مسئولین است با قدرت و با سرعت روند کاهش تعهدات را با روحیۀ انقلابی که انتظار رهبر معظم است انجام بدهند تا ایران اسلامی در آینده شاهد پیشرفتهای بیشتر و استقلال زیادتر باشد
بسم الله الرحمن الرحیم
خطبۀ اول نماز جمعه
28تیر1398
سفارش به تقوای الهی
در ابتدا خودم و همۀ عزیزان را به مطلب رکن خطبه که رعایت تقوای الهی است سفارش میکنم. یکی از موارد رعایت تقوا، تقوا داشتن در فضای مجازی است. غیبتکردن که گناه آن از زناکردن هم شدیدتر است مختص به گفتار زبانی نیست. تعریف غیبت این است: «ذِکْرُکَ أَخَاکَ بِمَا یَکْرَهُ»[1] برادر دینی خودت را به گونهای یادآوری کنی که اگر او بشنود و حضور داشته باشد میبینید که خوشش نمیآید. این یادآوری اعم از این است که من با زبان خودم بدی کسی را یادآوری کنم یا در نامه یا نوشتهای بنویسم و یا بدی یک کسی را برای دیگران بفرستم و امروزه شامل فضای مجازی هم میشود. بالاخره وقتی بدی کسی گفته بشود و آن در فضای وسیعی باشد، مخاطبان زیادی هم در آنجاهستند که هرچه بیشتر باشد، گناه بزرگتر میشود. لذا باید دقت بکنیم غیبتکردن که یادآوری بدی یک مؤمن است، چه با زبان و چه با گفتار، با نوشته و چه در فضای مجازی اینها را ملاحظه کنید و اگر خدای ناکرده در گذشته چنین کردهایم حلالیت بطلبیم و فوری جبران بکنید.
اهمیت روز جمعه و تعظیم آن و نماز جمعه
در آستانۀ چهل سالگی برپایی نماز جمعه هستیم. به یکی دو روایت پیرامون اهمیت روز جمعه و تعظیم روز آن و نماز جمعه اشاره میکنم. امام صادق(علیهالسلام) میفرمایند: «إِنَّ اللَّهَ اخْتَارَ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ شَیْئاً فَاخْتَارَ مِنَ الْأَیَّامِ یَوْمَ الْجُمُعَةِ»[2] پروردگار از بین هر چیزی یک چیزی را انتخاب کرد و از بین روزهای هفته، روز جمعه را انتخاب کرد. دربارۀ آیۀ قرآن: «و شاهد و مشهود» امام صادق(علیهالسلام) میفرمایند آن شاهدی که شهادت میدهد، روز جمعه است که مردم در آن روز چه کردند، حق روز جمعه را ادا کردند یا نه؟!
فرمودند: «وَ هُوَ أَفْضَلُ مِنَ الْفِطْرِ وَ الْأَضْحَى» روز جمعه ارزش آن از عید فطر و عید قربان بالاتر است به جز عید غدیر خم که آن را فرمودند افضل اعیاد است که در روز هجدهم ذی حجه است. فرمودند امام زمانمان روز جمعه قیام خواهند کرد و خروج میکنند. قیامت هم روز جمعه برپا میشود و بهترین عمل در روز جمعه را هم فرمودند: «وَ مَا مِنْ عَمَلٍ أَفْضَلَ یَوْمَ الْجُمُعَةِ- مِنَ الصَّلَاةِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ»[3].
