بسم الله الرحمن الرحیم

    موضوع: مال و ثروت؛ جلسۀ 1

    تاریخ سخنرانی:97/06/24

    مکان سخنرانی: اداره کل هلال احمر استان اصفهان

    بسم اللّه ارحمن الرحیم
    بحثمان از این هفته پیرامون بحث ثروت و مال هست. همه از فقر و نداری می‌نالند؛ در حالی‌که ثروت هم یک سری مشکلاتی را دارد. اگر به مالی دست پیدا کردیم، ما نسبت‌به آن وظایفی داریم. لذا هر هفته چند نکته را عرض می‌کنیم. 
    نگرانی پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) بعد از مرگشان
    اول؛ تأویل بیجای قرآن
    حالا در این هفته روایتی از پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) می‌خوانیم که فرمودند: من بعد از مردنم نگران سه چیز برای امتم هستم. در زمان حیاتشان بالاخره مواظب بودند و تذکر می‌دادند. می‌فرمایند: بعد از من سه مشکل در جامعۀ اسلامی به وجود می‌آید. یکی «أَنْ یَتَأَوَّلُوا الْقُرْآنَ عَلَى غَیْرِ تَأْوِیلِه‏» قرآن را تأویل می‌کنند؛ اما نه تأویل درست بلکه تأویل نادرست می‌کنند. می‌نشینند و مدام توجیه می‌کنند که به این برمی‌گردد. الآن در زمان خود ما هم هستند کسانی که درس حوزوی نخواندند؛ اما درس‌های دانشگاهی دارند. بالاخره یک مدرک‌هایی دارند و می‌آیند تفسیر قرآن می‌گویند. متأسفانه به صداوسیما هم کشیده شده است. گاهی دیده‌‌ام صداوسیما این‌ها را صدایشان می‌زند. من دقت می‌کنم، آخر این چه کاره است که دارد تفسیر می‌کند؟ بعد می‌گوید آقای دکتر فلانی. خب دکترایش برای ما افتخار است، خوشحالیم، بالاخره تحصیل کرده است؛ اما این که در غیر رشتۀ خودش دارد حرف می‌زند نه، این غلط است. حالا صداوسیما ما را دعوت کند برویم آنجا راجع‌به پزشکی حرف بزنیم! بلد هستم، بالاخره اطلاعات پزشکی هم خیلی دارم؛ اما غلط است. ببینید من پیشاپیش می‌گویم این درست نیست. بالاخره من هر چه هم بلد باشم تخصص ندارم. باید اعتراف بکنم و بگویم من نمی‌دانم. حالا آن‌قدر پزشک هستند، از آن‌ها سؤال بکنید. آن‌ها بهتر از ما چیز می‌دانند. در مسئلۀ تفسیر هم همین‌طور است. من اول انتظارم از خود آن آقای دکتر این است که خودش بگوید. خودش بگوید من سواد ندارم، من تفسیر بلد نیستم. بگوید این غلط است. اصلاً اول خودش باید بگوید. حالا اگر این را نگفت، خب دیگران چرا استفاده می‌کنند؟! چرا دعوت می‌کنند؟! چرا این را در جامعه رایج می‌کنیم تا هر کسی مدام بخواهد در یک رشتۀ دیگر دخالت بکند؟! در دانشگاه علوم پزشکی چندین سال بود سر طب سنتی دعوایشان بود؛ البته من در مقابلشان ایستادم. من حدود ۱۵ تا۱۰ سال بود در مقابلشان ایستادم تا مقداری آرام شدند. از یک طرف درست می‌گفتند، از طرف دیگر هم اشتباه می‌گفتند. اما درستش چه بود؟ می‌گفت این‌هایی که طب سنتی هستند، مدرک تحصیلات دانشگاهی ندارند و حق ندارند طبابت بکنند. تا این جایش را درست می‌گفت. اشتباهش چه بود؟ این بود که می‌گفت این‌ها اصلاً اطلاعات پزشکی ندارند. در حالی‌که اتفاقاً اطلاعات پزشکی زیادی هم دارند و بیشتر از خیلی پزشک‌ها هم چیز می‌دانند و دارند معالجه هم می‌کنند. همان کاری که پزشک‌ها نمی‌توانند معالجه بکنند، این‌ها دارند معالجه می‌کنند. بله، مدرک دانشگاهی ندارد؛ در حالی که اطلاعات پزشکی دارد، علم روز جلویش را گرفته است. خیلی خب، من هم به ایشان می‌گویم شما که این‌قدر روی این چیزها حساس هستید؛ پس به دانشگاهی‌هایتان بگویید در امور حوزوی دخالت نکنند. به اینجا که می‌رسد، چرا اینجا حرف نمی‌زنید و سکوت کرده‌اید؟ 
