بکنند. احساس میکنند آمریکا هرچه دارد جلوتر میرود، مدام قدرتش دارد ضعیفتر میشود. خب این در یک نگاه کلان است؛ اما وقتی نگاه جزئی هم بکنیم میبینیم سختیها و فشارها بهخصوص در مسائل اقتصادی برای ملت ایران خیلی زیاد بوده و این چیزی است که مسئولین ما باید دقت بکنند.
خدمت دولتمردان به تمام کشور، نه فقط شهرهای خودشان
سالهای اخیر را رهبری معظم مرتب به نام مباحث اقتصادی نامگذاری کردند. برای اینکه مسئولین دقت بیشتری بکنند و به مسائل معیشتی مردم خدمت بکنند. تجربه نشان داده که دولتها معمولاً در دورۀ دومشان، اواخر دولتشان کمتر اهمیت میدهند؛ چون احساس میکنند دیگر دور بعدی نمیتوانند رئیسجمهور بشوند، کمتر دقت میکنند. لذا توصیهها به اینها بیشتر میشود و میگوییم بالاخره شما طبق رأی مردم آمدید رئیسجمهور شدید. وزرا تا روز آخر باید بایستید خدمت بکنید؛ اما نه خدمت به استانهایی که مربوط به خودتان هست؛ بلکه به مجموعۀ ایران باید خدمت بکنید. خب وقتی انسان ملاحظه میکند که آن معاون اول رئیسجمهور که خودش از اهل کرمان است، مرتب آنجا کارخانههای زیادی را تأسیس میکند که از سال گذشته به ما گفتند دیگر هیچ جوان بیکاری در کرمان نیست. ماه گذشته باز یک کارخانۀ دیگری را تأسیس کردند که خودشان گفتند 15000 نفر دیگر را به اشتغال وامیدارد. خب من از یک طرف خوشحال میشوم. بالاخره کرمان را جزء کشور خودمان میدانیم؛ اما از طرفی هم ناراحت میشویم که چرا یک مسئول کشور، خودش را مسئول استان خودش میداند و دارند این کار را انجام میدهند. از آن طرف ریاستجمهور را میبینیم که استان سمنان خودشان را دارند مرتب برایش کارهایی میکنند. خبرهایش کم و بیش به ما میرسد و ما میگویم خوشحال هستیم. ما همۀ اینها را یکی میدانیم؛ اما اینکه در میان شهرهای دیگر اصفهان میانگین بیکاریاش حتی از میانگین کل کشور بیشتر است، این برای من نگرانکننده است. پیشنهادی که به ریاست محترم جمهور میدهم این است که اگر بنا است معاون اولتان اینطوری کار بکند، خب شما بیایید 30 تا معاون اول از 30 تا استان انتخاب بکنید که هرکدامشان برای یک استان کار بکنند که این هم مصلحت نیست. مصلحت همین است که برای کل کشور زحمت بکشید و تا روز آخر به این مردم خدمت بکنید.
فرازهای گام دوم انقلاب
من الآن میخواهم اشارهای بکنم به بیانیۀ مهم گام دوم که رهبر معظم انقلاب در این بیانیه به بحثهای مهمی اشاره کردند که 7 تا فراز دارد. من فقط یک اشارهای میکنم:
1.علم و پژوهش وسیلهای برای عزت و قدرت
فراز اولش علم و پژوهش است که فرمودند: این وسیلۀ عزت و قدرت است. ما باید به قله برسیم. با شتاب باید حرکت بکنیم و سالها باید استمرار داشته باشد و از مرزهای کنونی باید عبور بکنیم.
2.معنویت و اخلاق، ارزشهای معنوی و رعایت فضیلتها
فراز دومشان معنویت و اخلاق، ارزشهای معنوی و رعایت فضیلتها بود. اینها باید جزء کارهای اساسی باشد. فضای مجازی و رسانهای امکانات خطرناکی را در اختیار مراکزی گذاشته که اینها ضد معنویت دارند کار میکنند و مقابلۀ با این مراکز و کانونهای ضد معنویت نیاز است. مسئولین باید به نهادهای معنوی کمک بدهند. همین مراکزی که فرض کنید، الآن در اعتکافی که در پیش است و مباحثی که مربوط به دعا، زیارت، همین نماز جمعه، اینها را باید مدام اهمیت بدهند تا معنویت در جوانهای ما تقویت بشود.
