مشروح کامل خطبه‌های نمازجمعه اصفهان دهم اردیبهشت95 به امامت آیت‌الله سید ابوالحسن مهدوی
مشروح کامل خطبه‌های نمازجمعه اصفهان دهم اردیبهشت95 به امامت آیت‌الله سید ابوالحسن مهدوی
تقویت روحیۀ مقابله با استکبار و طاغوت در شیعیان توسط زمان امام هفتم(علیه‌السلام)

بسم الله الرحمن الرحیم

خطبۀ اول

رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق واجعل لی من لدنک سلطانا نصیرا

خودم و همۀ نمازگزاران، مؤمنان و مؤمنات را به رعایت تقوای الهی توصیه می‌کنم. حضور در مساجد، نماز جماعت و نماز جمعه از شعائر الهی محسوب می‌شود که قرآن کریم از این‌ها به تقوای دل تعبیر می‌کند: «وَ مَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ»[1]

در روایت آمده است خدای متعال در هفت روز هفته، سی‌وپنج نماز برای مؤمنان واجب کرده است که یکی از آن نمازها را مقید به جماعت فرموده و آن ظهر روز جمعه هست. بقیۀ نمازها اولویت و استحقاقش به خواندن جماعت هست؛ اما فرادا هم صحیح است. تنها صحت یک نماز را به جماعت منوط فرمود و آن نماز ظهر جمعه است.

مرحوم محقق)قدس‌سره) دربارۀ نماز جمعه از نبی گرامی اسلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) روایتی نقل می‌کند که فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ کَتَبَ عَلَیْکُمُ الْجُمُعَةَ فَرِیضَةً وَاجِبَةً إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ»[2]؛ یعنی خداوند نماز جمعه را بر همۀ شما واجب کرده است، به‌گونه‌ای که وجوبش تا روز قیامت بر ذمۀ شماست.

مرحوم شیخ حرّ عاملی در جلد پنجم وسائل الشیعه روایتی را با سند صحیح از امام باقر(علیه‌السلام) نقل می‌فرماید، فرمودند: «تَجِبُ الْجُمُعَةُ عَلَى مَنْ کَانَ مِنْهَا عَلَى فَرْسَخَیْنِ»[3]؛ یعنی نماز جمعه واجب است بر هرکسی که در محدودۀ دو فرسخی نماز جمعه حضور دارد.

روایت دیگری هست از امام رضا)علیه‌السلام) در علل الشرایع، فرمودند: علت اینکه برای مردم تا دو فرسخی واجب است در نماز جمعه حضور پیدا کنند، این است که دو فرسخ بیایند و دو فرسخ برگردند تا مجموعاً چهار فرسخ و نصف حد مسافر شود.

 برای اینکه نماز شخص مسافر قصر شود، باید نیت داشته باشد و حداقل چهار فرسخ از مبدأش دور شود و چهار فرسخ برگردد، فرمودند اگر این حداقل را نیت داشته باشد که مجموعاً هشت فرسخ شود؛ نماز او شکسته می‌شود. امام رضا(علیه‌السلام) می‌فرمایند: خدای متعال نصف این حق مسافت شرعی را برای مؤمنانی که در وطن حاضر هستند، واجب کرده که اگر کسی در دو فرسخی از نماز جمعه حضور دارد، دو فرسخ بیاید و دو فرسخ هم برگردد.

علی‌ای‌حال بحث نماز جمعه، بحثی است شرعی و به این نیاز دارد که آقایان و خواهران به فتوای مراجع خودشان مراجعه کنند. اما خواستم به این نکته توجه کنید که در بعضی روایت‌ها صراحت در وجوب آمده و شبهۀ وجوب آن وجود دارد. این به بحث نیاز دارد که فقهای بزرگوار بیان می‌کنند.

در این خطبه، به دو مناسبت مذهبی اشاره می‌کنم که در هفتۀ آینده پیش رو داریم، و یک مناسبت هم به مناسبت این دو مناسبت عرض می‌‌کنم. 1. روز سه‌شنبه، بیست‌وپنجم رجب، سالگرد شهادت امام هفتم، موسی‌بن جعفر(علیهما السلام)، هست؛ لذا شهادت آن امام عزیز را خدمت آخرین حجّت الهی، حضرت بقیة‌ا الله (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف)، همچنین خدمت همۀ شما برادران و خواهران ایمانی تسلیت عرض می‌‌کنم.