ذلت دشمن در سالهای اخیر
مطلبی را که در این خطبه میخواهم اشاره بکنم این است که دشمن بهخصوص در این سالهای اخیر در اوج ذلت و افول قرار گرفته است. دشمنی که در اوایل انقلاب حالت تهاجمی به کشور ما را داشت از طریق لانۀ جاسوسی، از طریق کودتای نوژه، جریان ورود به طبس و موارد دیگر امروزه مواجه شد با داخل کشور خودش که آهسته میگویند داریم آسیب میبینیم. در مجلس سنای خودشان اختلاف نظر هست و علیه رئیس جمهور آمریکا موضعگیری میکنند. خب این یکی از برکات نظام اسلامی ما و استقامت ملت انقلابی و رشید ماست. در عین حال باید توجه داشته باشیم دشمن بهترین راهی را که برای مقابلۀ با نظام ما دارد دست گذاشتن روی آسیبهای اجتماعی ماست. فشار اقتصادی، یکی از مسائلی است که بالاخره فشار زیادی آن هم به قشرهای متوسط و پایین جامعه میآید و یا آسیبهای فرهنگی و دینی که ملاحظه میکنید به بهانههای مختلف با شعارهای عامهپسند میآیند سبک زندگی و افکار خودشان را بر ما تحمیل میکنند و سبب تنزل روحیۀ انقلابی یا گذشت از اصول نظام در بخشی از ماها ممکن است بشود. به بهانۀ آزادی دین دست میگذارند روی دفاع از بهاییها و یا اقلیتهای دیگری که غیر قانونی هستند. به بهانۀ تساوی جنسیتی میآیند روابط نامشروع را ترویج میدهند. به بهانۀ حق آزادی و اطلاعداشتن، جریان سند 2030 را میآیند به ما تحمیل میکنند. به بهانۀ تساوی حقوق، ترویج بیبندوباری و ولنگاری را در جامعه میکنند و به بهانههای مختلف، به بهانۀ دفاع از حقوق حیوانات مثلاً سگگردانی را ترویج میکنند و یکی از آسیبهای مهم جامعۀ ما متأسفانه امروز بیبندوباری درمورد بحث حجاب و عفاف است.
عفاف و حجاب در جامعه
بنده اولاً تشکر میکنم از حضور مردمی و خیزش عمومی برادران و بهخصوص خواهران گرامی که هم دیروز و هم هفتۀ گذشته اجتماعاتی را در دفاع از حجاب داشتند. در این زمینه تحرکاتی بود، تلاشهای خوبی انجام گرفت. در عین حال توصیۀ بنده این است که سعی کنیم برادران و بهخصوص خواهران را با دلیل عقلی اقناع بکنیم. بالاخره جوان ما دارای فکر است، دارای عقل است و اگر دلیل بشنود بسیاری از افراد جامعه به رعایت حجاب قانع میشوند. همۀ ما میدانیم زیبایی پوشش هم برای برادران و هم برای خواهران و البته بیشتر برای خواهران است و زیباییاش را درون خودمان احساس میکنیم. زشتی برهنگی و ولنگاری را همۀ ماها اعتراف داریم منتها وقتی در سطح جامعه قرار میگیریم بالاخره عدهای هستند نفس آنها بر عقلشان حاکم است. نفس مایل است جلوی آن فجور باشد؛ «بَلْ یُریدُ الْإِنْسانُ لِیَفْجُرَ أَمامَهُ»[4] میخواهد بیبندوباری باشد، سوء استفادۀ جنسی بکند، چه با چشم خودش و چه با اعضای بدن خودش، لذا به اینجا که میرسد بیبندوباری را ترویج میکند. در کنار این حکم نفس بحث زیبا نشاندادن خود هم یک نکتۀ دیگری است که هر کسی میخواهد خودش را به عنوان اولین زیبا ولو در یک جمعی معرفی بکند که من زیباتر از بقیه هستم و در این مسابقۀ زیبایی دیگر حاضر است عمل جراحی بکند، آرایش بکند، انواع مدهای لباسها را بپوشد. کار سختتر میشود، کمکم نور عقل ضعیف میشود. سختتر وقتی میشود که بحث آراستگی و تمیزی را هم بعضی بهانه میکنند. به بهانۀ اینکه مؤمن باید آراسته باشد، زیبای ظاهری را مخلوط با آن بحث تمیزی میکنند. لذا تفکیک این مباحث یک مقدار سخت و مشکل میشود.
فواید فردی، خانوادگی حجاب
اما همۀ ما میدانیم بالاخره حجاب و عفاف هم فواید فردی، هم فایدۀ خانوادگی دارد و هم فایدۀ اجتماعی دارد. فایدۀ فردی آن برای کسی که پوشش را رعایت بکند، برادران هم توجه بکنند، همه باید دقت بکنیم. انسان عاقل کسی است که به فرمان عقلش دقت میکند و استدلال را وقتی شنید در مقابل استدلال خاضع است. فایدۀ فردی پوشش را میشود در حفظ حیا، عفت و غیرت دید. سه تا بحث مهم اخلاقی است که دیگر من بازش نمیکنم و توضیح نمیخواهم بدهم؛ اما کسانی که رعایت میکنند هم حیای آنها، هم عفت آنها و هم غیرت آنها این محفوظ میماند.
