بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مال و ثروت؛ جلسۀ 4
تاریخ سخنرانی: 97/07/21
مکان سخنرانی: اداره کل هلال احمر استان اصفهان
دلیل مذمتشدندنیا
معمولاً از دنیا مذمت میشود؛ ولیکن منظور از دنیا را خوب توضیح نمیدهند. دنیا مذمت است، یعنی چه؟ یعنی این چیزهایی که خدا آفریده را بد آفریده است؟ خب این نیست. خدا که بد نیافریده است. انواع غذاها را آفریده و انواع میوهها را خلق کرده است. حالا اینها بد است؟ انواع لباسها را ما استفاده میکنیم، ثروتها، همین زمین... خب اینها چه است؟ پس چرا اینقدر از دنیا مذمت میشود؟
اتفاقاً گاهی از دنیا تعریف هم شده است. مثلاً امام صادق(علیهالسلام) از قول پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) میفرمایند: «نِعْمَ الْعَوْنُ عَلَى تَقْوَى اللَّهِ الْغِنَى»[1]؛ ثروت بهترین پشتیبان تقوای انسان است. وقتی ثروت دارد دیگر بیتقوایی درنمیآورد. یا مثلاً میفرمایند: «نِعْمَ الْعَوْنُ عَلَى الْآخِرَةِ الدُّنْیَا»[2]؛ دنیا خوب پشتیبانی برای آخرتمان است. یعنی از همین دنیا استفاده کرده و آخرتمان را آباد میکنیم. ما هر چه میخواهیم به خدا برسیم، در دنیا باید برسیم، در آخرت که دیگر خبری نیست. پس دلیل مذمتهایی که از دنیا شده است چیست؟ بهدلیل خلقت دنیا نیست؛ بلکه بهخاطر کیفیت استفادۀ ما از دنیا است. ما وقتی میرویم استفاده بکنیم، درست استفاده نمیکنیم. ما اشتباه میکنیم؛ مثلاً وقتی میرویم سراغ دنیا از حرامش استفاده میکنیم. خب خدا که نگفته بود از حرام استفاده کن. من باید به حق خودم قانع باشم. سراغ حرام میروم. مثل این معتادها هستند که وقتی میگویند چرا معتاد شدی؟ مرتب میگوید امان از رفیق بد! گردن رفیقش میاندازد؛ اما نمیگوید خودم استفادۀ بد کردم. بگو خودم، تا وقتی میگویی رفیق، خودت را اصلاح نمیکنی. مدام میگوییم دیگران مقصر هستند اما اگر پذیرفت که خودش اشتباه کرده است! دنیا هیچوقت مذموم نیست. هر چه هم شنیدید که میگویند دنیا خیلی بد است، این خیلی بد است، مربوط به رفتار خیلی بد من نسبتبه دنیا است. این است و هیچ چیز دیگری نیست. شما دیگر هرچه میخواهید بررسی کنید. شیخ بهایی، حضرت امام و علامۀ مجلسی هم هر کدام توضیحاتی در این باره دادهاند. من همۀ اینها را دارم یک کاسهاش میکنم و میگویم این است. از دنیا هر چه مذمت شده است، بهخاطر رفتار من است. مثلاً من میروم از حرامش استفاده میکنم. یا اینکه مثلاً اسراف میکنم. ببینید من دارم از دنیا اشتباه استفاده میکنم.
دلیل دوم اینکه مدام از دنیا زیادتر از نیازم میروم جمع میکنم. خب من دارم اشتباه میکنم. من که اینقدر نیاز نداشتم.
دلیل سوم اینکه ظاهر دنیا من را از عبادتم غافل بکند؛ یعنی مشغول دنیا شوم. در اذان ظهر سراغ نماز نمیروم. آن دنیا حلال است؛ اما دنیایی که من را از آخرت غافل بکند و از آخرت کم بگذارم، این دنیا بد شد. دوباره میگویم دنیا بد نیست، من اشتباه برداشت کردم و الا اگر من دنیا را رها میکردم و بهدنبال نمازم میرفتم کجایش بد بود؟!
5 اصل مورد نیاز برای داشتن سیر معنوی در دنیا
خب حالا این روایت را دقت کنید. هر کدام از ما اگر بخواهیم سیر معنوی داشته باشیم، در دنیا پنج چیز میخواهیم تا زندگیمان گوارا باشد و خیلی خوب و زیبا به جلو برود. هر کسی چه خواهران و چه برادران پنج چیز نیاز دارد:
اول؛ صحت
یکی صحت است. هر کسی نیاز دارد بدنش سالم باشد. یکوقت بدنتان مریض شد، مواظب باشید کوتاهی نکنید. وظیفۀ متعارف، رفتن پیش پزشک است یا اینکه از هر راه دیگری که میدانید خودتان را معالجه کنید و کوتاهی نکنید. بدن اگر مریض شد؛ مثل ماشینی است که پنچر است. خب راننده کجا میخواهد برود؟ ممکن است با پنچری هم یک مقدار، آرامآرام راه برود؛ اما نمیشود. بدن وقتی مریض شد میافتد، دیگر نمیتواند مسجد برود، نمیتواند نماز بخواند، نمیتواند روزه بگیرد، نمیتواند احیا برود. هر کاری که میخواهد بکند، حتی خدمت به دیگران ولی نمیشود. پس سلامتیمان را باید حفظ بکنیم.
دوم؛ امنیت
دوم امنیت است که این خیلی در اختیار شما نیست؛ اما بالاخره همه به امنیت نیاز داریم.
سوم؛ ثروت
ببینید بحثم در همین بود. این ثروت که میگویم منظورم زیادهروی نیست. منظورم این است که محتاج نباشید. اگر دستتان جلوی دیگران دراز باشد، نمیتوانید جلو بروید؛ اما نیازتان را به اندازۀ متعارف تأمین بکنید.
چهارم؛ قناعت
قناعت، این مربوط به مصرف است. در مصرف چاک کار را بگیرید. نمیگویم بخیلبازی در بیاورید؛ اما در حدی قناعت کرده و به اندازهای که نیاز است مصرف کنید. برای مثال،از اول که یک لیوان آب نمیخواهید بخورید و تصمیم دارید نصفش را بخورید؛ پس از اول نصفه بریزید. حضرت امام این دقتها را داشتند. حالا در زندگیشان دارد که مثلاً اگر لیوان را پر میکردند، فوری نصفش را برمیگرداندند و نصف دیگرش را میل میکردند. ببینید انسان عاقل ریز کارهایش هم برای دیگران درس است. حواسش خیلی جمع است.
پنجم؛ رفیق موافق و همفکر
پنجمین چیزی که همه نیاز داریم رفیق موافق و یک هم فکر است؛ البته یکی بشود دو تا ، بشود سه تا، صد تا، هزار تا بهتر است. روایت میگوید هزار رفیق خوب کم است؛ اما یک رفیق بد زیاد است. مواظب باشید رفیق خوب و همفکر خیلی خوب است. بالاخره کمک کار شما است.
«اللهم صل علی محمد و آل محمد»