بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَـٰنِ ٱلرَّحِیمِ
♦ وَهَلْ أَتَىٰکَ حَدِیثُ مُوسَىٰٓ (9) إِذْ رَءَا نَارًا فَقَالَ لِأَهْلِهِ ٱمْکُثُوٓا۟ إِنِّىٓ ءَانَسْتُ نَارًا لَّعَلِّىٓ ءَاتِیکُم مِّنْهَا بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَى ٱلنَّارِ هُدًى (10) فَلَمَّآ أَتَىٰهَا نُودِىَ یَـٰمُوسَىٰٓ (11) إِنِّىٓ أَنَا۠ رَبُّکَ فَٱخْلَعْ نَعْلَیْکَ ۖ إِنَّکَ بِٱلْوَادِ ٱلْمُقَدَّسِ طُوًى (12 ) وَأَنَا ٱخْتَرْتُکَ فَٱسْتَمِعْ لِمَا یُوحَىٰٓ (13) إِنَّنِىٓ أَنَا ٱللَّهُ لَآ إِلَـٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱعْبُدْنِى وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ لِذِکْرِىٓ (14) ♦
و آیا سرگذشت موسی به تو رسیده است❋ آنگاه که [در سفر از مدین به مصر نزد وادی طوی راه گم کرده بود] آتشی دید، پس به خانوادهاش گفت: شما درنگ کنید همانا من آتشی دیدم، شاید شعلهای از آن را برای شما بیاورم یا بر سر آتش راهنمایی بیابم. ❋ پس چون به آتش رسید ندا داده شد: ای موسی!❋ همانا این منم پروردگار تو، پس نعلین خود [از پای] برکن، زیرا تو در وادی مقدس طوی هستی [و جایگاه مقدس را با کفش آمدن نشاید]. ❋ و من تو را [به رسالت و امامت] برگزیدم، پس به آنچه وحی میشود گوش فرا دار. به یقین این منم خدای یکتا که جز من معبودی نیست، پس مرا پرستش کن و نماز را به یاد من برپا دار.❋