فایدۀ خانوادگیاش این است که افراد وقتی پوشش را رعایت بکنند دیگر مردها در جامعه نگاهشان به زنهای نامحرم نمیافتد که سبب بشود گاهی نسبت به همسر خودش بیمیل بشود، همسر خودش را با دیگران مقایسه بکند، گاهی تعدد ازدواج به سرش بیفتد، تمایل به تعدد پیدا بکند و چه مشکلاتی را برای خانوادهها به وجود میآورد. در حالی که اگر پوشش رعایت بشود این خانم به خصوص اگر رعایت بکند به حقوق خانوادهها دارد احترام میگذارد و زندگی خانوادهها را دارد استحکام میبخشد.
فایدۀ اجتماعی حجاب
و اما فایدۀ اجتماعیاش هم خیلی روشن است. رعایت حجاب و پوشش برای خواهران و برادران سبب میشود چشمها در جامعه پاک باشد و دیگر ناپاک نباشد. آسیبهای اجتماعی و خشونتهایی که منشأ شهوانی دارد، اینها بهشدت کاسته میشود و در جامعه یک آرامش فکری را مشاهده میکنیم. افراد در فکر خدمتکردن به یکدیگر هستند نه در فکر رابطۀ نامشروع با یکدیگر. دیگر زنان و دختران هم با آرامش در جامعه حرکت میکنند. بالاخره آن رانندهای که قبل از اینکه پلیس به او اخطار قانونی بدهد، خودش قوانین رانندگی را رعایت میکند، این به فرمان عقل درونی خودش دارد عمل میکند. این به فکر سلامت خود و جامعه است. آن خانمی هم که با پوشش چادر مشکی خودش دارد در جامعه حرکت میکند او هم در فکرِ فکر مردم است و به فکر سلامتی روحی و روانی جامعه است. آن رانندهای که کمربند میبندد قبل از اینکه بخواهد نیروی انتظامی به او اخطار بدهد او نباید بگوید کمربند اجباری را من زیر بارش نمیروم. این کمربند اجباری درست است رعایت قانون است؛ اما قبل از اینکه بحث الزام قانونی باشد الزام درونی عقلی است، حکم عقل است. حجاب هم همین است. دلیلش هم همین است که مشاهده میکنیم قبل از اسلام پوشش و حجاب بوده است یا گروههای غیر مسلمانی که در مدینه حضور داشتند آنها هم دارای حجاب بودند. فطرت انسان اصلاً با پوشش همراه است. برهنگی را حالت تنزل از انسانیت میدانستند و تشابه داشتن با حیوانات و این آسیبی است که امروزه در جامعه ما مشاهده میکنیم. آن کسی که به فکر هوای پاک جامعه است چرا به فکرِ فکر پاک جامعه نیست؟! من خواهشم این است توجه به این بحث خوب داشته باشیم. به خصوص به خانوادهها و آموزش و پرورش تذکر میدهم که از همان کلاس اول ابتدایی اگر دختران خودتان را البته با تشویق، شوق در دلشان ایجاد بکنید که فقط با چادر رفت و شد بکنند، به سلامت روحی آنها کمک کردید، حیا و عفت آنها را غیرت آنها را حفظ و تقویت میکنید و هم جامعه امنیت اخلاقی بهتری پیدا میکند. این آیۀ 59 سورۀ احزاب را ملاحظه کردید که وقتی خداوند دستور میدهد که چادر را به خودتان نزدیک بکنید در کنارش میفرماید دلیل عقلی آن این است: «ذلِکَ أَدْنى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ» میگوید این بهتر است برای اینکه این زنها به پاکدامنی شناخته بشوند و مورد اذیت واقع نشوند. باز در همین سورۀ سی و سوم قرآن سورۀ احزاب آیۀ 32 آنجا که میفرماید: «فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ» زنها