نکته‌ای را که مناسب می‌دانم در زندگی آن بزرگوار اشاره کنم و با اوضاع فعلی انقلاب ما هم مناسبت دارد، این است که امام هفتم(علیه‌السلام) به‌شدت روحیۀ مقابله با استکبار و طاغوت زمان خودشان را در شیعیان تقویت می‌کردند، از همان بدو تولدشان که در گهواره بودند. وقتی شخصی خدمت امام صادق(علیه‌السلام) آمد، حضرت فرمودند به وصی بعد از من سلام کن، او به امام هفتم (علیه‌السلام) در گهواره سلام کرد و به معجزه جواب سلام حضرت را شنید. حضرت در همان گهواره به آن شخص فرمودند: برو اسمی را که برای دخترت انتخاب کردی عوض کن که این اسم مربوط به دشمنان ماست. این‌چنین اجازه نمی‌دادند که مؤمنی حتی در اسم‌گذاری فرزندش بخواهد ملاحظاتی داشته باشد.

وقتی امام بعد از شهادت پدر بزرگوارشان به امامت رسیدند، این حرکتِ امام، روحیۀ ستیز با استکبار، جلوۀ بیشتری پیدا کرد. گذاشتن اشخاصی چون علی‌بن یقطین در دربار هارون‌الرشید و دستورالعمل‌هایی که برای منفعت و رساندن مصلحت به شیعیان به او می‌دادند، خیلی جالب است.

 ابراهیم جمّاد به علی‌بن یقطین مراجعه کرد و علی‌بن یقطین به دلایلی او را راه نداد؛ لذا وقتی آن سال علی‌بن یقطین در مدینه خواست خدمت امام(علیه‌السلام) برسد، امام به او اذن ورود ندادند و فرمودند: چرا شیعۀ ما به تو مراجعه کرد؛ اما به او اذن ورود ندادی؟ برگرد رضایت او را جلب کن تا من به تو اذن ورود دهم. بعد حضرت او را با طی‌الارض از مدینه به کوفه رساندند. نیمۀ شب علی‌بن یقطین رفت در خانۀ ابراهیم را زد، وقتی آمد، از او عذرخواهی کرد، رضایتش را از او درخواست کرد و حلالیت طلبید. به این هم اکتفا نکرد، صورتش را روی زمین گذاشت و گفت: کف پای خودت را بر صورت من بگذار تا من از اینجا بروم. ابراهیم ‌خواست ممانعت کند که گفت: تا این کار را نکنی، من از اینجا نخواهم رفت. وقتی ابراهیم این کار را انجام داد، علی‌بن یقطین بلند شد، دست‌وروبوسی و خداحافظی کرد و باز با طی‌الارض به مدینه آمد و امام به او اذن ورود دادند. شاید این کار  علی‌بن یقطین به ملاحظۀ این بوده که احساس می‌کرده است، نکند خدای نکرده تکبری در وجود او سبب شده او را راه ندهد.

همچنین داستانی از امام هفتم(علیه‌السلام) راجع‌به صفوان نقل شده است که آن هم داستان خیلی زیبایی است. او شتربان بود و شترهای خود را به هارون‌الرشید کرایه داد برای اینکه اثاثیۀ خود را برای انجام حج تمتع حمل کند. وقتی صفوان خدمت امام هفتم(علیه‌السلام) رسید، حضرت به او فرمودند: صفوان، «کُلُّ شَیْ‏ءٍ مِنْکَ حَسَنٌ جَمِیلٌ مَا خَلَا شَیْئاً وَاحِداً»؛ یعنی همه چیز تو نیکوست، جز یک کار. یک کار بد انجام دادی که از آن خوشم نیامد. صفوان گفت: قربانتان شوم، مگر چه کردم؟ فرمودند: «إِکْرَاؤُکَ جِمَالَکَ مِنْ هَذَا الرَّجُلِ»؛ یعنی اینکه شترهای خود را به این فرد کرایه دادی. با حالت تحقیرآمیزی هم اسم هارون را گفتند. گفتند: به این مرد کرایه دادی. صفوان گفت: من برای گناه ندادم، در مسیر حق بوده. فرمودند: بالأخره شما می‌خواهی که هارون زنده برگردد و پول اجارۀ شترهایت را به تو بدهد!؟ گفت: بله، فرمودند: شما نباید ولو در ذهن خواستار استمرار حیات طاغوت باشی. وقتی صفوان این جمله را از حضرت شنید، بلافاصله فکر کرد چه بکند؟ نمی‌توانست شترها را از هارون پس بگیرد؛ لذا بهترین راه را این دید که شترهایش را به نفر سومی بفروشد. البته به آن مشتری گفت: شترها در اجارۀ هارون است و بعد از موسم حج می‌آید. بااین وجود شترها را فروخت به‌خاطر اینکه رضایت امام(علیه‌السلام) را جلب کند و درواقع به‌راحتی بتواند در حق هارون نفرین کند و  تقاضای مرگ او را بکند. امام هفتم(علیه‌السلام) شیعیان خود را در انقلابی‌بودن و انقلابی بار‌آمدن این‌گونه تربیت می‌کردند.

