بسم الله الرحمن الرحیم

    خلاصه‌ای از جلسه‌ی شماره ۱۲ اخلاق عملی

     موضوع : شهوت

    تاریخ سخنرانی:97/03/09

    مکان سخنرانی: مسجد ملا عبدالله

     

    خلاصۀ جلسۀ گذشته:

    بحث به ضایع‌کردن نماز و تبعیت از شهوات رسید، یکی از موانع مهم شهوت اقامۀ نماز است و آیۀ ۵۹ سورۀ مریم می‌فرماید: [وقتی] این‌ها نماز را ضایع کردند، تبعیت از شهوات کردند.

    رابطۀ بین این دو چیست؟

    کسی‌که تبعیت از شهوات می‌کند نماز را قطعاً ضایع می‌کند، ما نداریم کسی‌که نماز را کاملاً اقامه کند (با همه‌ی واجبات و آداب آن) اما دنبال خواهش نفس باشد.

    دنبال رابطۀ بین ضایع‌کردن نماز بودیم؛ احتمالاتی وجود دارد.

    نکته:

    ما در وجودمان دو حاکم نفس و عقل داریم؛

    گاهی یکی از آن دو دستور می‌دهد و دیگری از بین رفته، مثل کسی‌که عقل در او حاکم است و نفس از بین رفته یا بالعکس که نفس در او حاکم است مثل انسانی که غضبناک شدید شده، یا در شدت شهوت که عقل کار نمی‌کند.

    جایی هم هست که هم عقل هست هم نفس(مثلاً مال زیادی پیدا می‌کند، دو حاکم به او دستور می دهد؛ عقل می‌گوید برو به صاحبش برسان، نفس می‌گوید برای خودت بردار)

    این دو حاکم در اختیار من و شماست یعنی می‌توانیم فرمان عقل را امتثال بکنیم یا فرمان نفس را.

    مسئولیت هم به‌دنبال همین اختیار ماست.

    یکی از چیزهایی که عقل را خیلی تقویت می‌کند ، اقامۀ نماز و ارتباط با خدای متعال است؛ نه نمازهایی که ما می‌خوانیم، آن نمازهایی که اهلبیت«علیهم‌السلام» و بزرگان می‌خواندند.

    خود روزه تقویت عقل است.

    کسی‌که دسترسی به شهوت بخواهد پیدا بکند، نماز مانع اوست. باز انتخاب با خودش است.

    «اضاعوا الصلاة و اتبعوا الشهوات»؛ خود انسان وقتی نماز را ضایع می کند (از اول وقت عقب می اندازد)، عقل در وجودش ضعیف می‌شود.

    روایت می‌گوید: وقتی نماز را عقب می‌اندازد، نماز نفرینش می‌کند، پس معلوم می‌شود اول وقت خیلی اهمیت دارد.

    »فویل للمصلین الذین هم عن صلاتهم ساهون»؛ وای بر حال کسانی‌که نماز می‌خوانند، کسانی‌که اعراض از نماز می‌کنند، سهوکننده از نمازشان هستند.

    امام صادق«علیه‌السلام» سهو در نماز را می‌فرمایند: «تأخیر الصلاة عن اول وقتها لغیر عذر» بدون عذر نمازش را عقب انداخته است.

     نکته:

    آن عذرهایی که ما می‌تراشیم، عذر نیست؛ عذر را گفته‌اند:

    یک وقت جان کسی در خطر است یا پدر و مادر نهی می‌کنند و می‌گویند فعلاً کاری را انجام بده یا آبروی کسی در خطر است یا مسجد در اول وقت نجس شده یا اول وقت امام جماعت به دلایلی هنوز نیامده است.

    جمله‌ای از آیت الله العظمی بهجت(رحمةالله‌علیه):

    یک کسی برای حوائج خود سؤالی کرده بود، فرموده بودند: نماز اول وقت، گفته بود برای تقرب به خداوند، فرموده بودند: نماز اول وقت و... بعد یک سؤال می‌کنند که آیا این نماز اول وقت که می‌گویید، شرطش حضور قلب است؟ فرموده بودند: خیر.

    یک جمله هم از امام زمان«علیه‌السلام»:

    زهَری یکی از کسانی است که در زمان غیبت صغری خدمت امام زمان«علیه‌السلام» رسیده است؛ چون مشتاق دیدار حضرت بود، رفت بغداد و خدمتگزاری نائب خاص حضرت رو به عهده گرفت که اعتماد او را جلب بکند، یک روز به او(نائب خاص)گفت: یک بار که خدمت حضرت می‌روی مرا هم با خودت ببر، فرمود: نمی‌شود، دوران غیبت آغاز شده است.

    این شخص اصرار کرد و قسمش داد؛ نائب وقتی دید ایشان حقی بر عهده‌اش دارد و مدتی اینجا زحمت کشیده، بالاخره ظاهراً اجازه گرفته، وعده‌ای گذاشت و ایشان را برد پیش امام«علیه‌السلام»، وعده در مسیر راه بود، وقتی رسیدند، حضرت را به او معرفی کرد و گفت هر چه سؤال داری از ایشان بپرس، اظهار ارادت کرد و سؤالاتی هم آماده کرده بود و از امام پرسید.

    رسیدیم به یک خانه‌ای که برایم آشنا نبود، نائب گفت هر سؤالی داری بپرس این آخرین دیدار است، زُهَری هم یک سؤال در لحظات آخر پرسید و امام«علیه‌السلام» صلاح ندانستند جواب بدهند، اما یک چیز دیگری فرمودند که فایده‌اش تا آخر دنیا به درد همه می‌خورد، فرمودند:

    ملعون است ملعون است کسی‌که نماز مغرب خود را وقتی بخواند که ستاره‌ها در آسمان زیاد شده باشند، ملعون است ملعون است کسی‌که نماز صبح خود را وقتی بخواند که ستاره در آسمان نباشد.