صدای خودشان را نازک نکنند، دنبال آن دلیل عقلیاش را بیان میکند: «فَیَطْمَعَ الَّذی فی قَلْبِهِ مَرَضٌ» میگوید آن جوانها، انسانهایی که فاسدند، بیمار دلند، طمع ارتباط نامشروع پیدا میکنند. لذا همۀ این روایتها این است، دیگر این نکتهای که گاهی گفته میشود، بعضی زنهایی که میخواهند بیبندوبار باشند نمیخواهند به فرمان عقلشان عمل بکنند بالاخره همه دارای فرهنگ یکسان نیستند. بعضی هم فرهنگ پایینی دارند، بحث حجاب اجباری را مطرح میکنند؛ در حالی که حجاب قبل از اینکه اجبار از بیرون باشد الزام عقلی درونی است. عقل میگوید از درون باید این را رعایت بکنید. چطور یک بیمار هیچوقت به پزشک نمیگوید نسخۀ اجباری تو را من قبول نمیکنم. پزشک اجبار به او نمیکند و میگوید عقل شما به شما فرمان میدهد که اگر میخواهید سلامتی جسمی پیدا بکنید باید این نسخه را عمل بکنید. این بایدها باید عقلی درونی است و حجاب هم همینطور است. ان شاء الله که هم برادران با پوشش مناسب خودشان و به خصوص خواهران با داشتن چادر مشکی خودشان که بهترین حجاب است در جامعه حضور یابند. رنگ مشکی رنگ صامت است؛ یعنی هیچگونه جاذبۀ ظاهری بیننده را به سمت خودش جذب نمیکند. لذا بهترین عفاف، بهترین حیا، بهترین غیرت در همین نحوۀ پوششی است که بالاخره هویت ملی و ایرانی ما بحمدالله در همین جهت بوده و افتخار ما به همین است که از چندین هزار سال قبل، قبل از اینکه دین اسلام ارشاد به ما بکند و دستور به این بدهد ایرانیها حجاب مناسب داشتند و ان شاء الله با حفظ این حجاب بتوانیم هویت ایرانی و اسلامی خودمان را باز محافظت بکنیم.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم
قل هو الله احد، الله الصمد، لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفواً احد
بسم الله الرحمن الرحیم
خطبه دوم نمازجمعه
28تیر1398
سفارش مجدد به تقوای الهی
مجدداً خودم و همۀ عزیزان را سفارش میکنم به رعایت تقوا و حدود الهی.
برخی از آداب نماز جمعه و توجه به آن
از جمله در بحث نماز جمعه دقت داشته باشید، هنگامی که خطیب جمعه شروع به صحبت میکند دو خطبه به منزلۀ دو رکعت نماز محسوب میشود. لذا دستور این است که کسی سخن نگوید؛ حتی اجازه ندارد کسی نماز بخواند یا تلاوت قرآن بکند. کسانی که دو طرف صف هستند روبه قبله ننشینند؛ بلکه رو به امام جمعه مینشینند و یک مقدار منحرف از قبله میشوند تا به سخنان امام جمعه خوب توجه کنند، اینها از آداب نماز جمعه است و بعد از اتمام دو خطبه تا امام جمعه میآید به نماز بایستد در آن چند ثانیه اشکالی ندارد کسی بخواهد با بغلدستی خودش صحبتی بکند. اما توجه به آداب نماز جمعه این نکات مهمی است که باید به آن هم توجه بکنیم و هم رعایت بکنیم. از جمله آداب نماز جمعه و روز جمعه 20 رکعت نافله است. روزهای دیگر نماز ظهر و عصر هر کدام 8 رکعت نافله دارد [که جمعا میشود] 16 رکعت. اما روز جمعه مستحب است انسان 10 تا 2 رکعتی نافله برای نماز جمعه یا نماز ظهر بخواند. کیفیتش هم بهتر