3.بحث اقتصاد
فراز سومشان بحث اقتصاد بود. من فقط خلاصه عرض میکنم که نقطۀ قوت و آن عامل اصلی کشور که مانع سلطۀ بیگانگان میشود و کشور را نفوذناپذیر میکند فرمودند رشد اقتصادی است که آن هم در اقتصاد مقاومتی به دست میآید.
راهکارهای مقام معظم رهبری برای بحث اقتصاد
5 تا راهکار را ایشان برای بحث اقتصادی بیان کردند:
1. درونزا باشد؛
2. مولد باشد. اقتصاد باید مرتب تولید بکند و بهخصوص در بحث صادرات برونگرا هم باشد؛
3. سپردن امور به جوانان؛
4. مردمی بودن نه اینکه دولت تصدی داشته باشد؛
5. مبارزۀ با فساد اقتصادی است. بعضی این عبارتهایی که دارم میخوانم را نگاه کردم 15 مرتبه رهبر معظم مبارزه با فساد را تکرار میکنند.
4.بحث عدالت
فراز چهارمشان بحث عدالت است. عدالت و مبارزۀ با فساد را میفرمایند اینها لازم و ملزوم یکدیگر هستند. یعنی اگر میخواهید عدالت اجرا بشود باید با فساد مبارزه بشود. اگر فساد در جامعه باشد یعنی بیعدالتی و بعد به یک نکتۀ زیبا اشاره کردند. فرمودند: نظام ما نیاز به مشروعیتش بیش از نظامهای متعارف دنیا است. در اروپا و آمریکا نظامهایشان فقط با رأی مردم روی کار میآید؛ اما بعد دیگر هرچه هم خیانت بکنند دیگر با زور ایستادند، دارند کار میکنند. فرمودند: نظام ما بیش از این مقدار برای مشروعیتش نیاز دارد و آن بحث عدالت است. علاوه بر اینکه مردم رأی میدهند، مسئولین هم باید عدالت را رعایت بکنند. آن عدالت باعث میشود که مشروعیت پابرجا بماند و الا مشروعیت ندارند. بعد هم فرمودند ما تا عدالت اجرا بشود خیلی فاصله داریم.
5.استقلال و آزادی
نکتۀ پنجم استقلال و آزادی را توصیه کردند. هرکدام از استقلال و آزادی را برایش 2 معنا کردند. استقلال یک معنای صحیح و یک معنای فاسد دارد. معنای صحیح استقلال چه است؟ این است که ملت در تصمیمگیری برای حکومتشان مستقل باشند. اجازه ندهند تا بیگانگان بیایند برایشان تصمیم بگیرند. این استقلال حقیقی این است؛ اما استقلال به معنای فاسدش چه است؟ این است که ما فکر کنیم باید مستقل باشیم؛ یعنی در کشور را نسبت به خارج ببندیم و فقط بخواهیم مسائل سیاسی و اقتصادی خودمان را در داخل کشور تأمین بکنیم. گفتند نه، استقلال به این معنا نیست.
و اما آزادی؛ آزادی هم یک معنای صحیح و یک معنای اشتباه دارد. معنای صحیحش آزادی در اندیشیدن است. ملت ایران هرکدامشان در انتخاب دینشان، در انتخاب خدای یگانه یا خدای دوگانه یا خدای سهگانه آزاد هستند. هیچکس را مؤاخذهاش نمیکنند که چرا اینگونه داری فکر میکنی. این آزادی اندیشیدن است. آزادی در عمل به قانون است. اما آن آزادی که معنای اشتباه دارد این است که به بهانۀ آزادی بخواهیم با مسائل اخلاقی مقابله بکنیم و ارزشهای الهی و حقوق عمومی مردم را زیر پا بگذاری؛ مثل همان بدحجابی که گفتم. این غلط است، این آزادی به این معنا نیست که کسی بگوید من با هر پوششی که بخواهم در جامعه میآیم ولو جوانها به فساد و به هر مشکلی کشیده شوند.
