بسم الله الرحمن الرحیم
تبیین"بیانیه گام دوم انقلاب"؛ جلسه15
1398/01/26
حوزه علمیه صدر بازار-درس خارج فقه
روز گذشته عرض کردیم که رهبر معظم در این بیانیهشان، اول هفت تا تفاوت بین زمان طاغوت و زمان ما میگذارند و این هفت تا نکته را از برکات جمهوری اسلامی ذکر میکنند و بعد وارد هفت تا برای چهل سال دوم یعنی گام دوم میشوند. حالا گام دوم را نمیخواهیم بگوییم عددش چهل است. گام اول چهل سال رد شد و این دو هفت تا چهارده تا میشود. گفتم شبیه آیۀ «وَ لَقَدْ آتَیْناکَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانی وَ الْقُرْآنَ الْعَظیمَ»[1] است که خدای متعال به پیامبرش میگوید من دو تا هفت تا به تو عطا کردم و این دو تا هفت تا همان چهارده معصوم(علیهمالسلام) هستند که هفت تا اسم دارند؛ اما این هفت تا اسم، روی چهارده نفر فرود آمده است. از پیامبر تا امام دوازدهم چهارده نفرند که معصوم مطلق هستند و دارای ولایت کلیه هستند.
اولین توصیهای که رهبر معظم میکنند راجع به علم و پژوهش است که سعی کنید تقویت بکنید. دیگر این مخاطبش هم طلاب هستند و هم دانشجویان و دانشگاهیان. عبارتشان این است: «علم و پژوهش، دانش آشکارترین وسیلۀ عزت و قدرت یک کشور است. روی دیگر دانایی توانایی است» یعنی هر کسی داناست قدرتمند است. من یاد آیۀ 40 سورۀ نمل افتادم که در آنجا قدرتی که آصف داشت و برای تخت بلقیس بالاتر از اجنه قدرتنمایی کرد. در آیۀ 39 میگوید اجنه گفتند که قبل از اینکه ظهر بشود و شما از تخت پایین بیایید؛ «قَبْلَ أَنْ تَقُومَ مِنْ مَقامِکَ» ما تخت را اینجا میگذاریم. اجنه یک چنین قدرتی داشتند که آن هم خیلی مهم است؛ اما آصف گفت: «أَنَا آتیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ» قبل از اینکه نور چشمت به آن بیفتد؛ یعنی بدون هیچ فاصلۀ زمانی جلویت میگذارم. این قدرت را قرآن قدرت نمیگوید و به آن علم میگویند. تعبیر قرآن را توجه بکنید: «قالَ الَّذی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ» نمیگوید «قدرت من الکتاب» و این نکتهاش این است که علم قدرت میآورد؛ یعنی اسم اعظم را میدانست. این علمش به او قدرت داده است. امروزه میگوییم دانشمندان هستهای آن علمشان است که به آنان قدرت داده است. هر کشوری هم همینطور است. هر کشوری قدرتش بیشتر است بدانید دانشمندان بیشتری دارد. آن علوم است که قدرت را برایشان آورده است. حالا عبارت رهبر معظم را ببینید چقدر زیباست! «روی دیگر دانایی،توانایی است. دنیای غرب به برکت دانش خود بود که توانست برای خود ثروت و نفوذ و قدرت دویست ساله فراهم کند و با وجود تهیدستی در بنیانهای اخلاقی و اعتقادی با تحمیل سبک زندگی غربی به جوامع عقبماندۀ از کاروان علم اختیار سیاست و اقتصاد آنها را به دست گیرد.» یعنی از یک طرف علم غربیها در این دویست سال گذشته بیشتر است؛ اما از نظر اخلاقی با اینکه تهیدست بودند و غربیها خیلی فرهنگ پستی در مسائل اخلاقی دارند. خب نباید در کشورهای ما نفوذ بکنند؛ اما درواقع آن علمشان باعث نفوذشان شد. یعنی ماشین، یخچال، گاز، نمیدانم اتو، بالاخره