    اگر می‌خواهید خیر در زندگی ببینید، خودتان را به اول وقت مقیّد کنید، خیلی برکت دارد؛  هر چه نماز را روی همۀ آدابش دقت کنید (که یکی از آن‌ها اول وقت است) آن‌وقت خدای متعال شهوات را در وجودتان ضایع می کند.

    نماز را ضایع بکنید شهوت قوی می‌شود، نماز را تقویت بکنید شهوت ضعیف می شود و این دو مقارن با هم است.

    ممکن است کسی بگوید ضایع‌کردن نماز مقدمۀ تبعیت از شهوت است و ممکن هم هست دیگری عکسش را بگوید( تقویت نماز مقدمۀ تضعیف شهوت است یا تضعیف شهوت مقدمۀ اقامۀ نماز است).

    اما یک نکته‌ای در روایتی هست که شاید بتواند یک مقداری تفسیر آیه‌ی قرآن: «اضاعوا الصلاة و اتبعوا الشهوات» را بیان کند (روایت در ذیل آیه نیامده اما احتمال می‌دهیم آن، نکته‌ای باشد.)

    می‌فرماید: نفس انسان از چیزهایی که عاقلانه است خوشش نمی‌آید و کراهت دارد اما از آن چیزهایی که مطابق نفس است خوشش می‌آید.

    باید چیزهایی که نفس کراهت دارد، بر او تحمیل کنیم؛ یکی همین روزه گرفتن است. روزهای اول گاهی به بعضی سخت می‌گذرد اما کم‌کم عادی می‌شود، روزهای اول نفس ناراحت است که دارد زنجیر می‌شود، اما کم‌کم نفس به این سختی عادت می‌کند، در علم هم همین‌طور است.

    عرض می‌کنیم که این یک احتمال در آیه است که هر چه ما بتوانیم ناخوشایندهایی ‌که برای نفس است بر او تحمیل بکنیم، نفس ضعیف و عقل قوی می‌شود.

    نکته:

    ضعیف کردن اراده‌ی نفس، نباید مواجه با حرام باشد، مثال: نفسش از پول بدش می‌آید، برود پول را آتش بزند! (خیر، می‌خواهی ضعیفش کنی استفاده کن برای خدمت به دیگران) یا مثلاً غذا را بریزد.

    خطبۀ ۱۷۵ نهج البلاغه :

    امیر المؤمنین علیه السلام می فرماید :

    فَإِنَّ رَسُولَ اللهِ«صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ» کَانَ یَقُولُ: «إِنَّ الْجَنَّةَ حُفَّتْ بِالْمَکَارِهِ، وَ إِنَّ النَّارَ حُفَّتْ بِالشَّهَوَاتِ».

    وَاعْلَمُوا أَنَّهُ مَا مِنْ طَاعَةِ اللهِ شَیْءٌ إِلاَّ یَأْتِی فِی کُرْه، وَ مَا مِنْ مَعْصِیَةِ اللهِ شَیْءٌ إِلاَّ یَأْتِی فِی شَهْوَة.

    فَرَحِمَ اللهُ امْرَاً نَزَعَ عَنْ شَهْوَتِهِ، وَ قَمَعَ هَوَى نَفْسِهِ، فَإِنَّ هذِهِ النَّفْسَ أَبْعَدُ شَیْء مَنْزِعاً وَ إِنَّهَا لاَ تَزَالُ تَنْزِعُ إِلَى مَعْصِیَة فِی هَوىً.

    وَاعْلَمُوا ـ عِبَادَاللهِ ـ أَنَّ الْمُؤْمِنَ لاَ یُصْبِحُ وَ لاَ یُمْسِی إِلاَّ وَ نَفْسُهُ ظَنُونٌ عِنْدَهُ، فَلاَ یَزَالُ زَارِیاً عَلَیْهَا...

     

    پیامبر«صلی‌الله‌علیه‌وآله» چند بار این را فرمودند:

    بهشت پیچیده شدۀ به مکاره است( مراد مکاره نفسانی است یعنی نفس کراهت دارد) و آتش جهنم پیچیده شدۀ با شهوات است( مراد شهوت نفس است). بدانید هیچ طاعت خدا نیست مگر اینکه در کراهت نفس است، تمام طاعت‌های خداوند در کراهت نفس می‌آید، تمام معصیت‌های خداوند هم در شهوت می‌آید.

    بعد پیامبر دعا کردند: خدا رحمت کند کسی را که خودش را از شهوتش بکَنَد و هوای نفسش را قلع و قمع بکند و از درونش بیرون کند.

    این نفس دورترین حالت در کندنی‌ها را دارد یعنی به این زودی نمی‌توانید خواهش‌هایش را بکَنید.

    این نفس دائماً شوق به تبعیت از هوای نفس و معصیت خدا دارد.

    بدانید ای بندگان خدا، مؤمن صبح و عصر(یعنی دائما) نفسش در نزد او متّهم است یعنی تا نفسش چیزی به او می‌گوید، با دید بد به او نگاه می‌کند،

    مؤمن به نفس خودش خیلی بدگمان است. مؤمن همواره نفسش را عتاب و سر زنش می کند.

     

     

    گروه بندی
    کانال تلگرام - دروس کانال تلگرام - بیانات و اخبار