بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَـٰنِ ٱلرَّحِیمِ
♦ قَالُوا۟ مَآ أَخْلَفْنَا مَوْعِدَکَ بِمَلْکِنَا وَلَـٰکِنَّا حُمِّلْنَآ أَوْزَارًا مِّن زِینَةِ ٱلْقَوْمِ فَقَذَفْنَـٰهَا فَکَذَٰلِکَ أَلْقَى ٱلسَّامِرِىُّ (87) فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلًا جَسَدًا لَّهُۥ خُوَارٌ فَقَالُوا۟ هَـٰذَآ إِلَـٰهُکُمْ وَإِلَـٰهُ مُوسَىٰ فَنَسِىَ (88) أَفَلَا یَرَوْنَ أَلَّا یَرْجِعُ إِلَیْهِمْ قَوْلًا وَلَا یَمْلِکُ لَهُمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا (89)♦
گفتند: ما وعدۀ تو را به اختیار خود مخالفت نکردیم، و لکن مقادیر سنگینی از زیورهای قوم [فرعون] بر دوش ما نهاده شده بود، پس آنها را [در کورۀ آتش] افکندیم و همچنین سامری [آنچه همراه داشت] افکند. ❋ پس [سامری] برای آنها [از زیورهای آب شده] مجسمۀ گوسالهای که صدای گوساله داشت را بیرون آورد، آنگاه [او و همکیشانش] گفتند: این خدای شما و خدای موسی است که [موسی] آن را فراموش نموده [و به سراغش به کوه طور رفته. یا آنکه سامری خدا را فراموش کرد و مردم را به گوسالهپرستی واداشت]. ❋ آیا نمیبینند که آن گوساله [هنگام خواندن] پاسخی به آنان نمیدهد و مالک هیچ زیان و سودی برای آنها نیست؟!❋