رهبر معظم انقلاب(دام‌ظله) در دیدارهای اخیرشان و هم در دیدار اعضای خبرگان، به انقلابی‌ماندن توصیه کردند. توصیه کردند که حتی خبرگان انقلابی بمانند. در دیداری هم که با انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان داشتند، آن‌ها را به انقلابی‌بودن و انقلابی‌ماندن سفارش کردند. در دیدار با روحانیونی که از قم خدمتشان رسیدند نیز این توصیه را کردند.

این نکتۀ مهمی است و در شرایط فعلی یکی از رموز مهم بقاء انقلاب ما به همین است که مسئولان و مجموعه‌های فکری و فرهنگی کشور، هم حوزه و هم دانشگاه باید روحیۀ انقلابی‌بودن و ماندن را در خودشان تقویت و حفظ کنند.

نکتۀ دومی که در هفتۀ آینده باز با آن مواجه هستیم، بعثت نبی گرامی اسلام، حضرت خاتم انبیاء محمد(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) است. خدای متعال با بعثت آن بزرگوار که نتایج فراوانی برای امت اسلامی داشته، بر مؤمنان منت می‌گذارد. در آیۀ 164 سورۀ آل عمران فرمود: «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنینَ إِذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی‏ ضَلالٍ مُبینٍ»؛ یعنی خداوند متعال با بعثت پیامبر بر مؤمنان منت گذاشت و بعد سه نکته بیان می‌کند که درواقع وصف‌ها مشیر به علت حکم است.

 چرا خداوند منت می‌گذارد؟ برای فواید آسان و فراوان ایشان. آن فواید چیست؟ 1. «یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ»؛ یعنی آیات الهی را بر مردم تلاوت می‌کند، آیاتی که قانون تربیت انسان‌ها و تزکیه و تعلیم آن‌هاست؛ 2. «وَ یُزَکِّیهِمْ»؛ یعنی آن‌ها را تزکیه می‌کند و 3. «وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ»؛ یعنی دو چیز به آن‌ها تعلیم می‌دهد: یکی تعلیم کتاب و دیگری تعلیم حکمت.

خدای متعال در سورۀ بقره از منت‌گذاشتن نهی کرده است، فرمود: «لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأَذى‏[4]» منت که همان اظهار نعمت به شخص مخاطب است، سبب بطلان نعمت انسان و لطف انسان می‌شود[Z1] . همچنین فرمود: «لَهُمْ أَجْرٌ غَیْرُ مَمْنُونٍ»[5]؛ یعنی در قیامت به بهشتیان پاداش بدون منت عطا می‌کنیم.

حال چه شده است که در بعثت پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) فرمود: منت گذاشتیم؟ این شاید به لحاظ تذکر به ماست. یعنی همین منت هم استفادۀ بیشتر ما از این نعمت بزرگ را به ما تذکر می‌دهد.

خدای متعال در آینده هم، ظهور حضرت ولی عصر(عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) را با منت توأم کرده است، در آیۀ پنج سورۀ قصص می‌‌فرماید: «وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ». ما تصمیم داریم منت بگذاریم. هنوز نیامده می‌فرماید: می‌خواهیم منت بگذاریم و حجت الهی را ظاهر کنیم. این‌ها به‌خاطر این نیست که خدای متعال بخواهد منتی را با نقمت به رخ ما بکشد، بلکه تذکر به ماست تا از این نعمت‌ها بهره ببریم.