    علی‌‌ای‌حال این را به شما عرض می‌کنم. ببینید این نگرانی پیامبر است و من نمی‌توانم حالا وارد بشوم. یکی از همین‌هایی که تفسیر می‌گوید و مدام همین‌جا و هم گاهی در شهرهای دیگر تفسیر می‌کند، یک بندۀ خدایی آمد و عین یکی از نوارهایش را پیاده کردیم. گفتم یکی را به عنوان نمونه بگذار. در تفسیرش چند تا ایراد داشت. من به یکی از دوستان خودمان دادم و گفتم شما نگاه کن. آورد و نشان من هم داد و گفتم بله، این‌ها ایراد دارد. اما نه خودش می‌فهمد، نه آن‌هایی که شنیدند. خب این‌ها را که ما نمی‌توانیم مدام بیاییم و به مردم بگوییم. خودش هم نمی‌فهمد. اما ادعای خودش چیست؟ می‌گوید من تفسیر می‌گویم، خیلی خوب هم می‌گویم. ادعایش این است. این است که پیامبر می‌فرمایند من نگرانم که قرآن را تأویل بیجا بکنند. 
    دوم؛ ایرادگرفتن به عالم
     «أَوْ یَتَّبِعُوا زَلَّةَ الْعَالِمِ» نگرانم که در آینده یک سری همین‌طور دنبال این هستند که به عالم ایراد بگیرند. حالا هم همین‌طور شده است. همه می‌گویند فلان مرجع تقلید چنین کرد، فلانی چنان کرد. به عالم نمی‌توانید ایراد بگیرید. عالم اطلاعاتش ده برابر من و شما است. با آن اطلاعات وسیعی که دارد، کار خودش را دارد انجام می‌دهد. اگر بناست او اشتباه بکند، من ده برابر او اشتباه می‌کنم. چرا این را نمی‌گویند؟ به‌خاطر اینکه او اطلاعاتش ده برابر من است. موقعی یک کسی به حضرت امام آن‌وقت که زنده بودند، یک ایرادی داشت؛ اما چیزفهم بود، بچه نبود. به او گفتم اگر بنا است حضرت امام اشتباه بکنند، تو هم بنا باشد اشتباه بکنی، اشتباه شما ۹۹‌درصد است؛ اما اشتباه امام ۱درصد است. گفت برای چه؟ گفتم برای اینکه امام ۱۰۰ برابر تو چیز می‌دانند. تو اطلاعاتت ۱‌درصد امام است. ایشان اطلاعات دنیا را دارند. وقتی یک کسی اطلاعاتش ۱۰۰ برابر است، ضریب خطایش به همان اندازه کم می‌شود. شما ۱درصد اطلاعات دارید. وقتی این را گفتم پذیرفت و دیگر ساکت شد؛ اما آدم جاهل نمی‌پذیرد. آدم جاهل می‌گوید: من باید بفهمم کجا اشتباه می‌کنم. خب باید بفهمی که پس برو اطلاعاتت را صد برابر بکن تا بفهمی کجا اشتباه می‌کنی. این هم یک نکته است. متأسفانه زیاد هم هست. 
    سوم؛ طغیان‌کردن امت پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) با زیادشدن ثروتشان
    «أَوْ یَظْهَرَ فِیهِمُ الْمَالُ حَتَّى یَطْغَوْا وَ یَبْطَرُوا» فرمودند: نگرانم که ثروت در بین امت من زیاد شود و آن‌وقت طغیان بکنند. ثروت همیشه مایۀ خیر نیست. این را هم باید مواظب باشیم که مایۀ شر هم می‌شود و همان طغیان است. یکی طغیان است و دیگری «بطر». «بطر» همان تکبر و گاهی هم سرمستی را می‌گویند. یعنی از ثروت، مست مال می‌شود و هیچ چیز دیگر نمی‌فهمد. گاهی معنایش این است و گاهی هم به معنای تکبر است؛ یعنی به‌خاطر پولی که دارد دیگران را پایین‌تر از خودش حساب می‌کند و تحقیرشان می‌کند. این‌ها وظایفی است که ما نسبت‌به مال داریم. مواظب باشیم یک‌وقت مال سبب طغیان ما نشود که یک کسی می‌گفت من دیگر وقت سر‌خاراندن ندارم. برای چه؟ مسجد نمی‌آمد. به او می‌گفتم چرا؟ آن‌وقت یک کاسه پر از چک‌هایی با مبلغ‌های درشت جلویش بود. گفت همه از بی‌پولی می‌نالند؛ ولی من از این چک‌ها می‌نالم. حدود  پنجاه عدد چک در یک کاسه جلویش بود. گفت هرکدام از این‌ها یک سازی می‌زند و  این چک‌ها خیلی وقت من را می‌گیرد. چقدر باید تلفن بزنم، گاهی باید چکی را پاس بکنم، گاهی باید به‌دنبال آن‌ها این شهر و آن شهربروم و گاهی هم باید شکایت بکنم. دیگر وقت ندارم که جلسه و مسجد بیایم. ببینید این گرفتاری، طغیان است. یکی این است که به حدود الهی طغیان می‌کند و یکی هم تکبر و سرمستی است. 
    و صل اللّه علی محمد و آله
    گروه بندی
    کانال تلگرام - دروس کانال تلگرام - بیانات و اخبار