6.عزت ملی
نکتۀ ششم عزت ملی است. در روابط خارجی و مرزبندی همان عزت و حکمت و مصلحت سه قانون مهمی است که بیان کردند و فرمودند که ما با انقلابمان یک حرکت و خیزش اسلامی را در کشورهای مختلف دنیا ایجاد کردیم. مقاومت را در لبنان و جاهای دیگر تقویت کردیم که الآن میبینید اسرائیل از حزبالله و جاهای دیگر وحشت دارد و مرتب شکست خورده است. همین اسرائیلی که روزی با 3 کشور عربی در طول 6 روز جنگ کرد و بخشی از زمینهای آنها را گرفت. با حزباللهی که آمد جنگ بکند، 33 روز هم جنگ کرد. بعد اسرائیل دید که خودش دارد از بین میرود، اصرار کرد به اینکه آتشبس بکنند. در جنگ بعدی 22 روز، در جنگ بعدی 8 روز، جنگ بعدی اصلاً 2 روز طول کشید. یک مرتبه فهمیدند که زیر پایشان لغزش دارد و دارند نابود میشوند. دیگر الآن اسرائیل توبه کرده است که بخواهد مثل قبل موجودیت خودش را با تجاوز تثبیت بکند. خب این خیلی مهم است. رهبر معظم میفرمایند: این سیاستهای جمهوری اسلامی است که در منطقه حضور پیدا کرده و سیاستهای دشمن مرتب به شکست انجامیده است. داعش از بین رفت. تجزیۀ کشورهایی را که در کردستان ما و در کردستان عراق میخواستند تجزیه بکنند نتوانستند. بالاخره حضور ایران را همۀ اینها دارند احساس میکنند. اما همۀ اینها روی پافشاری بر ارزشهای اصولی ماست، نه اینکه بعضی بگویند ما پشیمانیم در گذشته چه کردیم. نه، هرچه ما پافشاری کردیم دشمن عقبنشینی کرد و هرجا سستی کردیم دشمن امیدوار شد و تحریمش را بیشتر کرد و لذا در مورد آمریکا فرمودند در ذهن ما هیچ تصوری نیست که آمریکا بخواهد هیچ مشکلی را برای ما حل بکند. لذا مذاکرۀ با آمریکا هم به زیان مادی ما و هم به زیان معنوی ما است و هیچگاه با آنها مذاکره نخواهیم کرد.
7.سبک زندگی
آخرین فراز که فراز هفتم است، در این بیانیۀ رهبر معظم بحث سبک زندگی است. این هم اشاره کنم که میفرمایند: غرب تلاش فراوانی دارد میکند تا زندگی ما را به سبک زندگی غربی دربیاورد. در روابط هیچ مرز و قانونی نباشد. با هر کسوناکسی هرکسی بخواهد رابطه داشته باشد و حقوق افراد را نگاه نکنند. پوشش به هر شکلی میخواهد باشد، زن و مرد مختلط باشد. خب این سبک زندگی غربی با مبانی عقلی ما و با هویت ملی ما در تناقض است. ایران اسلامی ما و حتی قبل از اسلام، الآن در کاوشهایی که کردند، جنازۀ خانمی که مربوط به 3000 سال پیش است را پیدا کردند. میبینند این خانم پوشش سرتاسری یعنی چادر سرتاسری به بدن او است. خب 3000 سال پیش یعنی دو برابر زمان صدر اسلام تا حالا است. این پوشش از قبل اسلام بوده؛ حتی قبل از مسیحیت بوده است. حدود 1000 سال قبل از مسیحیت بوده است. یعنی عفت و حیا در ذات خواهران ما و حتی برادران ما، این عفت همیشه پوشش بوده است. این هویت ایرانی ماست و این افتخار برای ما است. این را باید حفظ بکنیم. اینجا رهبر معظم نگاهشان به جوانها است و میگویند باید برای سبک زندگی ملی خودمان بر اساس معیارهای عقلی و دینی خودمان بکوشیم. جوانها باید بیایند و جهادگونه تلاش بکنند. دیگر من فرصت نیست و الا جا دارد که روی هرکدام از این فرازها خیلی صحبت بکنم.
پروردگارا همۀ ما را با آنچه رضایت خودت است رهنمون فرما. ظهور ولیت را نزدیک فرما. رهبر عالیقدر، نظام اسلامی ما را حفظ فرما. به اهدافشان به زودی و به آسانی برسان. دشمنان را ذلیل و نابود گردان. شهدا، امواتمان، امام بزرگوارمان مشمول رضوان خودت بگردان. عاقبت عمر ما را ختم به خیر بگردان.
أعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم
إذا جاء نصرالله والفتح، و رأیت الناس یدخلون فی دین الله أفواجاً، فسبح بحمده ربک واستغفره إنه کان تواباً
صدق الله العلی و العظیم
والسلام علیکم رحمة الله و برکاته
[1] . عوالم العلوم، ج11، ص7.
[2] . الکافی، ج1، ص288.
[3] . علل الشرایع، ج1، ص182.
[4] . توبه، 32.
[5] . وسائل الشیعه، ج20، ص67.