ابزارهای برقی، بیایید ابزارهای مربوط به بیرون، مربوط به معدن باشد، مربوط به استخراج معدن باشد، مربوط به مسائل دیگر، در کشاورزیاش همینطور. این ابزارها چشم و گوش ما را پر کرد. نه فقط ما بلکه این کشورهای اسلامی فکر کردند اینها از ما جلوترند، فکر کردند فرهنگشان جلوتر است. لذا میگویند آشکارترین وسیلۀ عزت علم است. اینکه آشکار است این است. علم هم همه چیز را مسخر خودش میکند. میفرمایند: «ما به سوء استفادۀ از دانش مانند آنچه غرب کرد توصیه نمیکنیم؛ اما مؤکداً به نیاز کشور به جوشاندن چشمۀ دانش در میان خود اصرار میورزیم. بحمدلله استعداد علم و تحقیق در ملت ما از متوسط جهان بالاتر است. اکنون نزدیک به دو دهه است که رستاخیز علمی در کشور آغاز شده و با سرعتی که برای ناظران جهانی غافلگیرانه بود یعنی یازده برابر شتاب رشد متوسط علم در جهان به پیش رفته است. دستاوردهایی دانش و فناوری ما در این مدت که ما را به رتبۀ شانزدهم در میان شاید دویست کشور جهان رسانید و مایۀ شگفتی ناظران جهانی شد و در برخی از رشتههای حساس و نوپدید به رتبههای نخستین ارتقا داد. همه و همه در حالی اتفاق افتاده که کشور دچار تحریم مالی و تحریم علمی بوده است. ما با وجود شنا در جهت مخالف جریان دشمنساز به رکوردهای بزرگ دست یافتهایم و این نعمت بزرگی است که بهخاطر آن باید روز و شب خدا را سپاس گفت. اما آنچه من میخواهم بگویم این است که این راه طی شده با همۀ اهمیتش فقط یک آغاز بوده است و نه بیشتر. ما هنوز از قلههای دانش جهان بسیار عقبیم. باید به قلهها دست یابیم. باید از مرزهای کنونی دانش در مهمترین رشتهها عبور کنیم. ما از این مرحله هنوز بسیار عقبیم. ما از صفر شروع کردهایم. عقبماندگی شرمآور علمی در دوران پهلویها و قاجارها در هنگامی که مسابقۀ علمی دنیا تازه شروع شده بود ضربۀ سختی به ما وارد کرده بود و ما را از این کاروان شتابان فرسنگها عقب نگه داشته بود. ما اکنون حرکت را آغاز کرده و با شتاب پیش میرویم؛ ولی این شتاب باید سالها با شدت بالا...» شدت بالا یعنی همان یازده مرتبه که گفتند یازده برابر رشد فعلی جهان است یعنی رشد فعلی اگر فرض کنید سرعتش مثلاً صد کیلومتر دارد کشورهای غربی دارند رشد علمی میکنند ما 1100 کیلومتر را ما داریم حرکت میکنیم. منتها آنها صد کیلومتر را از دویست سال پیش آغاز کردند. فرقش فقط این است. ما بعد از انقلاب تازه شروع کردیم. «ولی این شتاب باید سالها با شدت بالا ادمه یابد تا آن عقبافتادگی جبران شود. اینجانب هموارده به دانشگاهها و دانشگاهیان و مراکز پژوهش و پژوهندگان گرم و قاطع و جدی در این باره تذکر و هشدار و فراخوان دادهام؛ ولی اینک مطالبۀ عمومی من از شما جوانان آن است که این راه را با احساس مسئولیت بیشتر و همچون یک جهاد در پیش گیرید. سنگبنای یک انقلاب علمی در کشور گذاشته شده و این انقلاب شهیدانی از قبیل شهدای هستهای نیز داده است. به پا خیزید و دشمن بدخواه و کینهتوز را که از جهاد علمی شما بهشدت بیمناک است، ناکام سازید.»
«و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین»
[1] . حجر، 87.