از همین نکتۀ دوم به روز دوازدهم اردیبهشت اشاره می‌کنم که روز شهادت شهید آیت‌الله مطهری(قدس‌سره) است که به همین مناسبت به روز معلم هم یاد شده است و همچنین به وظیفۀ معلمان عزیز هم اشاره کنم که در راستای همین تزکیه و تعلیم است.

 آموزش‌و‌پرورش درواقع ترکیب همین تعلیم و تزکیه‌ است که حداقل در چهار جای قرآن تکرار شده است و در این چهار جا هم، سه جا تزکیه بر تعلیم مقدم شده است؛ یعنی اول تزکیه و بعد تعلیم. این وظیفۀ بزرگ بر عهدۀ آموزگاران و دبیران محترمی است که افکار نوجوانان و جوانان در اختیارشان است. باید تلاش کنند ضمن اینکه رشته‌های مختلف علوم را به دانش‌آموزان عزیز و دانشجویان گرامی تعلیم‌ می‌دهند، آن‌ها را از نظر فکری هم تربیت کنند و افرادی مؤمن، متدین و از جمله انقلابی بار بیاورند.

در جلسه‌ای که خدمت رهبر معظم(دام‌ظله) بودم، رؤسای دانشگاه‌های آزاد هم خدمتشان بودند، ایشان دست مبارکشان را روی شانه‌شان گذاشتند و فرمودند: خروجی دانشگاه‌هایتان علاوه بر تخصص، تعهد هم باید باشد و فرمودند این را باید بر دوش خودتان احساس کنید، این هم وظیفۀ شماست. فکر نکنید که دانشجو باید فقط از نظر تخصص جلو برود؛ بلکه باید تخصص او همراه با تعهد و تدین او باشد.

امیدوارم مقام معلم که مقام بسیار بزرگی است، توسط متعلمان، خوب اکرام و تکریم شود. ما هم اینجا از همۀ آن عزیزان تکریم می‌کنیم و آرزوی موفقیّت می‌کنیم هم برای معلمان، هم برای متعلمان.

اعوذبالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم، قل هو الله احدا ، الله الصمد، لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد.

 

خطبۀ دوم

مجدداً خودم و همۀ عزیزان را سفارش می‌کنم به رعایت تقوا هم در امور فردی هم در امور اجتماعی، هم داخل منزل هم بیرون منزل، هم در تنهایی و هم در بین جمع، هم در ارتباط با مخلوق و هم در ارتباط با خالق. در این خطبه هم باز به دو روایت دربارۀ اهمیت نماز جمعه اشاره کنم که می‌خواهم ضمن آن احکامی هم گفته باشم.

زراره می‌گوید: آنقدر امام صادق(علیه‌السلام) ما را تحریم کردند و تشویق به حضور در نماز جمعه کردند که فکر کردیم منظور امام(علیه‌السلام) این است که از صبح جمعه در منزل خدمتشان برویم و برای اقامۀ نماز جمعه آماده باشیم: «حَثَّنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(علیه‌السلام)‏ عَلَى صَلَاةِ الْجُمُعَةِ حَتَّى ظَنَنْتُ أَنَّهُ یُرِیدُ أَنْ نَأْتِیَهُ»؛ لذا به حضرت گفتیم: منظورتان این است که ما صبح خدمتتان بیاییم؟ فرمودند: نه، منظورم این است که شما و من حضور در نماز جمعه پیدا کنیم[1].

در حدیث دیگری امام صادق(علیه‌السلام) فرمودند: «إِنَّمَا جُعِلَتِ الْجُمُعَةُ رَکْعَتَیْنِ مِنْ أَجْلِ الْخُطْبَتَیْنِ»؛ یعنی علت دو رکعتی‌بودن نماز جمعه، دو خطبه‌ای است که خوانده می‌شود. بعد فرمودند: «فَهِیَ صَلَاةٌ حَتَّى یَنْزِلَ الْإِمَامُ»؛ یعنی درواقع آن خطبه‌ای هم که امام جمعه می‌خواند، به منزلۀ نماز است تا وقتی که خطبه تمام شود و پایین بیاید[2]. لذا شما سعی کنید در حین خطبه‌ها با کسی صحبت نکنید. مراجع تقلید هم احتیاطی می‌کنند که در هنگام خطبه صحبت نشود.

