بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
♦وَ لَمَّا جاءَتْ رُسُلُنا لُوطاً سیءَ بِهِمْ وَ ضاقَ بِهِمْ ذَرْعاً وَ قالَ هذا یَوْمٌ عَصیبٌ (77) وَ جاءَهُ قَوْمُهُ یُهْرَعُونَ إِلَیْهِ وَ مِنْ قَبْلُ کانُوا یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ قالَ یا قَوْمِ هؤُلاءِ بَناتی هُنَّ أَطْهَرُ لَکُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ لا تُخْزُونِ فی ضَیْفی أَ لَیْسَ مِنْکُمْ رَجُلٌ رَشیدٌ (78) ♦
و چون فرستادگان ما نزد لوط آمدند از [آمدن] آنان بدحال شد و در کارشان فرو ماند و گفت: امروز روز سختى است. ❋ و قوم او شتابان [به قصد مزاحمت مهمانان] به سوى او هجوم آوردند، در حالى که پیش از آن [هم] مرتکب زشتىها مىشدند. [لوط] گفت: اى قوم من! اینان دختران منند آنان براى شما پاکیزهترند [با آنها ازدواج کنید]، پس از خدا بترسید و مرا در کار مهمانانم رسوا مکنید. آیا در میان شما یک مرد رشید، یک جوانمرد نیست؟