بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
♦ فَلَمَّا جَهَّزَهُمْ بِجَهازِهِمْ جَعَلَ السِّقایَةَ فی رَحْلِ أَخیهِ ثُمَّ أَذَّنَ مُؤَذِّنٌ أَیَّتُهَا الْعیرُ إِنَّکُمْ لَسارِقُونَ (70) قالُوا وَ أَقْبَلُوا عَلَیْهِمْ ما ذا تَفْقِدُونَ (71) قالُوا نَفْقِدُ صُواعَ الْمَلِکِ وَ لِمَنْ جاءَ بِهِ حِمْلُ بَعیرٍ وَ أَنَا بِهِ زَعیمٌ (72) ♦
پس چون بارهایشان را آماده کرد، جام را در باردان برادرش نهاد، آنگاه منادی بانگ در داد: ای کاروانیان، بیگمان شما دزد هستید. آنان رو بهسویشان آوردند و گفتند: چه گم کردهاید؟ گفتند: پیمانۀ شاه را گم کردهایم و برای هرکس که آن را بیاورد، یک بار شتر خواهد بود و من ضامن آن هستم. گفتند: به خدا سوگند، شما خوب میدانید که ما نیامدهایم در این سرزمین فساد کنیم و ما دزد نبودهایم.