چند نکتۀ مهم هست که باز در این خطبه خدمت شما عرض می‌کنم. یکی دیداری بود که در هفتۀ گذشته کارگران عزیز خدمت رهبر انقلاب(دام‌ظله) رسیدند. قبل از خطبه‌ها هم در این زمینه صحبت شد؛ منتهی بنده هم هشت نکته از مجموع فرمایشات رهبر معظم انقلاب(دام‌ظله) جمع بندی و استخراج کرده‌ام که به آن‌ها اشاره می‌کنم.

1. راجع‌به ارزش کار بدنی و علمی بود؛ لذا وقتی از کارگر صحبت می‌شود، فقط کار بدنی معیار نیست. کسانی هم که در مراکز علمی کار فکری می‌‌کنند، آن‌ها هم کارگرانی هستند که باید برای کار آن‌ها ارزش قائل بود.

2. دربارۀ مشکلات خاصی که برای بعضی یا بسیاری از کارگران وجود دارد، از قبیل بیکاری، تأخیر در پرداخت حقوق یا قوانین متغیری که هم برای کارفرمایان و هم کارگران مشکلاتی را ایجاد می‌کند؛ لذا شایسته است برای رفع این مشکلات تدبیر خوبی شود.

3. افتخار جامعۀ کارگری این است که جامعۀ کارگران در طول تاریخ پس از انقلاب هیچگاه به تبلیغات اجانب که آن‌ها را تحریک می‌کردند و به بعضی خواسته‌های خودشان سوق می‌دادند، جواب مثبت به آن‌ها ندادند و این افتخار بزرگی برای آن‌‌ها در طول تاریخ انقلاب است.

4. تذکر به تقویت تولید داخلی. فرمودند: بنا بر بعضی از آماری که به من دادند، حدود 60درصد از کارگاه‌های کشور یا نیمه‌تعطیل است یا کاملاً تعطیل و فقط حدود 40درصداست که با ظرفیت کامل کار می‌کند. انتظار داشتند به‌خصوص امسال که سال اقتصاد مقاومتی است اقدام و عمل خوب و جهادگونه‌ای در این زمینه انجام شود.

5. ممنوع‌بودن ورود اجناس خارجی که مشابه داخلی دارند.

6. نظارت دولت بر واردات. اشاره فرمودند: دولت نظارت کند اجناسی از خارج نیاید که بخواهد رقیب اجناس داخلی باشد. تأکید رویِ آوردن اجناس نباشد، بلکه تأکید رویِ آوردن فناوری‌ها به داخل کشور باشد.

7. اعتمادنداشتن کشور و مسئولان ما به آمریکایی‌ها. فرمودند توافقی که بر اثر برجام انجام گرفته، روی کاغذ است؛ اما در عمل ما از مسئولان آمریکایی ایران‌هراسی را می‌بینیم. چطور به آن‌ها اعتماد داشته باشیم؟! آمریکا دشمن ماست، چه به روی خود بیاوریم و چه به روی خود نیاوریم.

8. حل مشکلات اقتصادی در داخل کشور است، نه در خارج از کشور و در پای میز مذاکرات.

اشاره به مسئلۀ حج

نکتۀ دومی هم که می‌خواهم اشاره کنم، دربارۀ بحث حج است. این روزها در اخبار ملاحظه می‌کنید که مسئولان ما در حال انجام گفتگو با مسئولان عربستانی هستند. حج حق همۀ مسلمان‌هاست، چه انجام حج تمتع و چه عمرۀ مفرده.

