بسم الله الرحمن الرحیم
خلاصهای از جلسه شماره۹ اخلاق عملی
موضوع: شهوت
تاریخ سخنرانی: 97/03/06
مکان سخنرانی: مسجد ملا عبدالله
چگونه انسان هوای نفس خود را مطابق با هوای پرودگار قرار دهد؟ چگونه شهوت خودش را مطابق مشیّت خداوند قرار دهد؟
در جایی که شهوت به حرام باشد، آسانتر است و افراد میگویند: کار حرام را اشتهاء نداریم به دلیل اینکه غضب الهی روی آن است و صرف نظر میکنیم.
سختی آن در امور مباح است؛ امور مباح دنیا را چگونه دل بکَنیم در حالیکه غضب خداوند هم روی آن نیست؟
مباح دنیا را نگفتهاند استفاده نکنید، بلکه گفتهاند: شهوت به آن نداشته باشید و گاهی ما بین این دو قاطی میکنیم و میگوییم چون مال دنیا حلال است، پس شهوت به آن داشته باشیم؛ چون غذای حلال جلوی ما گذاشتند، پس اشکالی نیست و حلال است و غذا را با شهوت بخوریم.
باید بدانیم بدن ما به خوراک نیاز دارد ولی به شهوت به خوراک نیاز ندارد: دلیل آن هم این است که: بدون شهوت همان غذا را بخورم و حرص نداشته باشم، نیاز بدن من تأمین میشود.
قبلا گفتیم انسان باید به جایی برسد که هوای نفس در وجودش نباشد، خیلی سخت است...
چه کنیم هوای نفس از ما خارج شود؟
ما برای استفاده از دنیا، ۳ مرحله داریم و برای هر کدام یک راهکار معالجه مطرح میشود:
نکته: حرص به دنیا را جزء مراحل حساب نمی کنیم؛ اگر بخواهیم بگوییم ۴ مرحله می شود، حرص به دنیا اصلاً ممدوح نیست و مذموم است.
اما آنهایی که حرص ندارند سه مرحله را دارند :
حرص در وجودشان به سمت دنیا نیست؛ اما کم، استفاده می کنند، با قناعت (مربوط به دل است) و کفاف (مربوط به عمل است) زندگی میکنند و یا با زهد زندگی میکنند یعنی رغبت و شهوت به دنیا ندارند.
در مرحلۀ عمل در حد متوسط(کافی) و در دل هم حرص ندارد و قانع است.
یک مرحله بالاتر از مرحلۀ اول است و آن اینکه :
روح او منقطع از دنیا بشود و در عین حال جسم در حال استفادهکردن از دنیا است.
الهی هَب لی کَمالَ الإنقِطاعِ إلیک برای این مرحله است؛ که یک عدهای هستند به دنبال انقطاع کامل از دنیا هستند، یعنی دل، هیچ به دنیا متمایل نیست.
نکته: در مرحلهی اول، با کفاف زندگی میکرد اما یک لذت کمی را از دنیا میبرد، در مرحلهی دوم کمال انقطاع را پیدا کرده است، غذا را میخورد اما از نظر روحی، هیچ وصل به غذا نیست ...
یک مرحله بالاتر از مرحلهی دوم و آن اینکه :
بغض دنیا را دارد؛ اصلاٌ از دنیا نفرت دارد.
حال ما از مرحلۀ حرص به دنیا بخواهیم بیاییم به مرحلۀ اول چه کنیم؟
و بعد بخواهیم بیاییم مرحلۀ دوم چه کنیم؟ و بعد بخواهیم بیاییم مرحلۀ سوم چه کنیم؟
راهکارها:
1.تودههای مردم حرص به دنیا دارند، خود ما هم ممکن است همینطور باشیم، اگر چنین حرصی داریم و بخواهیم در مرحلهی اول وارد بشویم و بخواهیم با قناعت و کفاف زندگی کنیم، راهکار و معالجهی آن چیست؟
راه آن تفکر روی فناء دنیا است.
بدانم این نعمتی را که بهدست میآورم چند وقت دیگر از بین میرود، این حرص، برای کسی است که فکر میکند که این نعمت برایش باقی است در حالیکه به تعبیر روایت، نه شما برای دنیا باقی میمانید و نه دنیا برای شما.
2.در مرحلهی دوم یعنی بخواهیم منقطع بشویم از دنیا راهکار چیست؟
راه آن تفکر در بقاء آخرت است.
روی این فکر کنیم که داریم به جایی میرویم که آنجا باقی است، اگر فکر ما در امر باقی رفت، از این امر فانی کاملاً بریده میشوم.
متقین را حضرت می فرمایند: « عَظُمَ الخالِقُ فی أنفُسِهِم فَصَغُرَ ما دونَه فی أعیُنِهِم»
3.و در مرحلهی سوم اگر بخواهیم بغض به دنیا را پیدا بکنیم، راهکار چیست؟
راه آن تفکر در مانعبودن دنیا در رسیدن به محبوبمان است، راهش این است که بدانیم دنیا غَرور( فریبنده) است.
برای اینکه بغض دنیا را پیدا کنیم، باید یک محبوب خوبی داشته باشم به نام حجت الهی، بعد تا میبینم کسی مرا به سمت امام زمان«علیه السلام» سوق میدهد خیلی دوستش میدارم، اما تا میبینم کسی مرا از ایشان دور میکند و مانع است، میخواهم بر سر او بزنم.
بغض به دنیا به این معنا نیست که خداوند بد آفریده است؛ نه خداوند خوب آفریده است و لکن ما بد استفاده میکنیم.