این است که بعد از طلوع آفتاب 6 رکعت نافله میخوانند، یک ساعت و نیم بعد یک مقدار خورشید بالا آمد 6 رکعت دیگر نافله میخواند، خورشید وقتی در آسمان بالا آمد 6 رکعت دیگر نافله میخواند و 2 رکعت نافله را هم چند دقیقه قبل از اذان ظهر میخواند و خودش را دیگر آماده میکند برای نماز جمعه یا نماز ظهر. این روایت را دقت کنید؛ امام باقر(علیهالسلام) میفرمایند: «إِذَا کَانَ یَوْمُ الْجُمُعَةِ نَزَلَ الْمَلَائِکَةُ الْمُقَرَّبُونَ» روز جمعه که میشود ملائکۀ مقرب پروردگار نازل میشوند، همراه آنها کاغذهایی از جنس نقره است، قلمهایی از جنس طلا است، اینها دم درب مساجد روی صندلیهایی از نور مینشینند و مردم که وارد مسجد میشوند به ترتیب ورودشان ملائکه نام آنها را ثبت میکنند تا زمانی که خطیب نماز جمعه برای خطبهها حضور پیدا کنند. در آن صورت فرمودند: «فَإِذَا خَرَجَ الْإِمَامُ طَوَوْا صُحُفَهُمْ وَ لَا یَهْبِطُونَ فِی شَیْءٍ مِنَ الْأَیَّامِ إِلَّا یَوْمَ الْجُمُعَةِ»[5] وقتی خطیب خطبهها را شروع میکند، ملائکه این نامههای اعمال را که اسامی انسانها را در آن ثبت کردهاند اینها را میپیچند و حرکت میکنند میروند و دیگر فرود نمیآیند مگر روز جمعۀ آینده.
کثرت دعا به خصوص در اجتماع روز جمعه و همچنین آخرین ساعت روز جمعه زمانی که حدوداً نصف قرص خورشید دیگر دیده نمیشود و نصف آن دیده میشود، آن لحظۀ غروب خورشید باز از ساعتهایی است که دعا ردخور ندارد و مادرمان فاطمۀ زهرا(سلاماللهعلیها) در آن لحظهها دعا میکردند.
بیانات مقام معظم رهبری در ارتباط با نماز جمعه
رهبر معظم انقلاب در دیداری که با ائمۀ جمعه داشتند در دو روز گذشته مطالب مهمی را در ارتباط با نماز جمعه بیان کردند که بنده سه قسمت آن را خدمتتان عرض میکنم: یکی مفاد نماز جمعه را فرمودند که باید تأمین کنندۀ نیاز اجتماعی مردم باشد. مردم نیاز به ذکر و دعا دارند و باید این بخش تأمین باشد. همچنین تأمینکنندۀ نیاز مردم به همدلی و اتحاد باید در فضای نماز جمعه باشد و نیز گفتمانهایی که بصیرتزا و امیددهنده باشد. بیان موارد نادری که مشکلساز در جامعه است و خطیب جمعه پیگیری کرده است و به نتیجه نرسیده فرمودند اشکالی ندارد از تریبونهای نماز جمعه میتوانند خطبای جمعه پیگیری بکنند؛ اما این موارد اندک است. شایسته است که مشکلات جامعه از طریق هماهنگیهایی که با مسئولین میشود حل شود و افکار جامعه در اختلافات اینچنینی مشوش نشود. از این جهت هم وظیفۀ خطبا خیلی سنگین است.
مسئولین با ائمۀ جمعه هماهنگ باشند
در فرمایشاتی که دارند، در بیانهایی که دارند و هم وظیفۀ مسئولین است که اگر بخواهند این فرمایش رهبر معظم انقلاب را رعایت بکنند، مسئولین باید ارتباط دائمی با ائمۀ جمعه داشته باشند و از تکروی خودداری بکنند. کاری را میخواهند انجام دهند برای اطمینان از اینکه شرعی و قانونی است با ائمۀ جمعه اینها را چک بکنند. وقتی همراهی کردند مسلم است که امام جمعه هم آنها را ارشاد میکند و نیازی نیست از تریبونهای نماز جمعه مطرح بشود.