اینکه مرکز اسلام، خانۀ خدا، در کشوری باشد، این برای آن‌ها حق انحصار ایجاد نمی‌کند. آن‌ها فقط می‌توانند میزبان باشند در موسمی که مسلمان‌ها می‌خواهند آنجا بروند و اعمال عمره یا حج را انجام بدهند. رژیم فاسد فعلی عربستان، رژیمی گردن‌زن، تفرقه‌افکن، داعش‌پرور، تکفیر کن است. رژیمی است که با دشمنان اسلام دست دوستی داده است. حرمت ما را رعایت نکردند. در همین ماه‌های حرام می‌دیدید که هنوز به جنگ و قتال خودشان ادامه می‌دهند. در کشتار حجاج ما در سال 66 سابقۀ ننگینی دارند. چهارصد نفر از حجاج در کنار خانۀ خدا، در حرم امن الهی، با اسلحه به خاک و خون کشیده شدند، در حج سال گذشته هم حدود هفت هزار نفر در حرم الهی با لباس احرام به زمین می‌افتند. افراد زیادی آنجا ناظر بودند، از صحبت‌هایی که شنیدید، می‌گویند: اگر آبی به آن‌ها می‌رسید، یقیناً بسیاری از آن‌ها از دنیا نمی‌رفتند. ممکن است عربستان بگوید ما ابتدئاً فکر نمی‌کردیم چنین جنایتی به‌وجود بیاید. در اثر راه‌هایی که بسته بودند و در استمرار بر افعال این جنایت، واضح است که این‌ها مقصر هستند. حالا چطور رژیم سعودی نه از کار گذشتۀ خود عذرخواهی می‌کند، نه جبران می‌کند، نه برای امنیت آیندۀ حجاج تصمیم می‌گیرد و قول خاص و تعهد ویژه‌ای برای آینده نمی‌دهد؟ مسلمان‌ها چگونه با خاطر جمع بتوانند اعمال حج را انجام بدهند؟ فرض بفرمایید رژیم سعودی بخواهد در آینده هم به گردن زنی خود ادامه دهد، نه به نخبه‌های کشور خود، اشخاصی همچون آیت الله نمر(قدس‌سره) و همراهان او رحم کند و آن‌ها را با وضع بسیار دلخراشی گردن بزند و نه به مسلمان‌های خارج از کشور خود. رسماً به یمن و بحرین بیایند و لشکرکشی کنند و حتی در ماه‌های حرام الهی جنگ را متوقف نکنند. بر فرض رژیم سعودی نخواهد دست از این کارهایش بردارد و در آینده بخواهد باز هم به پرورش تروریست ادامه دهد، باز بخواهد دست خیانت خود را به سوی آمریکایی‌ها دراز کند و بخواهد بین مسلمان‌ها، شیعه و سنی، تفرقه بیندازد.

این کار تا کی باید ادامه پیدا کند؟ سازمان کنفرانس اسلامی در این جهت مسئولیت بزرگی دارد. کشورهایی که در موسم حج یا عمره حاجی دارند، کمیسیونی مرکب از همۀ این کشورها با هماهنگی و به میزبانی کشور سعودی بگیرند و برای حجی با عزت، و امنیت برنامه‌ریزی کنند. یک حج ابراهیمی که بت‌شکن باشد و آمریکا را به هراس بیندازد. چنین حجی را برنامه ریزی کنند.

نکتۀ دیگر را هم دربارۀ بحث امنیت اخلاقی عرض کنم که کمابیش توسط نیروی انتظامی در حال انجام است. تشکر می‌کنیم از زحمتی که نیروی انتظامی در این زمینه انجام می‌دهد. البته این برای رعایت حداقلی حدود الهی است. ما هنوز نتوانسته‌ایم جامعه‌ای داشته باشیم که اقل واجبات در آن انجام بگیرد و منکرات یقینی در آن ترک شود؛ لذا حرکتی که نیروی انتظامی در این زمینه انجام می‌دهد، به‌هدف‌رسیدن این منظور است.

 اما ملاحظه می‌کنید وضعیت ترک‌ دو فریضۀ مهم امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر را با شرایط خاصی که به وجود آمده است. از طرفی قانونی که سال گذشته در مجلس شورای اسلامی مصوب شد، هنوز به اجرا درنیامده است، دشمنان هم از بیرون به‌شدت فحشا و منکرات را ترویج می‌کنند، جاهلان هم در داخل منکرات را اجرا می‌کنند. بعضی مسئولان هم دانسته یا ندانسته در تضعیف همین حرکت جزئی صحبت‌هایی می‌کنند.

