بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَـٰنِ ٱلرَّحِیمِ
♦ قَالَ رَبِّ إِنِّى وَهَنَ ٱلْعَظْمُ مِنِّى وَٱشْتَعَلَ ٱلرَّأْسُ شَیْبًا وَلَمْ أَکُن بِدُعَآئِکَ رَبِّ شَقِیًّا (4) وَإِنِّى خِفْتُ ٱلْمَوَٰلِىَ مِن وَرَآءِى وَکَانَتِ ٱمْرَأَتِى عَاقِرًا فَهَبْ لِى مِن لَّدُنکَ وَلِیًّا (5) ♦
گفت: پروردگارا، همانا استخوان از [بدن] من سست شده و [موی] سر هم از [سپیدی] پیری میدرخشد و هرگز در دعایم از تو- ای پروردگارم- محروم نبودهام؛ یا هرگز در دعوت و امرت- خدایا- نافرمان نبودهام.❋ و من از عموزادگانم پس از خویش بیم دارم [که جانشینانی بد باشند] و همسرم از ابتدا نازا بوده، پس مرا از جانب خویش فرزند ارثبری عطا کن.❋