عزل و نصبهای قبل از انتخابات
یکی از مواردی که ناچارم اینجا عرض بکنم حالا از همین موارد اندک اما خیلی مهم است. از همین مواردی است که هماهنگی نمیشود و هرچه هم پیغام داده میشود دقت نمیشود و آن عزل و نصبهایی است که معمولاً قبل از انتخابات شروع میشود. در هفتههای گذشته چند مورد عزل و نصب در اصفهان داشتیم. مواردی دیگر هم باز دارد پیگیری و صحبت میشود معمولاً هم از تهران بعضی دارند پیگیری میکنند و این را اینجا عرض میکنم مصلحت نیست. مسئولین استان دقت بکنند جدای از اینکه بعضی کسانی که منصوب شدند مشکل دارند، سابقۀ جرم دارند و اینها از پیش چشم مردم دیگر غافل نیستند، مردم به اینها توجه میکنند. عزل و نصبهای جهتدار انتخاباتی و سیاسی اینها آرامش جامعه را به هم میزند و خواهش من این است دیگر این کار را انجام ندهند و اجازه بدهند مسئولین کار خودشان را انجام بدهند. مدیران با آرامش فکری کار خودشان را ادامه بدهند و آرامش جامعه به هم زده نشود که به موضعگیریهای خاصی در تریبونهای عمومی نیاز نشود.
حمایت از جریانهای انقلابی
نکتۀ دیگری که رهبر معظم اشاره داشتند حمایت از جریانهای انقلابی بود. انتظارشان این است که ائمۀ جمعه از جریانهای انقلابی و جریانهای دیگر همه را حمایت بکنند. بهخصوص جریانهای انقلابی و این باز لازمهاش این است که مسئولینی که در اجرای دولت بالاخره دارند کار میکنند، حمایت خودشان را علناً نشان دهند. این بار چندم است که رهبر معظم دارند این مطلب را بیان میکنند. یک اشارهای کردند به صداوسیما فوری دیدید رئیس صداو سیما نامهای داد و در اجراییکردن فرمان رهبر معظم همۀ ما دلشاد شدیم. ما انتظار داشتیم وقتی رهبر معظم دفاع از جریانهای انقلابی را دارند بیان میکنند فوری استاندار محترم نامهای را به ادارات مختلف بزنند. من در استانداری قبلی هم خدمتشان گفتم اما این کار انجام نشد. نامهای به مدیران کل ادارات زده شود و بگویند شما در این یک سال گذشته از جریانهای انقلابی در کجا حمایت کردید؟! بالاتر از آن وزیر کشور وظیفه دارد این کار را انجام دهد. وزیر کشور یک نامهای به کل استانها و استانداریها بزند و از آنها بخواهد کتباً بگویند که این فرمان رهبر معظم زمین نماند. در گوشه و کنار انسان مشاهده میکند برخلاف این نظر گاهی اقداماتی انجام میشود. بالاخره اگر کسی همراهی با فرمان رهبر معظم انجام میدهد مشروعیت حضور او در آن منصب وجود دارد و الا اگر بخواهد تخلف بکند مشروعیت او زیر سؤال میرود.
بیانات مقام معظم رهبری خطاب به اروپاییها
نکتۀ دیگری که در فرمایشات رهبر معظم بود خطاب به اروپاییها بود که اینها تعهد داده بودند تا به 11 شرطی که با ایران در قضیۀ برجام بود عمل بکنند که متأسفانه به هیچ یک از این 11 بند عمل نکردند و الآن که ایران در فکر کاهش تعهدات خودش نسبت به برجام برآمده و بیش از یک سال هم تأخیر افتاده اروپاییها با حالت طلبکارانه از ایران میخواهند که به تعهد خودش یکطرفه عمل بکند؛ در حالیکه اروپاییها هنوز به هیچ گونه تعهدی را نسبت به اجرای آن 11 بندی که قول داده بودند عمل نکردند. اگر ما در صداقت اروپاییها شک داشته باشیم در عجز و ناتوانی آنها دیگر شک نداریم. قطعاً آنها از عملکردن عاجزند. بنابراین کسی که عاجز است، در گفتارش بخواهد صادق باشد یا نباشد عملاً دیگر نمیتواند کاری را انجام بدهد. این قابل توجه برای مسئولین است که این فرمایش رهبری معظم را هم با قدرت و با سرعت روند کاهش تعهدات را با همان روحیۀ انقلابی که انتظار رهبر معظم است انجام بدهند تا ایران اسلامی در آینده شاهد پیشرفتهای بیشتر و استقلال زیادتر باشد ان شاء الله.