من توصیه می‌کنم اگر بعضی از عزیزان پیشنهادی دارند، پیشنهادات خودشان را در جلسات خصوصی به من بیان کنند. چه نیازی دارد که در جامعه و در تریبون‌های عمومی گفته شود؟ آیا اغراض سیاسی از این تذکردادن‌ها پشت صحنه هست؟ آیا توهم رأی آوری برای آینده در ذهنشان هست که فکر مردم را مغشوش می‌کنند؟ وقتی در دل مردم جرقۀ امیدی در تذکر‌دادن و مبارزه با منکرات شود، فوری می‌بینید بعضی رسانه‌ها و بعضی مسئولان اقداماتی می‌کنند. در فضاهای مجازی هم که الی ماشاءالله تهمت‌ها و سانسورکردن کلمات و مسخره‌کردن بعضی افراد که زیاد است. در این اوضاع و احوال شایسته است همه باهم دست‌به‌دست هم دهیم و حمایت کنیم از حرکت‌های خاص جزئی که برای امنیت کشور خودمان انجام می‌گیرد.

 بنده به مجریان این امر عرض کردم شایسته نیست در صحنه مقابله شود با کسانی‌که رعایت حیای عفت عمومی را نمی‌کنند. ما درگیرشدن را مصلحت نمی‌دانیم. گاهی تبعات دیگری دارد. درگیری کار اروپایی‌ها و آمریکایی‌هاست که با مردم کشور خودشان درگیر می‌شوند و با چوب و باتون به آن‌ها می‌زنند. با آن‌ها وحشیانه عمل می‌کنند به‌خاطر اینکه دلیل ندارند. بنده مرتب توصیه کرده‌ام، اینجا هم عرض می‌کنم که نیروی انتظامی ما می‌تواند با بیان خوب و با آرامش برخورد کند. البته کسانی‌که هنجارشکن هستند، آن‌ها را برای اغناء فکری و اصلاح فکرشان به ستاد احیاء امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر ارجاع دهند تا متخصصان خواهری که از حوزه و دانشگاه در آنجا حضور دارند، نیم ساعت با آن‌ها صحبت کنند و فکر آن‌ها را اغناء کنند. وقتی متوجه خطای خودشان شدند، به آن‌ها اجازۀ مرخصی بدهند.

دین ما دین عقلی است، دین استدلالی است. شاید کوتاهی ما باعث این شده، شاید ما نتوانسته‌ایم پیام شیرین دین خودمان را درست به خواهرانمان منتقل کنیم. الان دلیل‌ها گفته می‌شود، هشت دلیل عقلی را بنده در یکی از خطبه‌ها اشاره کردم که عقلای عالم با این هشت دلیل عقلی رو به حجاب برتر که بهترینش همان چادر مشکی است، سوق پیدا می‌کنند و به سمت ما حرکت می‌کنند. باید این دلیل‌ها را مطرح کنیم، استدلال کنیم. اگر عزیزی هم در رد این ادلّه صحبتی دارد، ما آمادۀ شنیدن هستیم. در بعضی فضاهای مجازی مسخره ‌کنند، عبارت‌ها را قطعه‌قطعه ‌کنند، درحالی‌‌که نمی‌توانند جواب بدهند. این نشانۀ عجز آن‌هاست.

آخرین عرضی هم که دارم راجع‌به عزیزانی است که در این چند شب، هفتۀ نکوداشتی در اصفهان داشتند. زحمات فراوانی کشیده می‌شود، کسانی هم که این‌گونه جلسه‌ها را برپا می‌کنند، اهداف خیرخواهانه‌ای دارند؛ اما در مقام عمل، آنچه می‌خواهیم از آب در نمی‌آید و همیشه برای مؤمنان مشکلاتی ایجاد می‌کند. مرتب به ما در این هفتۀ گذشته حضوری و تلفنی تذکر دادند، به ما ایراد گرفتند و بنده هم ایراد این‌ها را وارد می‌دانستم. توصیه‌ای که به عزیزان مجری دارم این است که مقدار بیشتر با روحانیان و بزرگان شهرتان ارتباط داشته باشید، با نخبه‌های شهر جلسه بگیرید.

 با چند نفر برای برگزاری این جلسه هماهنگی کردید ؟! اگر جلسه می‌گرفتید، علما به شما راهنمایی خوبی می‌کردند که این مشکلات به‌وجود نیاید و اصفهان را بتوانید معرفی کنید و خوب اطلاع‌رسانی کنید. گردشگری خوبی داشته باشید.

