بسم الله الرحمن الرحیم
خلاصهای از جلسه شمارۀ۸ اخلاق عملی
موضوع: شهوت
تاریخ سخنرانی: 97/03/05
مکان سخنرانی: مسجد ملا عبدالله
در ادامۀ بحث شهوت، نکتۀ مهمی در مباحث روحی و کمالی انسان است و آن این است:
ما باید سعی کنیم شهوت خودمان را با ارادۀ الهی تطبیق بدهیم. دربارۀ این مبحث نکاتی مطرح است:
کمال هر موجودی در گرو چیست؟
وقتی موجودی کامل میشود که آنچه پرودگارش از او میخواهد، آنها را دقیق رعایت کند و انجام دهد.
این خواستۀ خداوند باز حرف آخر نیست، چون تا میگوییم خواستۀ خدا، این سؤال مطرح است که پروردگار برای چه از ما میخواهد؟ این سؤال یعنی این اعمال برای رسیدن به یک مقصد دیگری است.
خدای متعال مجموعهای از دستورات را که به ما داده است، هدف چیست؟
هدف، رسیدن به صفات خوب است، مانند ژیمناستیک که بچه را از کودکی تمرین میدهند تا ۵ یا ۱۰ سال بعد استخوانبندی بدن به گونهای باشد که حرکت خاصی را انجام دهند که ما نمیتوانیم انجام دهیم.
خدای متعال برای اینکه ما به کمال برسیم گفته این واجبات را انجام دهید. این واجبات همان راه رسیدن به مقصد است.
مثلاً راه رسیدن به سخاوت(که یک کمال در وجود ما است) چیست؟
خداوند یک سری واجبات مالی( مثل: کفارات، خمس، زکات، رد مظالم) و مستحب (مثل: تشویق به اطعام) برای ما میگذارد تا بهوسیلۀ آن به سخاوت برسیم، وقتی سخاوت روحیه شد، یک کمال است.
در واقع رشد روحی ما در انجام واجبات و ترک محرمات است.
ما به ظاهر، شاید موسیقی را زیاد توجه نکنیم در حالیکه همین موسیقی ارادۀ انسان را بهشدت سرکوب میکند و انسان نمیتواند درست تصمیم بگیرد، علاوه بر اینکه سیستم سلامتی بدن را به هم میریزد این را دانشمندان میگویند.
مقصد مهدیگونهشدن و خداییشدن است، مَثَل خدا شدن است.
مقصد این است که همۀ فاصلهها و حجابها بین ما و خدا از بین برود جز یک حجاب که آن از بینرفتنی نیست و آن حجاب واجبیّت است که خداوند دارد. او واجب الوجود است و من نمیتوانم آن را کنار بزنم و وجود خودم را واجب بکنم.
هدف جنب الله شدن است، هدف آیینه خدا شدن و به تعبیر فارسی آیۀ خدا شدن است.
چگونه به این هدف برسیم؟
در قالب همین انجام واجبات و ترک محرمات.
امام زمان«علیهالسلام» هم که انسان کامل هستند، کمالشان در گرو همین کار است.
برای اینکه راه را خوب طی بکنیم به ۲ کار عمده توجه شود:
1.اعمالمان را باید مطابق با فرمان الهی بکنیم؛
2.و یکی هم افکارمان را.
اعمال؛ خداوند متعال یک امری کرده مثلاً به نماز و ممکن است ۱۰۰ دستور در آن باشد(وجوبی و استحبابی)، حال من در عمل نمازی را که میخواهم بخوانم باید با آن فرمان الهی منطبق باشد. اگر بتوانم موفق شوم آن وقت نماز من مثل نماز امیرالمومنین«علیهالسلام» میشود، الان خیلی فاصله دارم، اکتفا میکنم به یک سری واجبات تا برئ الذمه بشویم؛ اما خیلی فاصله دارم با آن نمازی که بخواهد حبّاً للّه باشد، بحث وقوع نیست بحث هدف است.
قرآن هم ۲ آیه دارد:
1.آیۀ 56 ذاریات که بهطور کلی میفرماید هدف عبادت است: «و ما خلقت الإنس و الجن الا لیعبدون»
2.اما یک آیه داریم که میگوید هدف عبادت امام زمان«علیهالسلام» است:
«الذی خلق الموت و الحیاة لیبلوکم ایکم احسن عملا» امتحان میکنیم شما را از بهترین عمل، احسن العمل آن است که پیامبر انجام دادند.
پس هدف، بهترین عمل است ولو به آن نرسیم و بدانیم که آن احسن العمل است که من را به نتیجۀ(خداییشدن) میرساند.
فکرمان ؛ و درونمان را مطابق با فرمان الهی بکنیم. مثلا در دلم حسادت به کسی دارم ولو در عمل هیچ کاری انجام نمیدهم، این قطعاً عیب است، این چه فکری است که من دارم؟! یا سوء ظن، بخل ...
آن چیزی که مورد بحث ماست این است که میخواهیم به جایی برسیم که تصمیمات ما، تصمیمات الهی باشد، آیا میشود؟ آیا میشود تمایلات ما، شوق ما (که ما اسمش را شهوت گذاشتیم) همان ارادهی الهی باشد؟
وقتی فکر ما تطبیق بکند با مشیت خدا، خیلی انسان کاملی هستیم و اهلبیت«علیهمالسلام» چنین هستند.
امام باقر«علیهالسلام» از قول خداوند در حدیث قدسی می فرمایند:
«وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی وَ عَظَمَتِی وَ عُلُوِّی وَ ارْتِفَاعِ مَکَانِی لَا یُؤْثِرُ عَبْدٌ هَوَایَ عَلَى هَوَى نَفْسِهِ إِلَّا کَفَفْتُ عَلَیْهِ ضَیْعَتَهُ وَ ضَمَّنْتُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ رِزْقَهُ وَ کُنْتُ لَهُ مِنْ وَرَاءِ تِجَارَةِ کُلِّ تَاجِرٍ»(اصول کافی، ج۲، ص۱۳۷)
به عزت و جلال و عظمتم به جایگاه بلندم، هیچ انسانی هوای خود را کنار نمیگذارد و هوای من را ترجیح بدهد، مگر اینکه کفایت میکنم شغل او را، ضمانت میکنم آسمانها و زمین رزق او را برسانند و من پشت هر تجارتی که میکند ایستادهام تا تجارت او با سود جلو برود.