عزت و اقتدار ایران اسلامی با تدبیرهای مقام معظم رهبری
در پایان مجدداً اشاره میکنم به این نکته که خوشبختانه با تدبیرهای حکیمانۀ رهبر معظم و استقامت ملت روز به روز عزت و اقتدار ایران اسلامی در منطقه و در دنیا بیشتر شده است. آمریکایی که زمانی حالت تهاجمی به ما داشت امروز از داخل کشورش به او نهیب میزنند. اسرائیلی که یک روزی حمله میکرد و در حملههایش به کشور خودش افزود و ایجاد رعب و وحشت در منطقه میکرد، امروزه مشاهده میکنید نگران از هستی و نیستی خودش است. یک زمانی اسرائیل ایران را تهدید از دور میدانست، اما امروزه ایران را تهدید از نزدیک میداند. یک زمانی حمله به حزب الله کرد و چوبش را خورد. ملاحظه کردید در حملۀ به غزه هم همینطور بود. عربستان هم با التماس به آمریکا میخواهد موجودیت خودش را حفظ بکند، با تحقیرهای فراوان مانند گاو شیرده که میشنود، باز هم حاضر است ارتباط خودش را حفظ بکند و پول پرداخت بکند، به خاطر اینکه موجودیت خودش را حفظ بکند. ملاحظه میکنید یکی از مسئولین آمریکایی سال گذشته در امارات در یک جمعی مطرح کرد که این چیست؟! چرا این همه آسیبهایی که در ایران به وجود میآید منطقۀ خوزستان یا بحث گرانی، بحث لاستیک، گاهی بحث گوشت، گفته بود ما تعجب میکنیم که چرا اینها به خیزش عمومی علیه نظام تبدیل نمیشود و نظام به خوبی اینها را مدیریت میکند. اشکال در کجاست؟! در آن همایشی که آنها داشتند به این نتیجه رسیدند که هرچه تحریمها را علیه ایران بیشتر میکنید سبب انسجام بیشتر در درون ایران میشود. آمریکاییها گفتند خب ما اگر تحریم کمتر بکنیم باز ایران بهتر مدیریت میکند. لذا ماندند چه بکنند، تحریم را بیشتر بکنند انسجام درونی ایران را بیشتر ملاحظه میکنند، تحریم را کمتر بکنند باز ایران به کار خودش ادامه میدهد. اینها نکاتی است که دشمن را به عجز و ناله و به بنبست کشانده است. ما هم باید شکر خدا را و حمد الهی را و ثنای او را زیادتر انجام دهیم و در این مکان مقدس هم دعا برای ظهور حضرت ولیعصر(علیهالسلام) بکنیم. پروردگارا ظهور آن بزرگوار را نزدیک بفرما و همۀ ما را از اعوان و انصارشان قرار بده و هم دعا به رهبری معظم که این عزتها را مرهون هدایتهای زیبا و روشنگرانۀ ایشان میدانیم. پروردگارا وجود با برکت ایشان را از وجود خطرها حفظ بفرما. پروردگارا همۀ ملتهای مسلمان بهخصوص ملت ایران را سرافراز و سربلند و عزیزتر بفرما. دشمنان را ذلیل و نابود بگردان. شهدا، امواتمان، امام بزرگوارمان را رحمت فرما. آنها را مشمول مغفرت و رضوان خودش بگردان و عاقبت عمر ما را هم به خیر و سلامتی ختم فرما.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم
قل یا ایها الکافرون، لا اعبد ما تعبدون، و لا انتم عابدون ما اعبد، و لا انا عابد ما عبدتم، و لا انتم عابدون ما اعبد، لکم دینکم ولی دین.
صدق الله العلی العظیم
و السلام علیکم و رحمة الله
[1] . بحار الانوار، ج72، ص234.
[2] . وسائل الشیعه، ج7، ص375.
[3] . وسائل الشیعه، ج7، ص380.
[4] . قیامت، 5.
[5] . وسائل الشیعه، ج7، ص347.