 گاهی ما بعد از پیروزی انقلاب معجزاتی می‌بینیم! مثلاً گاهی گفته می‌شود که صدای بلندگو در مسجد امام، صدای مناجات، دعا، اعتکاف برای کاشی‌های اینجا ضرر دارد؛ اما در هفتۀ نکوداشت سال گذشته، در کنار همین میدان امام باندهای قوی‌ای گذاشته بودند که تا چندین کیلومتر صدایش می‌رفت. این از حول و قوۀ الهی بود که کاشی‌ها هیچ مشکلی پیدا نکرد، این‌ها از معجزات انقلاب ماست.

چندین سال است می‌گویم از بلندگوهای اینجا اذان را درست پخش کنید، حدود پنج سال است که می‌گویم اگر می‌خواهید رحمت الهی نازل شود، این کار را بکنید. در طی این پنج سال ده‌ها طرح به وجود آمد. الان هفته‌ای یک طرح مرتب رونمایی می‌شود و برگزار می‌شود؛ اما به مباحث دینی که می‌رسد، نمی‌دانم چه می‌شود! این هم یکی از معجزات دیگری است که گاهی بیت‌المال برای مسائلی پول دارد؛ اما به کارهای دینی که می‌رسد ناگهان مشکلات این چنینی پیدا می‌کند. گاهی برای آن بحث‌ها قبل از اجرا تصویب می‌شود که فلان مبلغ داده می‌شود؛ اما وقتی به آن‌ها عرض می‌کنم برای کارهای فرهنگی جوان‌هایی که در مساجد کار می‌کنند، پول داده شود، صحبت از نداری می‌کنند. گاهی هم که می‌خواهد داده شود، با تأخیر چند ماهه، بعد از چند ماه زیر یک دهمش را کمک می‌کنند. عرض من این است، نمی‌دانم چیست! گاهی به ما می‌گویند: پول نیست؛ اما برای بعضی مسائل خوب پول وجود دارد! مشکلاتی که گاهی برای بعضی ایجاد می‌شود. روی صحبتم با هیچ‌کس نیست. در این خطبه نمی‌خواهم خدای نکرده غیبت کسی را بکنم.

 عرضم این است: همۀ ما دست‌به‌دست هم بدهیم، به‌جای اینکه بعضی بخش‌های صحبت من را در رسانه سانسور کنند، در فکر این باشیم چه کنیم؟ زمانی لولۀ آبی برای استان یزد زود تصویب شد و آب هم رفت و مردم اصفهان هم به بزرگواری خودشان چیزی نگفتند. الان از سال گذشته بنده چندین بار به مسئولان گفتم که یک لولۀ آب هم تا شرق اصفهان بکشید. چندین هکتار زمین‌هایی که حاصل‌خیز بود و الان خشکسالی ایجاد شده، این‌ها را باز زیر کشت ببرید، آبیاری قطره‌ای بکنید. به استاندار محترم سال گذشته صحبت کردم ایشان فرمودند: اتفاقاً همین لوله‌ای که برای یزد می‌رود، کاملاً ظرفیتش استفاده نمی‌شود و از همان لوله می‌شود سه راهی زده بشود و برود به طرف جرقویه، شرق اصفهان هم مجدداً چندین هکتار زیر آبیاری قطره‌ای البته برود. این چه کار خوبی است. بیاییم با هم دیگر دست‌به‌دست هم دهیم، زود این کارها انجام شود.

 امسال که سال مقاومتی است، یعنی اقتصاد ما باید مقاومت داشته باشد و مقاومت‌داشتن اقتصاد ما در این است که تولید را تقویت کنیم، اشتغال را زیاد کنیم و به درد دل مردم برسیم. امیدوارم این صحبت‌های من که از سر دلسوزی بود باعث نگرانی کسی نشود. همه با هم در فکر تعالی بیشتر استان اصفهان و کشور عزیزمان ایران اسلامی باشیم.

اعوذبالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم، اذا جاء نصرالله و الفتح، و رأیت الناس یدخلون فی دین الله افواجا، فسبح بحمد ربک واستغفره انه کان توابا.



[1] . وسائل الشیعه، ج7، ص309.

[2] . وسائل الشیعه، ج7، ص313.

 

 

 


[1] . حج، 32.

[2] . وسائل الشیعه، ج7، ص301.

[3] . الکافی، ج3، ص419. وسائل الشیعه، ج7، ص308.

[4] . بقره، 264.

[5] . فصلت، 8.


 [Z1]

 

 

کانال تلگرام - دروس کانال تلگرام - بیانات و اخبار