بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
♦ وَ امْرَأَتُهُ قائِمَةٌ فَضَحِکَتْ فَبَشَّرْناها بِإِسْحاقَ وَ مِنْ وَراءِ إِسْحاقَ یَعْقُوبَ (71) قالَتْ یا وَیْلَتى أَ أَلِدُ وَ أَنَا عَجُوزٌ وَ هذا بَعْلی شَیْخاً إِنَّ هذا لَشَیْءٌ عَجیبٌ (72) ♦
و زن او ایستاده بود. [از خوشحالى] بخندید و ما وى را به اسحاق و از پى اسحاق به یعقوب مژده دادیم. ❋ گفت: اى واى بر من! آیا من فرزند مىآورم در حالى که پیرزنم و این شوهرم پیرمرد است؟ واقعا این چیز بسیار عجیبى است.